• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/260

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

260 Cards in this Set

  • Front
  • Back

سنگ سماق

سنگی سخت متمایل به صورتی یا سبز . مقاوت و سختی زیاد و درستون های سنگی ساختمانها برای ساختن سنگ آسیاب

مظالم

مجلس رسیدگی به شکایت های مردم درباره ظلمهایی که ب انان شده

نقیب

مهتر قوم ، سرپرست گروه

چاچ

تاشکند

تهمتن

قوی تن

ذُکاء

آفتاب

ذَکاء

هوشمندی

اتوپیا

آرمان شهر - مدینه ی فاضله

سفلی

پایینی

رثا

مرثیه- سوگواری

ژیان

خشمگین

زهی

احسنت

الف

انس

رجا

امید

ثنا

مدح - ستایش

بالیده

رشد کرده -بلند-افتخار کرده

شوخگن

چرکین - کثیف

خلعت

جامه ی دوخته که بزرگی به کسی دهد

جبین

پیشانی - جبهه

بدیهه گویی

بدون اندیشه گفتن یا سرودن

کسر شان

افت شخصیت - پایین آمدن مقام و اعتبار

هیهات

چه دوراست - دور باد

اندیشه کند

بترسد

نکهت

بو - بوی خوش

سعایت

سخن چینی

زلت

لغزش - خطا

طالع

برآینده - طلوع کننده - فال - بخت -اقبال

منحوس

شوم - نامیمون - بداختر

دی

روز گذشته - دیروز

پار

سال گذشته

طومار

نامه - کتاب - دفتر - نوشته ی دراز - لوله ی کاغذ

کله

خیمه ای از پارچه تنک و لطیف که همچون خانه می دوزند - پشه بند - حجله ی عروسی

سبک بار

آسوده خاطر - فارغ بال - نادان

عیّار

دزد- جوانمرد

تحت شعاع

تحت تاثیر

کننده

چیزی که دل انسان را میبرد

رحیل

هجرت - رفتن - رحلت

شفق

سرخی آسمان هنگام غروب

منعم

ثروتمند

یغما

غارت- چپاول - تاراج

بوته

نوعی ظرف

اشتلم

لاف زدن

حرز

بازو بند - تعویذ -دعایی که بر کاغذ نویسند با خود دارند

دارالطباعه

چاپخانه

دارالطباعه

چاپخانه

تغیرات

جمع تغییر- دگرگون شدن- برآشفتن - خشمگین شدن

تنبه

بیداری - هوشیاری - آگاهی

کشیک خانه

پاسدار خاته

قاپوچی

دربان

صاحبقرانیه

کاخ سلطانی ناصرالدین شاه

زاغه

سوراخی در کوه یا تپه یا بیابان که محل استراحت چارپایان است - آغل

مشعوف

شادمان

اعاظم

بزرگان - بزرگ تران

ملترمین

کسانی که در رکاب شاه و بزرگی حرکت کنند - همراهان

معهود

عهد شده - شناخته شده - معمول

قدح

کاسه

تصنیف

نوعی شعر که با آهنگ موسیقی خوانده شود

اوراد

وردها - دعاها

اذکار

ذکرها - وردها

ادعیه

دعاها

انطباعات

امور چاپ

مرآة

آینه

مآثر

کارهای پسندیده - نشان های نیک

نطع

سفره ی چرمین

فعله

کارگر

مواجب

حقوق

پیشکش

تعارف - هدیه

عرض

شکایت

شعف

شادی

نقاره

نوعی طبل کوچک

فراش

خدمتکار

شاطر

چالاک - زیرک

مدارج

درجه ها - رتبه ها

خدیو

پادشاه

آز

طمع

حجره

اتاق - دکان

امتناع

خودداری- ابا

سماط

سفره

وعاظ

جمع واعظ - پند دهنده - اندرزگوی

مهیج

هیجان آور- برانگیزنده

دراویش

درویشان

رقعه

قطعه کاغذی که روی آن می نویسند

امیر الامرا

امیر امیران - فرمانده کل سپاه

مسیل

جایی که سیلاب از آن بگذرد- محل عبور سیل- جای سیل گیر

ممفیس

شهری در مصرباستان

جرز

دیوار اتاق و ایوان

هیاکل

اندام ها - صورت هایی که به اسم ستاره ای از ستارگان میساختند -جمع هیکل

تجلیل

بزرگداشت

رحله

رفتن - کوچ - سفر

غرایب

جمع غریبه - چیزهلی عجیب و نو

امصار

جمع مصر - شهرها

زمره

گروه

موحد

یکتاپرست

مکارم

جمع مکرمت - بزرگواری ها

مذبور

ذکرشده - مذکور

وقار

طمانینه - آرامش

طی

نوعی جشن عروسی

ذبح

بریدن

محراب

جای ایستادن پیش نماز در مسجد- جلوی مسجد

حیث

جهت - لحاظ

غرابت

عجیبی

قریه

روستا

حجاری

سنگ تراشی

ساغر

پیاله ی شراب - جام

دخمه

گودال تاریک - گورستان زردشتیان - سرداب

مجعد

موی پیچ وتاب دار و ناصاف

اعتبار

عبرت گرفتن

عبر

جمع عبرت- عبرت ها - جاری کردن اشک

صلا زدن

آواز دادن - صدا کردن

زجر

آزار - اذیت - شکنجه

مصادره

تاوان گرفتن - جریمه کردن - خون کسی را به مال او فروختن

مضرت

زیان - زیان رسیدن - گزند رسیدن

عامل

حاکم - والی

ابتهاج

شادی

شبگیر

سحر -صبح زود

شب گرفتگان

مظلومان

اختناق

خفقان

ذوالنون

صاحب ماهی- نام یکی از عرفا

رعیت

مردم - بندگان

خزینه

خزانه - محل نگهداری دارایی ها

گون

گیاهی از تیره ی سبزی آساها- درختچه ای با ارتفاع حداقل یک پتر و دارای خار زیاد و خودرو در کوهستان و زمین های بایر

