• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/165

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

165 Cards in this Set

  • Front
  • Back

ذکر

دعا ، یاد

فضل

بخشش

سزایی

شایسته ای

حکیم

دانشمند

عظیم

بزرگ

رحیم

مهربان

ثنا

ستایش

وهم

خیال

جلال

بزرگ

سرور

شادی

جود

بخشش

جزا

سزا ، مکافات

مُلک

دارایی

مَلَک

فرشته

سنا

نور [نام شاعر]

خلعت

جامه

تخم خرما

دانه خرما

دُجیٰ

تاریکی

وسیم

دارای نشان پیامبری

مفرح

شادی بخش

قطع کردن مقرری

روزی نبرد

نپیوستی

تلاشی نکرد

بیازمود

آزمایش کرد ، تجربه کرد

فروگذاشت

رها کرد

خور

خوراکی

سعد

خوشبختی

جور

ستم

گردون

روزگار

خموش

آرام

آوند

معلق

بنواخت

زدن

پس افکند

میراث


ارث

فسرده

منجمد


یخ زده


افسرده

اورند


اورنگ

سریر


تخت پادشاهی

دربند

گرفتار


اسیر

گنبد

آسمان

گیتی

جهان

سیم

نقره

کله خود

کلاه جنگی

به میان یکی کمربند

کمر بستن

وارهی

رها

ستوران

چهارپایان جمع ستور

سپهر

آسمان

اختر

ستاره

کافور

نوعی ماده معطر سفید رنگ مرهم

ضماد

دارویی که بر روی زخم میگذارند

خوش همی خند

لبخند بزن

بگرای

گراییدن


تمایل پیدا کردن

شرزه

خشمگین

ارغند

خشمگین


قهر آلود

تزویر

ریاکاری

بگسل

پاره کن

سلطه بستان

سرمایه بگیر

داد

حق

اعراض

روی برگرداندن از کسی یا چیزی، روی گردانی

انابت

بازگشت به سوی خدا


توبه


پشیمانی

تضرع

زاری کردن


التماس کردن

تتمه

باقی مانده


تتمه دور زمان: مایه تمامی و کمال گردش روزگار، مایه تمامی و کمال دور زمان رسالت

خوان

سفره


سفره فراخ و گشاده

عاکفان

جمع عاکف


کسانی که در مدت معینی در مسجد بمانند و به عبادت بپردازند

فایق

برگزیده


برتر

قدوم

آمدن


قدم نهادن


فرا رسیدن

قسیم

صاحب جمال

نبات

گیاه


رستنی

سفله

فرومایه


بدسرشت

فغان

ناله و زاری


فریاد

معجر

سر پوش


روسری

بزم

محفل


ضیافت

سامان

درخور


میسر


امکان

بازبسته

وابسته


پیوسته و مرتبط

جراره

ویژگی نوعی عقرب زرد بسیار سمی که دمش روی زمین کشیده می شود

چریغ آفتاب

طلوع آفتاب


صبح زود

رواق

بنایی با سقف گنبدی یا به شکل هرم

سرپر زدن

توقف کوتاه


هرگاه مرغی از اوج یک لحظه بر زمین نشیند و دوباره برخیزد

طَبَق

سینی گرد بزرگ و معمولا چوبی مخصوص نگه داری یا حمل اشیا که بیشتر آن را بر سر میگذارند

طیلسان

نوعی ردا

غایت القصوی

حد نهایت چیزی


کمال مطلوب

کازیه

جاکاغذی


جعبه چوبی یا فلزی روباز که برای قرار دادن کاغذ، پرونده یا نامه ها روی میز قرار میدهند

کی

پادشاه


هر یک از پادشاهان سلسله کیان

مغان

موبدان زرتشتی


در ادبیات عرفانی، عارف کامل و مرشد را گویند

نمط

بساط شطرنج

پگاه

صبح زود هنگام


هنگام سحر

زخمه

ضربه زدن

محضر

دفترخانه


دادگاه

ارتفاع


------------------


ارتفاع ولایت:

محصول زمین های زراعتی


--------------------


عایدات و درامدهای مملکت

تطاول

ستم و تعدی


به زور به چیزی دست پیدا کردن

حشم

خدمتکاران


خویشان و زیردستان فرمانروا

سورت

تندی و تیزی


حدت و شدت

طاق

فرد


یکتا


بی همتا

طرح افکندن


یا


طرح ظلم افکندن

کنایه از بنا نهادن


-----------------------


سبب پیدایش و گسترش ظلم شدن


بنیان ظلم نهادن

عماد

تکیه گاه


نگاه دارنده


آنچه بتوان بر آن تکیه کرد

کُربت


کربت جور

غم ، اندوه


اندوه حاصل از ظلم و ستم

گِرده

قرص نان


نوعی نان

مّنتشا

نوعی عصا که از چوب گره دار ساخته می شود و مهمولا درویشان و قلندران به دست میگیرند


