• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/1028

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

1028 Cards in this Set

  • Front
  • Back

What’s the weather like in Isfahan?

آب و هوای اصفهان چه چوریه؟

The apartment was in a dangerous neighborhood.

آپارتمان در منطقه ناامنی از شهر واقع شده بود.

One should try not to tell a lie.

آدم باید سعی کند دروغ نگوید

The elevator is out of order

آسانسور خراب است

We have to take the stairs

باید از پله­ها برویم

The clouds are lifting.

آسمان دارد صاف می­شود

Can you cook?

آشپزی بلدی؟

Drive, type, iron

رانندگی – تایپ کردن – اتوکشیدن ... بلدی؟

Air pollution in Tehran is serious.

آلودگی هوای تهران جدیه

Where did you put it?

آنرا کجا گذاشتی؟

They were here on business.

آنها برای کار اینجا بودند .

They are on vacation.

آنها به تعطیلات رفته­اند

The answering machine is on.

تلفن­شان روی پیغام­گیر است

Well, leave a message.

خب براشون پیغام بذار

They worked well, fast, hard and carefully.

آنها به خوبی، با سرعت، سخت کوشانه و به دقت کار می کردند

They will come back home very soon.

آنها خیلی زود به خانه برخواهند برگشت.

They’ll close the shops on Saturday.

آنها روز شنبه مغازه ها را خواهند بست.

They may come here next week.

آنها ممکن است هفته­ی آینده به اینجا بیایند.

Oh, I see. Just between us. See you.

آهان فهمیدم، بین خودمون باشه، بعدا می بینمت

Weren’t they here on vacation last year?

آیا آنها پارسال برای تعطیلات به اینجا نیامده بودند؟

Are they your parents?

آیا آنها پدر، مادر تو هستند؟

Yes I look this picture of them in Mashhad.

آره، این عکس را در مشهد از آنها گرفتم

Can you come to my friend’s house tonight?

آیا امشب می توانی به منزل دوست من بیایی؟

Did he answer all the questions?

آیا او به همه سئوالات پاسخ داد؟

Do you know him? … No, I don’t think so.

آیا او را میشناسی؟ .... نه گمان نمی کنم

Should I pay here?

آیا باید همین جا بپردازم؟

Is it far?

آیا خیلی دور است؟

No. it’s only two minutes’ walk.

نه فقط دو دقیقه پیاده راه است

Do you like to set goals for yourself in future? غروب کردن، تعیین کردن

آیا دوست داری برای خودت در آینده هدف مشخص کنی؟

Weren’t you at the mosque last night?

آیا شماها دیشب در مسجد نبودید؟

Was Ali standing near the window?

آیا علی نزدیک پنجره ایستاده بود؟ (در حال ایستادن بود؟)

Do you have the key of the main door?

آیا کلید درب اصلی را دارید؟

Do you have main door key?

آیا کلید درب اصلی را دارید؟

Is he a good coach? …. I hope so.

آیا مربی خوبی است؟ ... امیدوارم اینطور باشد.

Is there any oil in the bottle?

آیا هیچ روغنی در بطری هست؟

Aerobics are popular with teens.

آیروبیک خیلی بین جوونا رایج شده.

The room is untidy.

اتاق به هم ریخته است

Let’s tidy it.

بیا اون رو مرتب کنیم

Hostels don’t have any age requirements.

اتاق گرفتن در هتل محدودیت سنی نداره

Your room is on the first floor.

اتاقتون در طبقه اوله

Here is your key.

این هم کلید شما

(on the second floor, third, fourth)

(در طبقه دومه – سومه – چهارمه)

There is something wrong with the iron. TV – computer - Fridge

اتو خرابه (مشکل داره)

Something is wrong with your car.

اتومبیلتون ایراد داره

I guess your car battery is dead.

فکر کنم باطری ماشینتون خرابه

Let me see if he is here or not.

اجازه بدهید ببینم او اینجاست یا نه.

Let me have a look at the mark list.

اجازه بدهید یک نگاهی به لیست نمره ها بیندازم

Don’t let this happen to you.

اجازه ندید برای شما این اتفاق بیفته

How is everything with you?

احوالت چطوره ؟

How is it going on?

اوضاعت چطوره؟

The cheapest way to fly is as a courier. = پیک، قاصد

ارزانترین راه مسافرت هوایی مسافرت به عنوان کوریر است

She was happy about this chance.

از این شانسی که بهش رو کرده خوشحال بود

(this purchase, these scores, …)

(از این خرید – از این نمره­ها و...)

I hate to be rude.

از اینکه پررو و بی­ادب باشم بدم میاد

What is it made of?

از چی ساخته شده است؟ (جنسش چیه؟)

Tell me about your family,

از خونواده­ت بگو، داداشت بچه داره؟

Keep out of reach of children.

از دسترس بچه ها دور نگه دارید

I am so sorry to hear that.

از شنیدنش خیلی متاسف شدم.

This is out of my hand.

از عهده من خارج است (از دست من کاری برنمی­آید)

Protect from direct light, humidity and freezing.

از نور مستقیم، رطوبت و از یخ زدگی محافظت شود.

Ask someone to help you.

از یکی بخواه کمکت کنه

How do you pronounce your last name?

اسم فامیلیتو چطور تلفظ می­کنی؟

Their cat’s name is Rex.

اسم گربه­شون رکسه

What do we call our parrot?

ما اسم طوطی­مان را چی بگذاریم

His son’s school’s name is Komeil.

اسم مدرسه پسرش کمیل است

His daughter’s school’s name is Razi.

اسم مدرسه دخترش رازی است

What is his name?

اسمش چیه؟ (مذکر)

What is her name?

اسمش چیه؟ (مونث)

What are their names?

اسمهاشون چیه؟

Do you remember his name?

اسمش یادت هست؟

No, I don’t.

نه خاطرم نیست

Yes, I do.

آره، یادمه

Is it ok if I use the phone?

اشکالی نداره از تلفن استفاده کنیم؟

I’m originally from Argentina.

اصلیتم از آرژانتینه

But I was born in Brazil.

ولی در برزیل به دنیا اومدم

There is a lot of noise in my neighborhood.