صولت

هیبت

هرا

صدا و غوغا - آواز مهیب

شولا

خرقه - خرقه ی درویشان

طلیعه

آغاز - مقدمه

داروگ

قورباغه ی درختی

وگ

وک - قورباغه - وزغ

کومه

کلبه - آلونک

کشتگاه

مزرعه

ارغنون

نوعی ساز

صلابت

استواری

پوستین

نوعی لباس گرم

صفّار

رویگر - روی فرش

طنین

صدا - بانگ

جمعیت

آرامش - خاطرجمعی

دولت

بزرگی - قدرت - ثروت

حشمت

عظمت - شوکت

تمکین

توانایی

ارتجالا

بدون اندیشه سخن گفتن یا شعر سرودن -‌ بی درنگ

تقریر

بیان - بیان کردن

مفتول

رشته دراز و باریک فلزی- سیم

مخذول

خوار - زبون گردیده

استرحام

رحم خواستن - طلب رحم کردن

بسمل کردن

سر جانور را بریدن

هلیم

غذای لذید با گندم پوست کنده و گوشت

بدسگال

بداندیش - بدخواه

کُمیت

اسب سرخ مایل به سیاه

شهناز

یکی از آهنگ های موسیقی ایرانی - گوشه ای از دستگاه شور

مألوف

الفت گرفته - انس گرفته

فیّاض

بسیار فیض دهنده - جوانمرد-بسیار بخشنده

عنود

ستیزه کار

معاصی

گناهان- جمع معصیت

منکر

زشت - ناپسند

مُسکر

چیزی که نوشیدنش مستی می آور- مثل شراب

حازم

دوراندیش - هوشیار

میعاد

جای وعده - وعده گاه - زمان وعده

جافی

جفاکننده - جفاکار

مکاید

جمع مکیدت - مکرها - خدعه ها

صورت شد

روشن شد

مخرب

زیان آور - تخریب کننده

رسا

گویا -شیوا

نصاب

مقدار معین از هرچیزی - آغاز هرچیز

سبک

سریع

رهاورد

سوغات

مؤیّد

تاییدکننده

حجب

حیا - شرم

صبیان

کودکان

برزن

کوی - محله

صدمت

صدمه

دشنه

خنجر

خسروانی

درحد نام خسرو ، شاهانه

زنگاری

زنگار بسته ، ناصاف

ورانداز

نگاه موشکافانه و دقیق

کرک

پشم نرم

طمأنینه

آرامش ،وقار

عتاب

کلام خشم آلود

طرب

شادی

کژ طبع

ناسالم ، غیرمعمول

بـُتّه

بوته ، گیاه پرشاخ و برگ که زیاد بلند نشود

ضمایم

جمه ضمیمه ، آنچه اضافه کرده اند ، دراینجا نشان های ارتشی

تعلیقات

نشانهای ارتشی

طبیعت

ذوق و استعداد ذاتی

مطرب

آوازخوان ، رقاص، کسی که در کار طرب است

بدگهر

بد ذات

لهو

گناه

لعب

بازی

منجلاب

آب گندیده ، فاضلاب

شیره

نوعی ماده مخدر

ولگرد

بیکار ، هرزه

تکیده

لاغر

استماع

گوش کردن

قریحه

ذوق

قضا

گردش روزگار ، سرنوشت

پلاس

گلیم ، جامه ی خشن ، سرگردان

