• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/28

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

28 Cards in this Set

  • Front
  • Back

ما بر اساس فطرت الهی خویش می دانیم که در چگونه جهانی زندگی کنیم؟

در جهانی زندگی می‌کنیم که آفریننده ای حکیم ان را هدایت و پشتیبانی میکند و به موجودات مدد می رساند

آیا شناخت اولیه جهانی که در آن زندگی میکنیم کافی است؟

با وجود این شناخت اولیه قرآن کریم را به معرفت عمیق‌تر درباره خداوند فرا می خواند و راه‌های گوناگونی را برای درک وجود او و نیز شناخت صفات و افعال او به ما نشان می دهد یکی از این راه‌ها تفکر درباره نیازمند بودن جهان در پیدایش خود به آفریننده است

اگر به خود نظر کنیم خود را پدیده می یابیم یعنی چه؟

اگر به خود نظر کنیم خود را پدیده ای می یابیم که وجود و هستی مان از خودمان نیست در اشیای پیرامون نیز که بیاندیشیم آنها را هم اینگونه می‌بینیم حیوانات گیاهان جمادات زمین ستاره ها و کهکشان ها را پدیده هایی می یابیم که وجودشان از خودشان نبوده و نیست

پدیده ها که وجودشان از خودشان نیست برای موجود شدن نیازمند چه کسی هستند؟

پدیده ها که وجودشان از خودشان نیست برای موجود شدن نیازمند به پدید آورنده هستند که خودش پدیده نباشد بلکه وجودش از خودش باشد همانطور که چیزهایی که شیرین نیستند برای شیرین شدن نیازمند به چیزی هستند که خود شیرین باشد عبدالرحمان جامی این معنا را در دو بیت چنین بیان می کند ذات نایافته از هستی بخش چون تواند که بود هستی بخش خشک ابری که بود ز آب تهی ناید از وی صفت آب دهی

در آفرینش یک موجود فقط در چه صورتی در وجود خود نیازمند کس دیگری نیست؟

یک موجود فقط در صورتی در وجود خود نیازمند به دیگری نیست که خودش ذات موجود باشد در این صورت چنین چیزی دیگر پدیده نیست و نیاز به پدیدآورنده نخواهد داشت و همواره بوده است و همواره خواهد بود

ما و همه پدیده های جهان در به وجود آمدن و هست شدن خود به چه کسی نیازمند هستیم؟

ما و همه پدیده‌های جهان در پدید آمدن و هست شدن خود به آفریننده ای نیازمندیم که خودش پدیده نباشد و سرچشمه هستی باشد این وجود برتر و متعالی خدا نامیده می شود

آیا رابطه جهان با خدا مانند رابطه بنا با مسجد است؟

اگر اندکی دقت کنیم در می یابیم که یک تفاوت بنیادین میان این دو رابطه وجود دارد مسجد گوهرشاد از مصالح ساختمانی مانند خاک و سنگ و چوب و کاشی‌کاری و غیره تشکیل شده که هیچ کدام از آنها را بنا به وجود نیاورده است هریک از این مصالح نیز خواصی دارند که بنا آن را ایجاد نمی‌کند بنا نه چسبندگی گچ را ایجاد می کند و نه سختی و استحکام سنگ را به عبارت دیگر بنا نه اجزای ساختمان را پدید آورده و نه خواص آن اجزا را کار بنا فقط جا به جا کردن مواد و چینش آنهاست اما خداوند خالق سنگ و گچ و چوب و خواص آن ها و حتی خالق خود بنا است براین اساس وجود بنا و نیز وجود مصالح و خواص آنها همه وابسته به خداست و خداوند هرگاه اراده کند آنها از بین می‌روند و ساختمان متلاشی می گردد به همین جهت جهان همواره و در هر آن به خداوند نیازمند است و این نیاز هیچ گاه قطع یا کم نمی شود

در مقام مثال رابطه خداوند با جهان تا حدی شبیه کدام نوع رابطه است؟

رابطه خداوند با جهان تا حدی شبیه رابطه مولد برق با جریان برق است همین که مولد متوقف شود جریان برق قطع می گردد و لامپ های متصل به آن نیز خاموش می شوند

تفاوت مسجد و ساختمان را با پدیده ها و موجودات در محل پیدایش مقایسه کنید؟

مسجد با ساخته شدن از بنا بی‌نیاز می شود اما موجودات چنین نیستند و پس از پیدایش نیز همچنان مانند لحظه ی نخست خلق شدن به خداوند نیازمند هستند از این رو دائماً با زبان حال به پیشگاه الهی عرض نیاز می کنند

تفاوت انسان ناآگاه به انسان آگاه نسبت به نیازهای دائمی به خداوند؟

انسانهای ناآگاه نسبت به نیاز دائمی انسان به خداوند بی توجه اند اما انسانهای آگاه دائم سایه لطف و رحمت خدا را احساس می کنند و خود را نیازمند عنایات پیوسته او می دانند

هرچه معرفت انسان به خود و رابطه اش با خدا بیشتر شود چه نتایجی در پی خواهد داشت؟

هرچه معرفت انسان به خود و رابطه اش با خدا بیشتر شود نیاز به او را بیشتر احساس و ناتوانی و بندگی خود را بیشتر ابراز می کند.