اطراف خونه ما سر و صدا خیلی زیاده

We have only bits and pieces of information.

اطلاعات ما ناچیز است

He is spending most afternoons by himself in front of the TV.

اکثر بعدازظهرها رو تنها، جلوی تلویزیون میگذرونه

If it rains, you’ll get wet.

اگر باران ببارد خیس خواهی شد

If I get a chance, I’ll do it for you.

اگر فرصتی پیدا کنم برایت انجامش میدهم

If my clothes don’t fit

اگر لباسهام اندازه­م نشه

I’ll have to buy new ones.

باید لباسهای نو بخرم

Let me know if you need something.

اگه چیزی لازم داشتی

Let me know if there is anything I can do.

اگه کاری از دست من برمیاد بگو

It is scorcher today.

امروز بینهایت گرمه

How many students are there absent today? Only a few.

امروز چند نفر غایب هستند؟ فقط یک چندتایی

What day is it today?

امروز چندشنبه است؟ امروز دوشنبه است

What date is it?

امروز چندم است؟

What is the date today?

هشتم ژانویه است (18 دیماه)

What date is today? ….. It is the eighth.

امروز چندم است؟ .... هشتم است.

I’m not really in the mood for it today.

امروز حالشو ندارم

Where were you going this morning?

امروز صبح کجا داشتید می رفتید؟

I saw him this morning

امروز صبح، دیدمش

Did you skip breakfast this morning?

امروز صبحونه نخوردی؟

Today the prices are through the roof.

امروز قیمتها سربه فلک کشیدند

Through = از میان، از بین

(از سقف رد شده)

It will snow tonight = It’ll snow tonight.

امشب برف خواهد بارید.

There is a great movie on TV tonight.

امشب تلویزیون یه فیلم خوب داره

What is playing tonight?

امشب چه تئاتری روی صحنه است؟

I may see him tomorrow.

امکان دارد فردا او را ببینم.

No, I don’t think so. Yes, I think so, I hope so.

امیدوارم، بله فکر میکنم، نه گمان نمی کنم.

Amir was not swimming in the pool.

امیر مشغول شنا در استخر نبود.

I’m going to pass the car in front of us

الان از ماشین جلویی سبقت میگیرم

I’m going to faint.

الان غش می­کنم. از گرسنگی، از ترس

I expected this to be so much better.

انتظار داشتم خیلی بهتر از اینها بشه

One should pay his debts.

انسان باید بدهی هایش را بدهد. (صفت ملکی برای انسان his)

He is twenty one years old.

او 21 سالشه

He is older than you.

از تو بزرگتره

So what?

خب که چی

He was washing and cleaning his car from eight to ten.

او از ساعت 8 تا 10 در حال شستن و تمیز کردن اتومبیلش بود.

He is retired.

او بازنشسته است

He got retired.

او بازنشسته شده است

He can easily solve these problems.

او براحتی می تواند این مسایل را حل کند.

He is your older brother so you should respect him.

او برادر بزرگ شماست، باید به او احترام بگذارید

She seldom comes here.

او به ندرت اینجا می آید

He didn’t answer all the questions correctly.

او به همه سئوالات به درستی پاسخ نداد.

He answered all the questions correctly.

او به همه سئوالات درست پاسخ داد.

He sold a lot of books the day before yesterday.

او پریروز کتابهای زیادی فروخت.

What is he like?

او چطور آدمی است؟ (برای شخصیت و اخلاق)

He is very shy

او خیلی خجالتی است

He is rude

پرروست

He is vain

خودخواه است

He is very cute

او خیلی بامزه (باحال) است

He is very tall

او خیلی قد بلند است

He is very nervous.

او خیلی عصبی است

She was reading the lesson three.

او در حال خواندن درس سه بود.

He is getting thin and I am getting fat.

او در حال لاغرشدن است و من در حال چاق شدن.

She passed away two days ago.

او دو روز پیش فوت کرد.

He wasn’t at work yesterday.

او دیروز سرکار نبود.

He is a good, slow and careful driver.

او راننده ای خوب، آهسته و با احتیاط است.

He is a careful driver. He always drives carefully.

او راننده با احتیاطی است. او همیشه با احتیاط رانندگی میکند.

He was a careless driver. He always drove carelessly.

او راننده بی احتیاطی بود. او همیشه بی احتیاطانه رانندگی میکرد

He was a fast driver. He drove fast.

او راننده سریعی بود (صفت) او با سرعت رانندگی میکرد (قید)

He was a hard worker. He worked hard.

او کارگر سخت کوشی بود. (صفت) او سخت کار میکرد (قید)

He was cutting the trees.

او مشغول بریدن درخت ها بود.

He is Mexican

او مکزیکی است

He is Iranian

ایرانی است

He is British

انگلیسی است

He is Brazilian

برزیلی است

He is African

آفریقایی است

He might have learning difficulties.

او ممکن است مشکل یادگیری داشته باشه

She is blind, but she solves difficult math problems in her head!

او نابیناست، اما مسئله­های سخت ریاضی رو ذهنی حل می­کنه.

He wrote a letter to us last week.

او هفته پیش یک نامه برای ما نوشت

He always comes to school late.

او همیشه دیر به مدرسه می­آید.

He said nothing

او هیچ چیز نگفت (فعل مثبت و مفوم منفی)

He taught me English every other day.

او یک روز درمیان به من انگلیسی یاد میداد

I am doing really well?

اوضاعم خیلی روبراهه (یک اصطلاح)

Is that our bus coming?

اون اتوبوس ماست که داره میاد؟

She is afraid of cats.

اون از گربه میترسه

It caused a terrible argument.

اون باعث یک جرو بحث بدی شد

He doesn’t listen to my advice.

اون به نصیحتهای من گوش نمیده

He is in his twenties.

اون بین 20 تا 30 سالشه.

She is fairly short.

اون تقریبا کوتاه قده، نسبتا کوتاه قده

He lost all his money and credit cards.

اون تمام پول و کارتهای اعتباری­اش رو گم کرد

At 8 she had her first art exhibition.

اون در سن هشت سالگی اولین نمایشگاه هنریش را

She majored in film.

