• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/9

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

9 Cards in this Set

  • Front
  • Back

در عشق کسی قدم نهد کش جان نیست


با جان بودن به عشق در سامان نیست

کسی وارد وادی عشق میشود که غم جان خود را ندارد


در وادی عشق نمیتوان هم عاشق بود و هم فکر خود را کرد

در عالم پیر هر کجا برنایی هست


عاشق بادا که عشق خوش سودایی است

امیدوارم در جهان هر جوانی که هست عاشق باشد


زیرا عشق داد و ستد (معامله) خوبی است

مفهوم این بند:


محبت چون به غایت رسد آن را عشق خوانند و عشق خاص تر از محبت است زیرا که همه عشقی محبت باشد اما همه محبتی عشق نباشد و محبت خاص تر از معرفت است زیرا که همه محبتی معرفت باشد اما همه معرفتی محبت نباشد

برتری عشق بر محبت و برتری محبت بر معرفت

مفهوم این بند:


پس اول پایه معرفت است و دوم پایه محبت و سیم پایه عشق. و به عالم عشق نتوان رسید تا از تا از معرفت و محبت دو پایه نردبان نسازد

لازمه مقام عشق کسب معرفت و محبت است

مفهوم این بند:


در عشق قدم نهادن کسی را مسلم شود که با خود نباشد و ترک خود بکند و خود را ایثار عشق کند عشق آتش است هر جا که باشد جز او رخت دیگری ننهد هر جا که رسد سوزد و به رنگ خود گرداند

لازمهٔ عشق فنا شدن در معشوق است سوز زندگی و نابودگری عشق

مفهوم این بند:


کار طالب آن است که در خود جز عشق نطلبد وجود عاشق از عشق است بی عشق چگونه زندگانی کند؟!

عشق لازمهٔ رسیدن به خداست و عاشق تنها به دنبال عشق است

حیات از عشق می شناس و ممات بی عشق می یاب

زندگی عاشق بسته به عشق است و بی عشق مرگ او می‌رسد

مفهوم:


ای عزیز! پروانه قوت از عشق آتش خورد بی آتش قرار ندارد و در اتش وجود ندارد تا آنگاه که آتش عشق او را چنان گرداند که همه جهان آتش بیند

فنای عاشق در معشوق

مفهوم:


او بنده خود را عاشق خود کند آنگاه بر بنده عاشق باشد و بنده را گوید تو عاق و محب مایی و ما معشوق و حبیب توایم

آغاز عشق از طرف معشوق است آنگاه عاشق معشوق را میشناسد که عشق آغاز شده است