• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/81

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

81 Cards in this Set

  • Front
  • Back

این پسر در این مدرسه است.

هٰذَا الْوَلَدُ، في هٰذِهِ الْمَدْرَسَةِ.

این دختر، در آن مدرسه است

هٰذِهِ الْبِنتُ، في تِلْكَ الْمَدْرَسَةِ.

آن دانش آموز (پسر) موفق در کلاس اول است.

ذٰلِكَ الطّالبُ النّاجِحُ، في الصَّفِّ الْأوَّلِ

این دانش آموز (دختر) موفق، در کلاس اول است.

هٰذِهِ الطّالِبَةُ النّاجِحَةُ، في الصَّفِّ الْأوَّلِ.

میوه این درخت بزرگ، لذیذ (خوشمزه)است

ثَمَرُ هٰذِهِ الشَّجَرَةِ الْکَبیرَةِ، لَذيذٌ.

دانشمند بدون عمل، مانند درخت بدون میوه میماند

اَلْعالِمُ بِلا عَمَلٍ کَــالشَّجَرِ بِلا ثَمَر.

خوبی سؤال نصف علم است.

حُسْنُ السُّؤالِ نِصْفُ الْعِلمِ.

هم نشینی با دانشمندان عبادت است.

مُجالَسَةُ الْــعُلَماءِ عِبادَةٌ.

طلب علم واجب دینی ست‌.

طَلَبُ الْعِلْمِ فَریضَةٌ.

دو نعمت ناشناخته هستن، تندرستی و امنیت.

نِعْمَتانِ مَجهولَتانِ، الصِّحَّةُ و الْأَمانُ.

رضایت خدا در رضایت پدر و مادر است.

رِضَا اللّٰهِ فِي رِضَا الْوالِدَیْنِ.

ادب انسان ، بهتر از طلای او ست.

أَدَبُ الْمَرْءِ،خَیْرٌ مِنْ ذَهَبِهِ.

روزگار دو روز است؛ یک روز به نفع تو و یک روز به ضرر تو.

اَلدَّهْرُ یَومانِ؛ یَوْمٌ لَکَ و یَوْمٌ عَلَیْکَ.

دو رأی بهتر از یک رأی است.

رَأْیانِ خَیْرٌ مِنْ رَأْيٍ واحِدٍ.

فرزند صالح، مایه افتخار پدر و مادر است.

الْوَلَدُ الصّالِحُ، فَخْرٌ لِلْوالِدَینِ.

برای این کلاس دو پنجرهی زیباست.

لِهٰذَا الصَّفِ نافِذَتانِ جَمیلَتانِ.

ارزش انسان به دانش و ایمان اوست.

قیمةالانسان بالعلم و الایمان.

این دو کلاس بزرگ هستند.

هذان الصفان کبیران.

این دو درخت بدون میوه هستند.

هاتان الشجرتان بلا ثمر.

این مرد ، پزشک است.


این پزشک ، موفق است.

هٰذَا الرَّجُلُ ، طَبیبٌ.


هٰذَا الطَبیبُ ، ناجِحٌ.

این زن، پزشک است.


این پزشک، موفق است.

هٰذِهِ الْمَرأَةُ، طَبیبَةٌ.


هٰذِهِ الطَبیبَةُ، ناجِحَةٌ.


آن مرد ، شاعر است.


آن شاعر ، سعدی ست.

ذٰلِكَ الرَّجُلُ ، شاعِرٌ.


ذٰلِكَ الشاعِرٌ ، سَعديُ.

آن زن، شاعر است.


آن شاعر، پروین است.

تِلکَ الْمَرأَةُ، شاعِرَةٌ.


تِلکَ الْشاعِرَةُ، بَروینُ.

این کلاس بزرگ است.

هٰذَا الصَّفُّ ، کَبیرٌ.

این درخت ، عجیب است.

هٰذِهِ الشَّجَرَةُ ، عَجیبَةٌ.

آن کوه ، بلند است.

ذٰلِکَ الْجَبَلُ ، مُرْتَفَعٌ.

آن تابلو، زیباست.