اون در فیلم­سازی تحصیل کرد

(drama – philosophy – economics ,…)

(در نمایش، در فلسفه در اقتصاد و ...)

It’s right down the hall.

اون دقیقا ته سالنه

She has strange friends.

اون دوستهای عجیب و غریبی داره

She has a big mouth.

اون دهن لقه

Bite your tongue.

زبونتو گاز بگیر

Keep it away from water.

اون رو از آب دور نگه دارید

Don’t spill drinks on it.

مایعات روی اون نریزید

Who is that woman?

اون زن، کیست؟

Who is that guy?

اون یارو کیه؟

She is his wife.

اون زنشه

He is her husband.

او شوهرشه

Fix the leaky faucet.

اون شیر رو که چکه می­کنه تعمیر کن

She discovered she really liked acting

اون فهمید که واقعا به بازیگری علاقه داره

(engineering – medicine, …)

(مهندسی – پزشکی و ...)

She spilled coffee all over my book.

اون قهوه ریخت رو تمام کتابم

Who is that over there holding a drink?

اون کیه اونجا که یک لیوان نوشیدنی دستشه؟

She wears contact lenses.

اون لنز می­ذاره (لنز می­پوشه)

Who is the man sitting next to your father?

اون مرد کیه کنار پدرت نشسته؟

He has dark brown hair.

اون موهای قهوه­ای تیره دارد. (موهاش قهوه­ای تیره­ست)

They all have dark brown hair in their family.

اونا همشون خانوادگی موهاشون قهوه­ای تیره­ست.

He knows how to win our hearts.

اون میدونه که چگونه دل ما رو ببره

He is pretty tall with red hair.

اون نسبتا قد بلنده با موهای قرمز

Pretty =

(نسبتا به سمت مثبت pretty)

We used to get up early and walk along the beach.

اون وقتها صبح زود از خواب بیدار میشدیم و در امتداد ساحل پیاده روی میکردیم

She found a valuable piece of jewelry in the park.

اون یک قطعه جواهر گرانبها در پارک پیدا کرد

They pay for all expenses.

اونا تمام هزینه­ها رو میپردازن

They sent wedding announcements.

اونا کارت دعوت عروسی فرستادن

Did you grow up there?

اونجا بزرگ شدی؟

They are never allowed to drive into the business district.

اونها اجازه ندارند در منطقه تجاری شهر

They stay up all night.

اونها تمام شب رو بیدار میمونند

They use the Yen in Japan.

اونها در ژاپن ین استفاده میکنند

Do they drive on the left or the right?

اونها در سمت چپ میرونند

Where in Iran are you from?

اهل کجای ایرانی؟

Is there a pay phone around here?

این اطراف تلفن عمومی هست؟

Tit for tat

این با اون در

It is the largest structure ever built.

این بزرگترین سازه­ای است که تا به حال ساخته شده

It helps you learn new things.

این بهت کمک می­کنه چیزهای جدید یاد بگیری

What is wrong with this vacuum cleaner again?!

این جارو برقی باز چه مشکلی پیدا کرده؟

You didn’t correctly add up this check.

این چک رو درست حساب نکردی؟

This is Just what I was looking for.

این درست همان است که دنبالش می گشتم.

This recipe is for chicken soup.

این دستور پخت سوپ جوجه است

This building has ten floors

این ساختمان ده طبقه است (ده طبقه دارد)

We had better take the elevator

بهتره با آسانسور برویم

Are these pants in style now?

این شلوار الان مده؟

Is this your wedding photo?

این عکس عروسی شماست؟

The job pays well. Is it ok?

این کار پول خوبی توشه, قبوله؟

Give me five! (job=عامیانه دزدی)

بزن قدش (یعنی منم هستم)

This jacket and this shirt cost me over one hundred thousand RIALS.

این کت و این پیراهن 100000 تومان برایم آب خورده

Is this hat out of style now?

این کلاه ازمد افتاده؟

How much is this necklace?

این گردنبند چنده؟

Don’t haggle, the price is reasonable.

چونه نزن قیمتش معقوله (منصفانه است)

How much are these earrings?

این گوشواره­ها چنده؟

These light bulbs use less energy.

این لامپها برق کمتری مصرف می­کنند

Whose is this? Whose is this one? Whose is this blue one?

این مال کیه؟ این آبیه مال کیه؟

It can cause death.

این می­تونه باعث مرگ بشه

Is there an indoor swimming pool nearby?

این نزدیکیها استخر سرپوشیده هست؟

I’ve cleaned the house only once this week.

این هفته فقط یکبار خونه رو تمیز کردم.

That is what I want.

این همان چیزی است که می­خواستم

That is not what I want.

این آن چیزی نیست که می­خواستم

It’s a thriller that stars Tom Cruise.

این یک فیلم هیجان­انگیز است که

Thriller = فیلم ترسناک

تام کروز در اون هنرنمایی میکنه

It builds confidence.

این، اعتماد به نفس میاره

It’s sunny here.

اینجا هوا آفتابی است.

It’s cloudy there

آنجا هوا ابری است.

The air is dirty today.

هوا امروزه آلوده است.

Stop telling me what to do.

اینقدر به من نگو چکار کنم، چکار نکنم

Don’t tell me what to do.

به من نگو چکار کنم

Stop telling me what to do.

اینقدر به من نگو چکار کنم، چه کار نکنم. (دستور نده)

Don’t be couch potato.

اینقدر ننشین پای تلویزیون

Are these pictures of you when you were a kid?

اینها عکسهای بچگی شماست؟

Who are you talking to?

با کی داری صحبت می­کنی

Who were you talking to?

با کی داشتی صحبت می­کردی

Do you take us to a restaurant, dad?

بابا، ما را به یک رستوران می­بری؟

Did you wet your bed again?

باز رختخوابت را خیس کردی؟

Did you wet yourself again?

باز خودت را خیس کردی؟

It was a bad game, they all played badly.

بازی بدی بود، آنها همگی بد بازی کردند. (صفت و قید)

I can’t believe my trip is over.

باورم نمی­شه مسافرتم تموم شده

You have to say please.

