درس سیزدهم فارسی دوازدهم

Front 1

سورت

Back 1

تندی و تیزی، حدت و شدت

Front 2

بادبرف

Back 2

کولاک، برفی که با باد تند و سرد همراه باشد

Front 3

همگنان

Back 3

هم نوعان، همه، همگی

Front 4

بیداد

Back 4

ظلم و ستم

Front 5

پیغام

Back 5

سخن

Front 6

کانون

Back 6

محفل، انجمن

Front 7

نای

Back 7

گلو

Front 8

گیرا

Back 8

اثرگذار، جذاب

Front 9

حدیث

Back 9

سخن، قصه، داستان

Front 10

مَنتشا

Back 10

نوعی عصا که از چوب گره‌دار ساخته می‌شود و معمولا درویشان و قلندران به دست می‌گیرند؛ برگرفته از نام «منتشا» (شهری در آسیای صغیر)

Front 11

میدانک

Back 11

میدان کوچک، فضای قهوه خانه

Front 12

گرد بر گرد

Back 12

پیرامون، اطراف

Front 13

به کردار

Back 13

مانند

Front 14

زاد سرو

Back 14

آزاد سرو (از راویان شاهنامه)

Front 15

ماخ‌سالار

Back 15

از راویان شاهنامه

Front 16

هریوه

Back 16

هروی، منسوب به هرات (شهری در افغانستان)

Front 17

خوان

Back 17

مرحله

Front 18

ماث

Back 18

م‍ ‍هدی ا خوان ث‍ ‍الث

Front 19

عیار

Back 19

ابزار و مبنای سنجش، معیار

Front 20

اِستاد

Back 20

مخفف ایستاد

Front 21

خامُش

Back 21

مخفف خاموش

Front 22

هماوا

Back 22

هم صدا

Front 23

مرتعش

Back 23

دارای ارتعاش، لرزنده

Front 24

رَجَز

Back 24

شعری که در میدان جنگ برای مفاخره میخوانند

Front 25

عماد

Back 25

تکیه‌گاه، نگاه دارنده، آنچه بتوان به آن (او) تکیه کرد

Front 26

عرصه

Back 26

میدان، گستره

Front 27

ناورد

Back 27

نبرد

Front 28

هول

Back 28

وحشت انگیز، ترسناک

Front 29

پور

Back 29

پسر

Front 30

زال زر

Back 30

پیر سفیدموی، پدر رستم

Front 31

پهلو

Back 31

پهلوان

Front 32

خداوند

Back 32

صاحب، دارنده، مالک

Front 33

گُرد

Back 33

پهلوان

Front 34

سجستانی

Back 34

سیستانی

Front 35

کوهِ کوهان

Back 35

استوارترینِ کوه ها

Front 36

مردِ مردستان

Back 36

جوانمردترینِ جوانمردان

Front 37

رستم دستان

Back 37

رستم پسر زالِ دستان

Front 38

تگ

Back 38

عمق، تَه

Front 39

ژرف

Back 39

عمیق، بی انتها

Front 40

کِشته

Back 40

کاشته

Front 41

غدر

Back 41

مکر، حیله، نیرنگ، خیانت، فریب

Front 42

پَستان

Back 42

افراد پست و فرومایه

Front 43

ژرف

Back 43

عمیق، بی انتها

Front 44

سِنان

Back 44

سرنیزه

Front 45

تزویر

Back 45

نیرنگ، دورویی، فریب‌کاری

Front 46

پهلوان هفت خوان

Back 46

منظور رستم

Front 47

زخمِ کاری

Back 47

ضربه‌ی موثر یا زخمی که موجب مرگ می‌شود

Front 48

بتر

Back 48

بدتر

Front 49

اعتنا

Back 49

توجه

Front 50

می‌پایید

Back 50

نگاه کردن و مراقبت کردن

Front 51

طاق

Back 51

فرد، یکتا، بی‌همتا

Front 52

رخشنده

Back 52

درخشنده، نورانی

Front 53

تا

Back 53

فرد، نظیر

Front 54

شغاد

Back 54

نام برادر ناتنی رستم

Front 55

چَه

Back 55

مخفف چاه

Front 56

تا دیر

Back 56

تا زمانی طولانی

Front 57

یال

Back 57

گردن، موی گردن اسب

Front 58

رو

Back 58

چهره، صورت

Front 59

هی

Back 59

پی در پی، مرتبا

Front 60

ضجه

Back 60

ناله و فریاد با صدای بلند، شیون

Front 61

سخت

Back 61

بسیار

Front 62

فراز آید

Back 62

بالا بیاید

Front 63

کمند

Back 63

ریسمان یا طنابی که برای اسیر کردن انسان یا حیوان به کار میبرند

Front 64

کمند شصت خم

Back 64

طنابی که هنگام جمع کردن، شصت بار دور دست تاب میخورد