تِلْکَ اللَّوْحَةُ، جَمیلَةٌ.

این دو پسر هستند.


این دو پسر پاکیزه هستند.

هٰذانِ وَلَدانِ.


هٰذانِ الوَلَدانِ ، نَظیفانِ.

این دو دختر هستند.


این دو دختر پاکیزه اند

هاتانِ بِنْتانِ.


هاتانِ البِنْتانِ، نَظیفَتانِ.

این دو صندلی هستند.


این دو صندلی، چوبی هستند.

هٰذانِ کُرسیّانِ.


هٰذانِ الْکُرسیّانِ خَشَبیّان.

این دو گل‌اند.


این دو گل، زیبا‌اند.

هاتانِ وَرْدَتانِ.


هاتانِ الوَرْدَتانِ، جَمیلَتانِ.

اینها ایرانی‌اند.


اینها بازیکنان، موفق‌اند.

هٰؤلا‌ءِ، إیرانیّونَ.


هٰؤلاءِ اللّاعِبونَ، فائِزون.

آنها، رزمنده‌اند.(زن)


آنها رزمنده ها، صبور‌اند.

أولٰئِکَ، مُجاهِداتٌ.


أولٰئِکَ المُجاهِداتٌ، صابِراتٌ.

این گنج است.

هٰذا کَنزٌ.

این بازیکن است(دختر).



این بازیکن است(پسر).

هٰذِهِ لاعِبَةٌ.


هٰذا لاعِبٌ

درس دوم

اَلدَّرسُ الثّانی

آیا این کیف مدرسه است؟


نه؛ این کیف سفر است.

هَلْ هذِهِ حَقیبَةُ الْمَدْرَسَةِ؟


لا؛ هذِهِ حَقیبَةُ السَّفَرِ.

آیا این درخت انار است؟

هَلْ هذِهِ شَجَرةُ الرُّمّان؟

کارها به نيّت هاست.

الأعمالُ بالنِّيّاتِ.

بر تو لازم است که با مردم مدارا کني.

عَلَيکَ بمُداراةِ النّاسِ.

خوش اخلاقی نیمی از دین است.

حُسنُ الخُلُقِ نصفُ الدّينِ.

بهشت زير پاي مادران است.

الجَنَّةُ تَحتَ أقدامِ الأُمَّهاتِ.

دست خدا با جماعت است.

يَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَة.

آیا این درخت انگور است؟

هَلْ هٰذِهِ، شَجَرَةُ الْعِنَبِ؟

آیا اینجا شهر شیراز است؟

هَلْ هُنا مَدینَةُ شیراز؟

آیا اینجا باغ است؟

هَلْ هُنا بُستانٌ؟

آیا او فروشنده‌ی کیف است؟

هَلْ هوَ بائِعُ الْحَقائِبِ؟

آن مرد‌ها، کنار دو دانشمند نشسته‌‌اند

أولٰئِكَ الرِّجالُ، جالِسونَ عِنْدَ عالِمَینِ

در کتاب‌های قصه پند‌هایی برای کودکان وجود دارد

في کُتُبِ الْقِصَصِ عِبَرٌ لِلْأطفالِ

یک ساعت فکرکردن؛از70سال عبادت بهتراست.

تَفَکُّرُ ساعةٍ،


خَیْرٌ مِنْ عِبادَة سَبْعینَ سَنَةً.

دشمنی (انسان)خردمند از دوستی(انسان) نادان بهتر است.

عَداوَةُ الْعاقِلِ، خَیْرٌ مِنْ صَداقَة الْجاهِلِ.

دانش درکودکی، مانند نقش بر روی سنگ است.

الْعلْمُ فی الصِّغَر، کَالنَّقْشِ فی الْحَجَر.

نادانی، مرگ زندگان است.(زنده ها است)

الْجَهْلُ، مَوْتُ الْاحْیاِء.

بهترین کارها،میانه ترینشان است(میانه ترین ان ها است)

خَیرُ الْامورِ، أَوْسَطها.

آیا سزای نیکی جز نیکی است؟!