باید بگی خواهش می­کنم

We should have more public parking garages.

باید پارکینگ­های عمومی بیشتری داشته باشیم

You should stay in bed.

باید در رختخواب بمانی

You should be in bed now!

تو الان باید در رختخواب باشی

You should see a doctor

باید دکتر را ببینی

You should go to a doctor

باید بری دکتر (دکتر را دیدن)

You should eat more fruits.

باید میوه بیشتر بخوری (پند و اندرز)

You have to take a pill every 8 hours.

باید هر هشت ساعت یک قرص میل کنید.

I have to get some money from the ATM.

باید یک مقدار پول از خودپرداز بگیرم

I’m sorry I woke you.

ببخشید بیدارتون کردم

I’m sorry I interrupted you.

ببخشید (متاسفم) وسط حرفتون می­پرم

Excuse me. What time do we take off?

ببخشید ساعت چند پرواز می کنیم (هواپیما ساعت چند بلند خواهد شد)

Excuse the mess.

ببخشید که اینجا نامرتب است

He is a messy person.

او آدم نامرتبی است

It is a mess here.

اینجا به هم ریخته است

I’m sorry to call you at dinner time.

ببخشید که سرشام زنگ زدم

(I’m sorry to bother you at dinner time)

(ببخشید که سرشام مزاحم شدم)

Sorry to bother you.

ببخشید که مزاحم شدم

Sorry to bother you.

ببخشید که مزاحمتان می شوم

Sorry, I didn’t order this.

ببخشید من اینو سفارش ندادم.

Sorry, I didn’t realize that.

ببخشید من متوجه نشدم

Excuse me. May I use your phone?

ببخشید میتونم از تلفن شما استفاده کنم؟

I am sorry

ببخشید! (متوجه نشدم چی گفتید)

Pardon? = pardon me?

ببخشید! (معذرت خواستن به خاطر خطا)

See what does that customer?

ببین اون مشتری چی می­خواد؟

Take his order.

سفارششو بگیر

I’ll see what I can do for you.

ببینم چکار میتوانم برایتان انجام دهم

Of course! You can trust me.

البته! تو میتوانی به من اعتماد کنی.

It’s snowing! Kids!

بچه ها! داره برف میآید

Look! It’s hailing!

نگاه کنید! داره تگرگ میاید

My kids don’t help around the house.

بچه های من در کارهای خونه کمک نمیکنند

I have a terrible cold.

بدجوری سرما خوردم

Take some aspirin.

چند تا آسپرین بخور

She was badly burned.

بدجوری سوخته بود

She spent several months in the hospital.

چند ماه تو بیمارستان بود

They dress badly.

بدجوری لباس میپوشند

Let me pay for the tickets this time.

بذار ایندفعه من پول بلیط­ها رو بدم

Let’s see if the real estate agent has something else to show us.

بذار ببینم آژانس املاک چیز دیگری برای نشان دادن به ما داره

Your brother exercises in the morning, but you don’t.

برادرت صبحها ورزش می­کند اما تو نه!

Send them an invitation card.

براشون کارت دعوت بفرست

I have great difficulty saying no.

برام سخته بگم نه

I am too lazy to do that.

برای انجام دادن این کار خیلی تنبلیم میاد

He has two jobs to pay the bill.

برای اینکه خرجش رو درآره دو جا کار میکنه

Have you made any vacation plans?

برای تعطیلات برنامه­ای داری؟

What did you buy for dad’s birthday?

برای روز تولد بابا چه خریدی؟ (روز پدر)

I’ll do it for you = I will do it for you

برایت انجامش خواهم داد.

There is no price tag!!

برچسب قیمت نداره!!

Read the labels on food products.

برچسب­های روی تولیدات غذایی رو بخون

What time is the show?

برنامه (نمایش) چه ساعتیه؟

What time does the show start?

برنامه چه ساعتی شروع می­شه؟

What is your daily schedule?

برنامه روزانه­ات چیه؟

What are you plans?

برنامه شما چیست؟ = برنامت چیه؟

Go and give it back.

برو پسش بده. فکر کنم فاسد شده

Many people use home remedies for common illnesses.

بسیاری از مردم برای بیماریهای معمولی از درمانهای خونگی استفاده میکنند

After they return from the honeymoon they move in to their own home.

بعد از اینکه از ماه عسل برگشتند

What are you going to do after graduation?

بعد از فارغ­التحصیلی چی کار می­خوای بکنی؟

There is no class in the afternoon.

بعدازظهر هیچ کلاسی دایر نیست

He’ll pick me up at the school.

میاد دم مدرسه دنبالم

I can’t stand the noise sometimes.

بعضی وقتها نمی­تونم سر و صدا رو تحمل کنم

Some people just don’t take a hint.

بعضیها موضوع رو نمیگیرن

She looked for work as an actress.

بعنوان یک هنرپیشه به دنبال شغل گشت

Come in please

بفرمایید (داخل)

Help yourself

بفرمایید (میل کنید)

Here you are

بفرمایید (بگیرید)

Take a seat please

بفرمایید (بنشینید)

Here’s your boarding pass.

بفرمایید این هم کارت سوارشدن به هواپیما (کارت پرواز شما)

Enjoy your flight.

پرواز خوبی داشته باشید

What happened to the rest of it?

بقیه­اش چی شد

This is the rest of your money.

چه اتفاقی برای بقیه­اش افتاد

He immediately offered her a leading part.

بلافاصله به اون پیشنهاد یه نقش اصلی رو داد

Get up, it’s around eight.

بلند شو، ساعت هشت شد!

Wake up, it’s around eight.

بیدارشو، ساعت هشته!

I have tickets to the basketball game.

بلیط­های مسابقه بسکتبال رو دارم

Call one-one-o please hurry up

به 110 زنگ بزن، عجله کن خواهش می­کنم

Don’t touch it.

به آن دست نزن

Don’t touch them.

به آنها دست نزن

It’s not spacious enough.

به اندازه کافی جادار نیست

Ask her to call me at my parents’ house.

به او بگو با من در خانه پدر و مادرم تماس بگیرد

Look at this headline.