(برگرفته از نام منتشا (شهری در آسیای صغیر

مکاید

جمع مکیده یا مکیدت


کید ها


مکرها


حیله ها

هریوه

هروی


(منسوب به هرات (شهری در افغانستان

هول

وحشت انگیز


ترسناک

آسمان جُل

کنایه از فقیر


بی چیز


بی خانمان

جُل

پوشش به معنای مطلق

استشاره

رای زنی


مشورت


نظرخواهی

استیصال

ناچاری


درماندگی

اطوار

رفتار یا سخنی ناخوشایند و ناهنجار

انضمام


----------------


به انضمام

ضمیمه کردن


--------------------


به ضمیمۀ


به همراه



بادی

آغاز


در اصل به معنی آغاز کننده است

بقولات

انواع دانه های خوراکی بعضی گیاهان مانند نخود و عدس


حبوبات

بلامعارض

بی رقیب

تنبوشه

لوله سفالین یا سیمانی کوتاه که در زیر خاک یا میان دیوار می گذارند تا آب از آن عبور کند

جبهه

پیشانی

جیر

نوعی چرم دباغی شده با سطح نرم و پرزدار که در تهیه لباس کفش کیف و مانند آنها به کار میرود

چلمن

آنکه زود فریب میخورد


هالو، بی عرضه


دست و پا چلفتی

خفایا

جمع خفیه


مخفیگاه ها



خمره

ظرفی به شکل خُم و کوچک تر از آن

درزی

خیاط

دوری

بشقاب گرد بزرگ معمولا با لبه کوتاه

دیلاق

لاغر و دراز

شکوم

شگون


میمنت


خجستگی


چیزی را به فال نیک گرفتن

عاریه

آنچه به امانت بگیرند و پس از رفع نیاز آن را پس دهند

کاهدان

انبار کاه

کبّاده

وسیله ای کمانی شکل


در زورخانه از جنس آهن که در یک طرف آن رشته ای از زنجیر یا حلقه های آهنی متعدد قرار دارد



کبّاده چیزی را کشیدن

ادعای چیزی داشتن


خواستار چیزی بودن

کتل

پشته


تپه

کَلک

آتشدانی از فلز یا سفال

کلک چیزی را کندن

خوردن یا نابود کردن چیزی

ماسیدن

کنایه از به انجام رساندن


به ثمر رسیدن

روایی

ارزش


اعتبار

جبین

پیشانی

آخته

بیرون کشیده


برکشیده

محظور


(محذور)

مانع


مجازا گرفتاری و مشکل



در محظور گیرکردن


(محذور)

گرفتاری پیدا کردن


در مقابل امر ناخوشایند قرار گرفتن

محظوظ

بهره ور

مضغ

جویدن

معوج

کج

واترقیدن

تنزل کردن


پس روی کردن

وخامت

خطرناک بودن


بدفرجامی

ولیمه

طعامی که در مهمانی و عروسی می دهند

هم قطار

هر یک از دو یا چند نفری که از نظر درجه رتبه و یا موقعیت اجتماعی در یک ردیف هستند

خاوران

جمع خاور

کوهان

مانند کوه


در ترکیب کوهان شتر

سحرگاهان

هنگام سحر

دیلمان

مکان دیلم ها


مکان زندگی مردم دیلم

کاویان

منسوب به کاوه

خواهان

صفت فاعلی

بهاران

هنگام بهار

خندان

صفت فاعلی

بابکان

منسوب به بابک

معهود

معروف


پیمان کرده شده

فعلش

کارهایش

باری

خلاصه


به هر جهت

زوال

نابودی

تطاول

دست درازی

سر پادشاهی کردن

قصد پادشاهی کردن

غدر

نیرنگ

پالیز

بوستان


باغ

داعیه

ادعا

مرکب

سوار

وادی

بیابان

قلمرو

ناحیه

سودا

خیال


دیوانگی


اشتیاق

مأوا

پناهگاه

باسق

بلند


بالیده

بنان

سرانگشت


انگشت

تاک

درخت انگور


رَز

حیله

زیور و زینت

ذوالجلال

خداوند بزرگواری


صاحب بزرگی

صفوت

برگزیده