هَل جَزاءُ الاحسانِ إلّا الاحسانِ؟

مؤمن، کم سخن و پرکار است

المؤمِنُ قَلیلُ الکَلامِ کَثیرُ العَمَلِ.

خاموشی زبان، تندرستی انسان است.

سُکوتُ اللِّسانِ سَلامةُ الإنسانِ.

چه بسا سخنی که پاسخ آن خاموشی باشد.

رُبَّ کَلامٍ جَوابُهُ السُّکوتُ.

وقت از طلاست.

الوَقتُ مِنَ الذَّهَبِ.

تنها بودن از همنشین بد بهتر است.

الوَحدَةُ خَیرٌ مِن جَلیسِ السُّوِء.

خوش پیمانی از ایمان است.

إنَّ حُسنَ العَهدِ مِنَ الإیمانِ.

دوست داشتنِ میهن از ایمان است.

حُبُّ الوَطَنِ مِنَ الایمانِ.

چه بسا سخنی که مانند شمشیر باشد.

رُبَّ کَلامٍ کَالحِسامِ.

بهترینِ مردم، سودمندترینِ آنها برای مردم است

أفضَلُ النّاسِ


أنفَعُهُم للنّاسِ.

خیر بسیار است و انجام دهندهٔ آن کم است.

الخَیرُ کَثیرٌ وَ فاعِلُهُ قَلیلٌ.

انسان، بندهٔ نیکی کردن است.

الإنسانُ عَبدُ الإحسانِ.

بلای انسان در زبانش است.

بَلاءُ الإنسانِ فی لساِنِه.

سلامت زندگی در مدارا کردن است.

سَلامَةُ العَیشِ فی المُداراِة.

آفت علم فراموشی است.

آفَةُ الْعِلْمِ النِّسْیانُ.

آنان، رزمنده‌اند.(مذکر)


آن رزمندگان، صبور‌اند.


آنها پیروزاند.

أُولٰئِکَ، مُجاهِدونَ.


أُولٰئِکَ الْمَجاهِدونَ، صابِرونَ.


هُم ناجِحونَ.

آنان، رزمنده‌اند.(مؤنث)


آن رزمندگان، صبور‌اند.


آنها پیروزاند.

أُولٰئِکَ، مُجاهِداتٌ.


أُولٰئِکَ الْمُجاهِداتُ، صابِراتٌ.


هُنَّ ناجِحاتٌ.

اینها، ایرانی هستند.(مذکر)


این، تصویر بازیکنان ایرانی ست.


این بازیکنان، برنده‌اند‌.

هٰؤُلاءِ، إیرانیّونَ.


هٰذِهِ، صورةُ اللّاعِبینَ الْإیرانیّینَ.


هٰؤُلاءِ اللّاعِبونَ، فائِزونَ.

اینها، ایرانی هستند.(مؤنث)


این، تصویر بازیکنان ایرانی ست.


این بازیکنان، برنده‌اند‌.

هٰؤُلاءِ، إیرانیّاتٌ.


هٰذِهِ، صورةُ اللّاعِباتِ الْإیرانیّاتِ.


هٰؤُلاء اللّاعِباتُ، فائِزاتٌ.

عجله از شیطان است

العَجَلَةُ مِنَ الشَّیطانِ.

سلام بر تو

السَّلامُ عَلَیکَ.

و برتو سلام و رحمت خدا برتو باد.

وَ عَلَیکَ السَّلامُ وَ رَحمَةُ اللِه وَ بَرَکاتُهُ.

صبح بخیر

صَباحَ الخَیر.

حال شما چطور است؟

کَیفَ حالُکَ؟

آیا آن هتل دور است؟


خیر؛ آن هتل نزدیک است.

هَلِ الْفُنْدُقُ بَعیدٌ؟


لا؛ اَلْفُنْدُقُ قَریبٌ.

آیا این یک سرباز است؟


بله؛ این یک سرباز است.

أَ هٰذا جُنديٌ؟


نَعَم؛ هٰذا جُنديٌ.

آیا اینجا یک شهر است؟


خیر؛ آنجا یک روستا است.

هَل هُنا مَدینَةٌ؟


لا؛ هُنا قَرْیَةٌ.