به این تیتر نگاه کن

What are you thinking about?

به چی داری فکر می­کنی؟

What were you thinking about?

به چی داشتی فکر می­کردی؟

I’ll catch up on my reading.

به خواندن ادامه خواهم داد

Catch

(رهایش نمیکنم) گرفتن، رسیدن به، مبتلا شدن

Which one did you rank number one?

به کدوم بالاترین نمره رو دادی؟

I don’t need your help

به کمک تو احتیاج ندارم

I don’t need your pity

به دلسوزی تو احتیاج ندارم

Do it as soon as you hang up.

به محض اینکه گوشی رو گذاشتی

As soon as

این کار رو انجام بده به محض اینکه

He hardly ever has time to watch TV.

به ندرت وقت تلویزیون تماشا کردن پیدا می­کنه. من هم همینطور

Let’s make a reservation.

بهتره رزرو کنیم. (بیا رزرو کنیم)

What was the best thing about your trip? It’s difficult to say.

بهترین چیز سفرت چی بود؟

What’s your favorite childhood memory?

بهترین خاطره دوران کودکیت کدومه؟

Come read your composition.

بیا انشاتو بخون

Let’s go shopping

بیا برویم خرید

Do you go shopping with me?

میای با من بریم خرید؟

Let’s take a taxi = Let’s catch a taxi.

بیا تاکسی بگیریم، اجازه بده تاکسی بگیریم.

Let’s call and order some pizzas for dinner.

بیایید تلفن کنیم چند تا پیتزا برای شام سفارش بدهیم

Don’t spend more than 10$ on a gift.

بیشتر از 10 دلار برای یک کادو خرج نکن

Wash your feet. They smell.

پاهاتو بشور، بو می­دن!

My parents nag about chores.

پدر و مادرم به خاطر کارهای خونه به من نق میزنند

What was your father doing yesterday morning?

پدرت دیروز صبح داشت چه کار می کرد؟

My father threw it out.

پدرم اون رو دور انداخت

My father was working for a mining company.

پدرم برای یک شرکت معدن کار میکرد

My father doesn’t respect my privacy.

پدرم به خلوت من احترام نمیذاره

My father will buy a house as soon as possible.

پدرم به مجردی که امکان داشته باشد خانه ای خواهد خرید

My father will sell the car as soon as he can.

پدرم به محض اینکه بتواند ماشین را خواهد فروخت

My father used to smoke a lot.

پدرم سابقا خیلی سیگار میکشید

The nurses came but the doctor didn’t.

پرستارها آمدند ولی دکتر نه

We’ll be there the day after tomorrow.

پس فردا آنجا خواهیم بود؛ پس فردا اونجاییم

Her son is on a bottle.

پسرش هنوز با شیشه شیر می­خورد

I walk

پیاده می­روم

I drive

با ماشین (شخصی) می­روم

I take a taxi

با تاکسی می­روم

I catch the subway

با مترو می­روم

Did you use to have a hobby?

پیش از این سرگرمی داشتی؟

I used to make things with wood.

قبلا با چوب کاردستی میساختم

Have you ever been on a diet?

تا به حال رژیم گرفته­ای؟

Have you ever ridden a camel?

تا حالا شتر سوار شدی؟

Have you ever fainted?

تا حالا غش کردی؟

Have you ever had food poisoning?

تا حالا مسمومیت غذایی داشتی؟

Don’t stay up late.

تا دیروقت بیدار نمون

You won’t be able to stay awake in class.

نمیتونی سرکلاس بیدار بمونی؟

Have you ever tried any of these dishes?

تابه حال هیچ کدوم از این غذاها رو امتحان کردی؟ کرده ای؟

I wrote the wrong date on my calendar.

تاریخ اشتباهی رو روی تقویمم نوشتم

EXP. Date = Expiry date

تاریخ انقضاء

Pro. Date = Product date = Manufacturing date = MFD = Mfg. Date.

تاریخ تولید یا تاریخ ساخت

The newlyweds seldom live on their own.

تازه ازدواج کرده ها به ندرت تنها زندگی میکنند

How far is Tabriz from Tehran?

تبریز چقدر با تهران فاصله داره؟

There is a lot of traffic. (in this area)

ترافیک زیادی هست (در این منطقه)

Come to my place

تشریف بیاورید منزل ما

Have you decided on an appetizer yet?

تصمیم گرفته­اید چه پیش غذایی میل کنید؟

Whose fault was it?

تقصیر کی بود

I am sorry, it was my entire fault.

متاسفم همش تقصیر من بود

Whose fault was it?

تقصیر کی بود؟

He cut me off.

تلفن رو قطع کرد

Hang up.

گوشی رو بذار

Where is my cell phone?

تلفن همراه من کجاست؟

The phone is ringing.

تلفنه (تلفن داره زنگ می­زنه جواب بده)

She is spending all her time on the phone.

تمام وقت داره با تلفن حرف می­زنه

She is making me crazy.

داره کلافم می­کنه (دیگه کلافم کرده)

You are in great shape.

تناسب اندام خیلی خوبی داری

(you are out of shape.)

(اندامت به هم ریخته)

Leave me alone.

تنهام بگذار (حوصله ندارم)

A litter of gas is about $6 in the U.S.

تو آمریکا یک لیتر بنزین تقریبا 6 دلاره

Besides, a car costs a lot of money.

تازه قیمت ماشین هم خیلی زیاده

You should see a doctor.

تو باید دکتر بری (دکتر را ببینی)

You were a good boy. You spoke well too.

تو پسر خوبی بودی (صفت) خوبم صحبت می کردی (قید)

What happened at the reception?

تو جشن چه اتفاقی افتاد؟

You are lucky!

تو خوش شانس هستی

You are not lucky!

تو خوش شانس نیستی

You are unlucky!

تو بد شانسی

You were a better employee, because you worked better.

تو کارمند بهتری بودن (صفت) چون بهتر کار می کردی. (قید)

You should not lift heavy things by yourself.

تو نباید اشیای سنگین را خودت به تنهایی بلند کنی.

Your father’s birthday is on December seventeenth, first, second, third, fifth, sixth…

تولد پدرتون روز هفدهم دسامبر است(26 آذر)

I’m not very good at this.

