• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/193

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

193 Cards in this Set

  • Front
  • Back
  • 3rd side (hint)

قریب

نزدیک

غریب

عجیب, دور

فراق:دوری

قالب

شکل

غالب

پیروز

مقلوب

دگرگون

مغلوب

شکست خورده

فراق

دوری

فراغ

آسایش

قلیان

قلیان

غلیان

جوشش

قدر

ارزش

ثمن: ارزش و بها

غدر

مکر و حیله

ضیاع

ج ضیعت( زمین زراعی)

عقار

ضیاء

نور

صورت

ظاهر

مخالف سیرت

سورت

تندی, تیزی, شدت اثر

صواب

درستی, درست

ثواب

پاداش, مزد

سمن

نوعی گل

ثمن

ارزش و بها

قدر:ارزش

سیمین

چاق

ثمین

با ارزش

سفیر

فرستاده

صفیر

صدا, بانگ

صبا

باد صبحگاهي

سبا

نام منطقه و قومی

صبوح

شراب صبحگاهی

مصباح

چراغ

صباح

صبح

ستر

پرده

مستور

پوشیده

مسطور

نوشته شده, نمونه

ظهر

پشت (ظهرنویسی)

زهر

زهرمار

مظاهرت

پشتیبانی

ذکی

باهوش

ذکاوت

زکی

پاک

عظت

نصیحت کردن

سباع

حیوان درنده

سبیعت

درندگی

کنام

محل زندگي جانوران وحشي

مسخر

رام

مغبر

غبارآلود و تیره رنگ

مغفور

آمرزیده شده

مغفل

نادان

مغفول

فراموش شده

ذلت

خواری

خذلان, (مخذول: زبون گردیده)

زلت

لغزش, خطا

زلال

حوزه

ناحیه

حوضه

حوض

خوض

دقت

حزم

هوش, دوراندیشی

حازم: باهوش:ذکی

هضم

گوارش غذا

هزیمت

فرار کردن

حذر

دوری کردن

احتراز (تحذیر: دور داشتن)

حضر

حضور داشتن

مخالف سفر

زلال

شفاف, پاک

ظلال

تاریکی, سایه

ضلال

گمراهی

ضاله

زلال

لغزشها و خطاها

لابه

تضرع و التماس

احراز

بدست اوردن

اهتزاز

برافراشتن

محظور

رودربایستی, بازداشته شده

محظوظ

حظ کرده, بهره مند, حصص

جزر

پایین آمدن

جذر

مال ریاضی

تأویل

تعبیر

عشاء

اول شب, شامگاه, شام, غذای شب

تألم

ألم, دردمندی

تعلم

آموختن

علم

تأمل

تفکر

تعمل

عمل کردن

ألم

درد

علم

بیرق, پرچم, لوا

برائت

بیزاری

بری

براعت

برتری

حیله

مکر, غدر, خدعه

حلیه

زیور, زینت

حایل

مانع, واسط

هایل

ترسناک

محمل

کجاوه

مهمل

بیهوده

مغنی

آوازه خوان

غنا

مقنی

چاه کن

قنات

متاع

کالا

امتعه

مطاع

فرمانروا, اطاعت شده

قضا

قضا و قدر

غذا

خوردنی

غزا

جنگ, غزوه

انتساب

نسبت دادن

انتصاب

گماشتن

نسب

اصل و نسب

نصب

گماشتن

منسوب

نسبت داده شده (برای صفت)

منصوب

گماشته شده (برای شغل)

القا

آموختن

تعلم

الغا

لغو کردن

ستور

چهارپا

سطور

ج سطر

ازار

لنگ, شلوار

آزار

شکنجه, اذیت, زجر

اذار

ماه اول بهار

عذار

صورت

ابا

خودداری کردن

عبا

نوعی لباس

نیسان

فروردین و اردیبهشت

ایار

خرداد

تمور

تیر

عیار

ارزش

قدر, ثمن

آجل

آینده, آتی

عاجل

حال, عجله کننده

اجل

مرگ

اجل با تشدید

جلیل تر

مخالف اذل

قوی

زورمند

غوی

گمراه

اغوا

درزی

خیاط

درز

شکاف

درزه

بسته

خویش

خود, فامیل

خیش

گاو آهن

خساست

خسیس بودن

خصاصه

فقر, نیازمندی

صره

کیسه

سیره

ناب, خالص

صلابت

استواری

صولت

حمله, شدت, غلبه

رحله

کوچیدن, سفر

رحیل

کوچیده (صفت)

رحلت

سفر(اسم)

خیره خیره

زل زده

خیره خیر

بیهوده

مهمل

خیر خیر

سریع

خلنگ

علف جارو

خدنگ

نوعی چوب مرغوب که برای کمان استفاده

بلاغت

زبان آوری, چیره زبانی

فساحت

نادانی, احمق, سفیه

متضاد کیاست و هوشمندی

فصاحت

درستی, شیوایی

تاس

نوعی ظرف

طاسک

گردن آویز

عقد

گردنبند

عقده

گره

عقد

پیمان

جرز

دیوار اتاق ایوان

حرز

بازوبند

تعویز

چارق

نوعی کفش

چارقد

روسری

معجر

روسری

مجمر

آتشدان

نارنگ

نارنج

آرنگ

آرنج

آژنگ

چین و شکنی که بواسطه خشم بر پیشانی

آوند

معلق

اورند

اورنگ, تخت, سریر(مجاز از فر و شکوه)

اهمال

سستی

امهال

مهلت دادن, به تعویق افتادن

امید

آرزو

عمید

رئیس, سرور

قرا

جمع قریه, روستاها

قرا با تشدید

جمع قاری, قرائت کننده, تلاوت کننده

غرا با تشدید

صدای بلند رسیده

مینا

شیشه

مینو

بهشت

دوگانه

نماز صبح

نماز پیشین

نماز ظهر

نماز دیگر

نماز عصر

زغن

پرنده موش گیر و گوشت ربای

چغز

قورباغه

چوک

نوعی پرنده که خود را آویزان کرده و جیغ میکشد

غازی

جنگجو

غزوه

قاضی

قضاوت کننده

معظم

بزرگ

غیرانسان

معظم با تشدید

بزرگوار

انسان

نمل

مورچه

نحل

زنبور عسل

نخوت

غرور

رخوت

سستی

رخا=سستی, اهمال

بی محابا

پی در پی

زجر

آزار

ضجرت

ملال

قیاس

مقایسه

غیاث

فریادزن, فریاد

الغوث

گزاردن

به جا آوردن, انجام دادن, ادا کردن

گذاشتن

قراردادن, اجازه دادن, رها کردن

پایمردی

شفاعت, میانجی گری, کمک, اندیشه

وقاحت

قباحت, ذم, شناعت, زشتی

دنائت

لئامت, وضیع, حضیض, پست, دون, فرومایه

مناعت

بلندنظری

متضاد دنائت و پست

جلی

روشن

جرگه

گروه

بارقه

روشنایی, نور, پرتو

حلم

بردباری, صبر

حلم

خواب

اضغاث الاحلام