مُندرس

کهنه

خطبا

جمع خطیب ، گویندگان

جراید

جمع جریده ، روزنامه ها و مجلات

فصاحت

درستی و شیوایی

بلاغت

چیره زبانی ، زبان آوری

جولان

تاخت و تاز ، حرکت ، تکاپو

چموش

سرکش

سمند

اسب زرد رنگ

مُلهَم

الهام گرفته ، تاثیر پذیرفته

متاثر

ناراحت

مشی

حرکت

ماشی

حرکت کننده ، ماشین

تصدیق

تایید کردن

صفرا

بیماری زردی

هنجار

معمول، عرف ، قاعده ، قانون

عبید

بنده ی کوچک

تجلی

آشکارشدن

اساطیر

جمع اسطوره ، افسانه ها و داستام های خدایان و پهلوانان ملل قدیم

آبگیر

برکه

حزم

هوش

بر فَور

فورا ، همان لحظه

پیرایه

زیور

مدهوش

حیران ، از خود بیخود

دمدمه

نزدیک ، حوالی ‌ حدود ، باخشم سخن گفتن و آواز دادن

طلسم

نقش ها و دعاهایی که با آن کاری خارق عادت انجام دهند

مینا

آبگینه ، شیشه

اسلیمی

از طرح های هنری ، مرکب از پیچ و خم های متعدد

ضمیر

باطن

عروج

به بلندی رفتن ، بالا آمدن

مجرد

غیرمادی ، امری که روحانی محض باشد، منزه از ماده مثل عقل و روح

قاب

آسمانه و قوس بنا از طرف داخل که آن را از چوب می سازند

حجب

شرم و حیا

مینو

بهشت

جزمیّت

قطعیت و یقین

استنباط

برداشت

صفیر

صدا ، فریاد

ناپیدا کران

نامحدود

زوال

نابودی ، پستی

معراج

به عروج رفتن ، به بالا رفتن ، آنچه بوسیله آن بالا روند

طُره

کاشی هایی که به شکل گیسوی بافته پیچ پیچان کشیده می شوند ، دسته موی پیشانی

رعنایی

زیبایی ، خوش قامتی

متاخّر

معاصر

گنگ

لال

لطیفه

گفتار نغز ، مطلب نیکو ، نکته ی باریک

مناعت

بلندنظر بودن ، طبع عالی داشتن

مذموم

نکوهیده ، زشت ، مذمّت شده

صناعت

ساختن

صناعی

منسوب به صناعت

تبحّر

وارد بودن، مهارت داشتن

متوسّل

توسل جوینده ، کسی که دست به دامان دیگری دارد

فروگذار

رها ، کوتاهی‌، مضایقه

ترجیح دادن

برتر دانستن

طغیان

سرکشی ، عصیان

رجحان

برتری

عاری

دور ، جدا

خدعه

مکر ، فریب

تزویر

دورویی ، ریاکاری

صراحت

رک گویی

آبله

نوعی بیماری، تاول

تنفر

نفرت داشتن ، انزجار، بیزار بودن

انحطاط

زوال ، پستی ، نابودی

کهتر

کوچکتر

مهتر

بزرگتر

دُژم

خشمگین ، اندوهگین

حُجُرات

کلبه ها ، خانه ها ، جمع حجره

درم

درهم ، نوعی پول