توی این (کار) خیلی وارد نیستم

There aren’t enough buses on this route.

توی این خط، اتوبوس به اندازه کافی نیست

What do you have in your medicine cabinet?

توی جعبه داروهات چی داری؟

What do you want?

چی می­خوای؟

Cough syrup.

شربت سرفه

Do you work out in the gym?

توی سالن ورزشی تمرین می­کنی؟

There is one next to the shopping center.

کنار مرکز خرید یکی هست

What is the population of Tehran?

تهران چقدر جمعیت داره؟

Our team will have a game next Monday.

تیم ما دوشنبه آینده بازی خواهد داشت.

He is really good at it, Good job!

جدا خیلی وارد است. کارتان خوب بود.

Complete the chart.

جدول رو کامل کنید

Open the box

جعبه را بازکن

Open the parcel

بسته را بازکن

Open the present

کادو را بازکن

See you next session.

جلسه بعد شما را خواهم دید (پزشک به مریض یا معلم به شاگرد)

See you next time.

دفعه بعد می­بینمت

We visit the graves of our ancestors on Fridays.

جمعه ها سرمزار اجدادمان میریم

Would you like some tea?

چایی می­خوری؟

I made it a minute ago.

تازه دمه (الان دم کردم)

Why did you come back so soon?

چرا به این زودی برگشتی؟

Why don’t you take your coat off?

چرا کتت را در نمی آوری؟

Why doesn’t she drop by us sometimes?

چرا گاهی اوقات به ما سر نمیزند؟

Why is there never a bus when you want one?

چرا هروقت منتظر اتوبوسی اثری ازش نیست؟

Why don’t you buy a new car?

چرا یه ماشین نو نمی­خری؟

Too much fat can be harmful.

چربی زیاد میتونه مضر باشه

I have brown eyes, but he has blue eyes = my eyes are brown, but his eyes are blue.

چشام قهوه­ایه، اما اون چشاش زاغه

Close your eyes, now open them.

چشماتونو ببندید، حالا بازشون کنید

How did you get rid of her?

چطور از دستش خلاص شدی

How do you go to work?

چطور سرکارت می­روی

How does he go to work?

چطور سرکارش می­رود؟

How can I help you?

چطور می­توانم کمکتون کنم؟

Can I help you?

می­تونم کمکتون کنم؟

How do I look?

چطوره؟ (خوبه، بهم میاد؟)

You look great.

خیلی خوب شدی (خیلی بهت میاد)

You look funny.

خنده دار شدی!

How much should you tip someone who takes your bag at an airport?

چقد باید به اونی که توی فرودگاه چمدونهاتو می­بره انعام بدی

How dare you are!

چقدر پرو هستی (چه رویی داری)

How dare you come back here again?

چطور جرات کردی دوباره برگردی اینجا؟

I feel homesick.

چقدر دلم برای خانه تنگ شده است

How long does it last?

چقدر طول میکشه؟

It lasts two hours.

دو ساعت طول میکشه

How did you catch cold in this warm weather?

چگونه در این هوای گرم سرما خوردی

How many times a day should I take it?

چند بار در روز باید آنرا بخورم؟

How many do you need? … only a few.

چند تا احتیاج داری؟ .... فقط یک چندتایی.

Make some suggestions.

چند تا پیشنهاد بده

How many phone calls did you make?

چند تا تلفن زدی؟ (چند بار تماس گرفتی؟)

How many times have you done it?

چند دفعه این کارو کردی؟

This is only my second time.

این تازه دفعه دوممه!

How old were you when you began to study English?

چند سالت بود وقتی شروع به خوندن انگلیسی کردی؟

How long were you away?

چند وقت اینجا نبودی؟

How often do you go hiking?

چند وقت به چند وقت می­ری کوه­پیمایی

How long ago did you fix your tooth?

چند وقت پیش دندونت رو درست کردی؟

I called you several times but the line was busy.

چندین بار به شما زنگ زدم ولی تلفن اشغال بود.

What currency is used in Japan?

چه ارزی در ژاپن استفاده میشه؟

How many onions are there on the table?

چه تعداد پیاز روی میز وجود دارند؟

How should I make it? Fried eggs or omelet?

چه جوری درست کنم؟ نیمرو یا املت؟

What is difficult about being an immigrant?

چه چیزی در مورد مهاجر بودن سخته؟

(language, getting homesick or …)

(زبان یا دلتنگیش یا ....)

What time do we eat lunch?

چه ساعتی ناهار می­خوریم

Eat dinner

شام می­خوریم

Eat breakfast

صبحانه می­خوریم

What does he look like?

چه شکلیه؟

He looks like his father.

شبیه پدرشه (قیافه­اش به پدرش رفته)

What are you doing?

چه کار داری می­کنی؟

What can I do for you?

چه کاری از دست من برمی­آید؟

Who messed up my room?

چه کسی اتاق منو به هم ریخته

You messed up all my plans!

تمام برنامه­های منو خراب کردی

How long will it take?

چه مدت طول می کشد؟

What ingredients do you need to make pizza?

چه مواد اولیه­ای برای درست کردن پیتزا نیاز دارید؟

What’s a good time to visit Ahvaz?

چه موقعی برای رفتن به اهواز مناسبه؟

What can you say?

چه میتوانی بگویی؟ چه عذری داری؟

How much fatty food do you eat?

چه میزان غذای چرب در روز مصرف می­کنی؟

How would you rate it?

چه نمره­ای بهش میدید؟

Awful – bad – ok – good – excellent

مزخرف – بد – معمولی – خوب – عالی

What kind of music do you like?

چه نوع موسیقی دوست داری؟

What time will they return?

چه وقت برمی گردند؟

What is important to you?

چی برات مهمه؟

What do people call you?

چی صدات می­کنن؟ چاک صدام می­کنن

What do you want to know?

چی می­خوای بدونی؟

What would you like to know?

(چی مایلید بدونید؟ با لحنی مودبانه­تر)

What are you eating?

چی می­خوری؟

What were you eating?

چی می­خوردی؟

Anything else?