افزایش خودشناسی = درک بیشتر فقر و نیاز = افزایش بندگی

قران رابطه میان خدا و جهان اصلی را با چه کلمه ای بیان می کند؟

قرآن کریم رابطه میان خداوند و جهان هستی را با کلمه ای بیان می کند که در نظر اول برای ما شگفت انگیز می نماید اما پس از تفکر دقیق به معنای آن پی می بریم قرآن کریم می فرماید الله نور سماوات و الارض خداوند نور آسمانها و زمین است ما با نور خورشید نور لامپ و انواع نورهای دیگر آشنا هستیم و می‌دانیم که خداوند از نورهایی نیست که از اجسام ناشی می‌شوند یعنی منشا مادی دارند

آیه اللهم لا تکلنی الی نفسی طرفة عینٍ ابدا

پیامبر گرامی ما با آن مقام و منزلت خود در پیشگاه الهی عاجزانه از خداوند می خواهد که برای یک لحظه هم لطف و رحمت خاص خودش را از او نگیرد و او را به حال خود واگذار نکند

نور چیست؟

نور آن چیزی است که خودش پیدا و آشکار است و سبب پیدایی و آشکار شدن چیزهای دیگر نیز می شود نورهای معمولی همین خاصیت را دارند که خودشان آشکارند و سبب آشکار شدن اشیای دیگر هم می‌شوند

نور بودن خدا به چه معناست؟

خداوند نور هستی است یعنی تمام موجودات وجود خود را از او می گیرند به سبب او پیدا و آشکار شده و پا به عرصه هستی می گذارند و وجودشان به وجود او وابسته است به همین جهت هر چیزی در این جهان بیانگر وجود خالق و آیه ای از آیات الهی محسوب می شود در واقع هر موجودی در حد خودش تجلی بخش خداوند و نشانگر حکمت قدرت رحمت و سایر صفات الهی است

اگر از ما سوال شود کدام بیت شعر نشان دهنده مطالب است؟

آنان که به دقت و اندیشه در جهان هستی می‌نگرند در هر چیزی خدا را مشاهده می کنند و علم و قدرت او را می بینند.


دلی کز معرفت نور و صفا دید * به هر چیزی که دید اول خدا دید


و به تعبیر باباطاهر:


به صحرا بنگرم صحرا تو بینم * به دریا بنگرم دریا تو بینم


به هرجا بنگرم کوه و در و دشت * نشان از قامت رعنا تو بینم

موضوعاتی که می‌خواهیم درباره آنها شناخت پیدا کنیم چند دسته اند؟

دسته اول موضوعاتی هستند که در محدوده شناخت ما قرار می گیرند مانند گیاهان حیوانات ستارگان و کهکشان ها حتی کهکشان های بسیار دور هم ممکن است روزی شناسایی شوند و انسان بتواند به ماهیت و ذات آن ها دست یابد در حقیقت ذهن ما توان و گنجایش فهم چیستی و ذات چنین موضوعاتی را دارد زیرا همه آن ها اموری محدود هستند دسته دوم موضوعاتی هستند که نامحدود اند و ذهن ما گنجایش درک آنها را ندارد زیرا لازمه شناخت هر چیزی احاطه و دسترسی به آن است

آیا می توان به ذات خداوند پی برد و چیستی آن را مشخص کرد؟

در واقع ما به دلیل محدود بودن ذهن خود نمی توانیم ذات امور نامحدود را تصور کنیم و چگونگی وجودشان را دریابیم خداوند حقیقتی نامحدود دارد در نتیجه ذهن ما نمی تواند به حقیقت او احاطه پیدا کند و ذاتش را شناسایی نماید

این که انسان ها نمی توانند در برابر هر چیزی خدا را ببینند چگونه قابل بررسی و تحقیق است؟

اینکه انسان بتواند با هر چیزی خدا را ببیند معرفتی عمیق و والاست که در نگاه نخست مشکل به نظر می آید، اما هدفی قابل دسترس است به خصوص برای جوانان و نوجوانان که پاکی و صفای قلب دارند. اگر قدم پیش گذاریم و با عزم و تصمیم قوی حرکت کنیم به یقین خداوند نیز کمک خواهد کرد و لذت چنین معرفتی را به ما خواهد چشاند.

دو پیام حدیث را بنویسید.


تفکر و فی کل شی


چرا تفکرو فی ذات الله

با اینکه ما به وجود خداوند به عنوان آفریدگار جهان پی می‌بریم و صفات او را میتوانیم بشناسیم اما نمی‌توانیم ذات و چیستی او را دریابیم

هر یک از ما بر اساس چه چیزی خدا را در می یابیم و حضورش را حس می‌کنیم؟

فطرت خویش

چه مسجدی از شاهکارهای هنر ایرانی و بازمانده چه دوره ای است؟

گوهرشاد


تیموریان

مقدمه اول صفحه یک :


ما و این جهان .......

وجودمان از خودمان نیست و پدیده هستیم

مقدمه دوم صفحه اول:


موجوداتی که .........

پدیده هستند نیازمند به پدید آورنده ای هستند که وجودش از خودش باشد

نتیجه صفحه اول:

ما و همه پدیده های جهان در پدید آمدن و هست شدن نیازمند موجودی برتر و متعالی هستیم که او سرچشمه هستی است و خودش پدیده نیست و آن خداست

فکر میکنید چرا موجودات پیوسته از خداوند درخواست دارند؟

چون پس از پیدایش نیز همچنان مانند لحظه نخست خلق شدن برای بقا و ادامه به خداوند نیازمند هستند از این رو دائما با زبان حال به پیشگاه الهی عرض نیاز و درخواست میکنند.

نیاز انسان به خدا شامل چه چیزهایی میشود؟

الناس خطاب به مردم است و به صورت عام شامل همه مخلوقات و پدیده های جهان میشود که به شدت فقیر و نیازمند هستند.

چرا خداوند هر لحظه دست اندر کار امری است؟

چون خالق و بی نیاز مطلق خداوند است و تمام موجودات وجود خود را از او میگیرند و او پیوسته به این امر نظارت دارد و هر لحظه دست اندر کار امری است.