چیز دیگری هم هست؟ (سفارش دیگری هم دارید)

What do they have in common?

چی­شون شبیه همه؟

What are you doing?

چیکار می­کنی؟ دستم را خط زدی

You jogged my hand.

حواست کجاست> دستمو خط زدی

Listen to the rest now.

حال بقیه اش را گوش کن

Now, we are even.

حالا بی حساب شدیم. (برای تلافی یا جبران)

Most married women now work outside the home.

حالا دیگه بیشتر خانومهای متاهل بیرون از خونه کار می­کنن

How is she? She passed away two days ago.

حالش چطوره؟ دو روز پیش فوت کرد

Guess what?

حدس بزن چی شده (اگه گفتی چی شده)

Oh boy! That’s great!

آخ جون! عالی شد!

The temperature of the living room is about 30C.

حرارت اتاق نشیمن تقریبا 30درجه است

Don’t believe people who say you can’t improve a good thing.

حرف کسانی رو که میگن نمیتونی کاری رو

I felt I should let my brother know.

حس کردم باید بذارم برادرم بفهمه

It’s hard to solve.

حل کردنش مشکله.

My ring is made of gold.

حلقه ام از طلاست .

Public transportation still needs to be improved.

حمل و نقل عمومی هنوز احتیاج به توسعه و بهتر شدن داره

Don’t forget to fasten your seat belt.

حواست باشه کمربند را ببندی

Don’t forget to wear your seat belt.

یادت نره کمربند را ببندی

Turn off – turn up – turn down – turn on

خاموش کردن – زیاد کردن – کم کردن – روشن کردن

My family moved here 8 years ago.

خانواده­ام 8 سال پیش به اینجا نقل مکان کردند

It is so embarrassing!

خجالت می­کشم

Shame on you!

خجالت بکش = حیا کن!

How deep is Persian Gulf?

خلیج فارس چقدر عمق داره؟

My sister is working as a hospital administrator. Does your sister live with you?

خواهرم در بیمارستان به عنوان مدیر کار می­کنه.

We’ll see = we will see.

خواهیم دید (بعدا معلوم میشه)

We will see! = we’ll see!

خواهیم دید (بعدا معلوم میشه)

The sun was shining.

خورشید داشت می درخشید.

Welcome!

خوش آمدید

You’re welcome.

خواهش میکنم، اختیار دارید، قابلی نداشت

Did you have fun?

خوش گذشت؟

There are 6 in your family. But I’m the only child of my family.

خونواده­ی شما 6 نفره است،

I am very tired

خیلی خسته­ام

I am fresh

سرحالم

I’m bored

کسلم

I’m glad you feel better.

خیلی خوشحالم که بهتر شدی

(I’m glad to hear you)

(خوشحال شدم که صداتو شنیدم)

It’s very late!

خیلی دیر شده

I am very late!

خیلی دیرم شده

I haven’t seen you for ages.

خیلی وقته ندیدمت

Many people get low salaries.

خیلیا حقوق پایین می­گیرن

I’m planning a surprise party for him.

دارم براش مهمونی غیرمنتظره میگیرم

It’s getting late!

داره دیر میشه

It’s getting dark!

داره تاریک میشه

It’s getting cold!

داره سرد میشه

It’s getting hungry!

داره گشنم میشه

Where does the story take place?

داستان در کجا اتفاق افتاده بود؟

How does the story end?

داستان چطور تمام میشود؟

I was talking to myself.

داشتم با خودم حرف می­زدم

I was helping my mother.

داشتم به مادرم کمک می کردم.

I was watching TV when the power went out.

داشتم تلویزیون تماشا میکردم که برق رفت

The students sat silently on the benches.

دانش آموزان، ساکت روی نیمکت­ها نشسته بودند.

I’m a freshman in college. It is very expensive.

دانشجو سال اولم (هزینه دانشگاه) خیلی زیاده

They were eating their breakfast at that moment.

در آن لحظه آنها در حال خوردن صبحانه­شان بودند.

What is this called in English?

در انگلیسی به این چیز چه می­گویند؟

It is an old custom here.

در اینجا این یک رسم قدیمیه

It is unusual here.

در اینجا غیر معمول است

It is not usual here.

اینجاها متداول نیست (رسم نیست)

He has difficulty pronouncing English.

در تلفظ انگلیسی مشکل داره

What are you good at?

در چه چیزی وارد هستید؟

I am good at typing in Latin.

من در تایپ لاتین مهارت دارم

Store below 30 in dry and cool place in the box.

در دمای 30 درجه نگهداری شود – در جای خشک و خنک، داخل جعبه

Do you eat at regular times during a day?

در زمانهای خاصی از روز غذا می­خوری؟

He was talking and writing at the same time.

در یک زمان؛ او هم مشغول صحبت بود و هم نوشتن.

Just do what I do.

درست هر کاری من می کنم انجام بده (همین)

It’s second handed.

دست دومه

But it looks like new.

ولی به نظر نو می­آد!

Good job! It was so delicious!

دستت درد نکنه! خیلی خوشمزه بود

The salad was very delicious!

سالاد خیلی خوشمزه بود

I am not sure exactly where I put it.

دقیقا مطمئن نیستم آنرا کجا گذاشتم

The doctors warned his parents.

دکترها به پدر و مادرش هشدار دادند

Do your buttons

دکمه­هایت را ببند

Undo your buttons

دکمه­هایت را بازکن

How high is Damavand?

دماوند چقدر ارتفاع داره؟

What are you looking for?

دنبال چی می­گردی؟

I am looking for my belt.

دنبال کمربندم می­گردم.

I’m looking for someone. (or something)

دنبال کسی می گردم (یا دنبال چیزی می گردم)

I have a toothache.

دندونم درد می­کنه.

I have to see the dentist.

باید برم پیش دندونپزشکم.

What were you doing two hours ago?

دو ساعت پیش داشتید چکار می کردید؟

I’ve been working two jobs.

دو شغل دارم

How come?

چطور؟

I saw two people fighting in the street.

دو نفر رو دیدم که در خیابون دعوا میکردند

We have two weeks off.

دو هفته تعطیل هستیم

Say it again

دوباره تکرارش کن! دوباره بگو، یک دفعه دیگه بگو!

My bike has a flat tire. Would you fix it please?

دوچرخه­ام پنچر شده، درستش می­کنی؟

How long is the engagement period?

دوران نامزدی چقدر است؟

Would you like to try it?

دوست داری امتحانش کنی؟

What famous person would you like to meet?

دوست داری کدوم آدم معروف رو ببینی؟

My friend is never in his office.

دوستم هیچ وقت در دفتر کارش نیست.

The government needs to build more highways.

دولت باید اتوبانهای بیشتری احداث کنه

What day was yesterday? It was Friday.

دیروز چند شنبه بود؟ ..... جمعه بود

Where were you yesterday?

دیروز کجا بودی

I was sick.

مریض بودم

I was on a trip.

مسافرت بودم

I was sick yesterday.

دیروز مریض بودم.

How much time did you spend on English last night?

دیشب چه مدت، وقت صرف انگلیسی کردی؟

A thief robbed my house last night.

دیشب دزد خونمونو زده.

I spent only a little time on English last night.

دیشب فقط یک کمی روی انگلیسی وقت گذاشتم. (صرف کردم)

I don’t smoke anymore.

دیگه سیگار نمی­کشم

Nobody uses cash anymore.

دیگه کسی از پول نقد استفاده نمیکنه

Things are changing so quickly.

همه چیز به سرعت در حال تغییره

Who else has seen the movie?

دیگه کی فیلم رو دیده؟

The walls are thin so the sound goes right through to my apartment.

دیوارا نازکن به طوریکه صدا مستقیم میاد

Thin = نازک، لاغر

توی آپارتمان من

The boss won’t see anybody till Sunday.

رئیس تا یکشنبه هیچکس را نخواهد دید. (وقت ملاقات نمیدهد)

Don’t turn the radio off.

رادیو را خاموش نکن

The cooler

کولر را

The TV

تلویزیون را

My secret is, you have a big mouth.

راز من این است که تو راز نگه دار نیستی. (دهن لقی)

By the way, How is your grandmother?

راستی مادربزرگت چطوره

What is the most popular dish in your country?

رایجترین غذا در کشور شما چیست؟

What are marriage customs in your country?

رسم و رسومات عروسی در کشور شما چیست؟

I went on a tour of the city.

رفتم شهر رو گشتم

Were you there on business or vacation?

رفته بودن تجارت یا تفریح؟

Yellow isn’t a good color for me.

رنگ زرد به من نمی­آد.

Do you have this skirt in gray? No,

رنگ طوسی این دامن رو دارید؟ نه

This kind of skirt is out of fashion now.

این نوع دامن الان دیگه از مد افتاده

My favorite colors are red and violet.

رنگهای مورد علاقه من قرمز و بنفش هستند. تو چطور؟

Have a nice day

روز خوبی داشته باشید (خوش بگذره)

Happy mother’s day, mum.

روزت مبارک، مادر،

This present is for you.

این یک هدیه برای شما است

What a nice surprise?

چه سورپریز جالبی = چه غافلگیری جالبی

Is it clear?

روشنه؟

Am I clear?

واضح گفتم؟

How many books are there on the shelf?

روی قفسه چند تا کتاب وجود دارد؟

There are some books on the shelf.

روی قفسه چندتایی کتاب وجود دارند.

Did you pass the math?

ریاضی را پاس کردی؟

Get in touch = keep in touch

زنگ بزن – در تماس باش – تلفن یادت نره (هنگام خداحافظی)

Zip up your jacket

زیپ کاپشنت را ببند

Unzip your jacket

زیپ کاپشنت را باز کن

Good question.

سئوال خوبیه

It was made in China, made in China.

ساخت چین است.

Where was it made?

ساخت کجاست؟

My watch stopped. What time is it?

ساعتم خوابیده. ساعت چنده؟

Mine’s fast.

ساعت من جلوست

I earn $ 5.50 an hour.

ساعتی 5 دلار و 50 سنت درمیارم

Be quiet! Dad is sleeping

ساکت باشید! بابا خوابیده

Hush! Don’t make noise

هیس! سرو صدا نکنید

Our wedding anniversary is on July 13th (July thirteenth)

سالگرد ازدواج ما سیزدهم جولای (22تیر) است

I am all ears.

سراپا گوشم

I have a headache.

سرم درد می­کنه = سردارد دارم

A sore throat, a stomachache,

گلودرد – دل درد –

How cold is Ardebil in winter?

سرمای اردبیل در زمستون چقدره؟

Try not to lose touch with old friends.

سعی کن تماست رو با دوستان قدیمی از دست ندی

Try to find the job that’s right for you.

سعی کن شغلی رو که مناسب خودته پیدا کنی

Try to use public transportation.

سعی کنید از وسائل نقلیه عمومی استفاده کنید

Have a nice trip.

سفر خوبی داشته باشی (خوش بگذره)

Have a nice weekend.

تعطیلات آخر هفته خوبی داشته باشی

How do they say “hello” in Spanish?

سلام، به اسپانیایی چه می­شود؟

Where are my car keys?

سوئیچ ماشینم کجاست؟

There is a fault in the electrical system.

سیستم الکتریکی ایراد دارد.

We have mashed potatoes for dinner.

شام، پوره سیب زمینی داریم

You may be able to save some money.

شاید بتونی مقداری پول پس انداز کنی

May be you have a cold or something!

شاید سرمایی چیزی خوردی!

I probably shouldn’t have lied.

شاید نباید دروغ میگفتم

How late do you stay up at night?

شبها تا کی بیدار می­مونی؟

I can’t sleep at night.

شبها خوابم نمی­بره

I get home pretty late every night.

شبها خیلی دیر می­رسم خونه

I played chess when I was in elementary school.

شطرنج رو از دبستان شروع کردم

You are spoiling her.

شما دارید او را لوس می کنید.

Are you married?

شما متاهلی؟

Yes. I got married 3 years ago.

بله سه سال پیش ازدواج کردم

You never clean the blackboard.

شما هیچگاه تخته سیاه را پاک نمی کنید

What is his phone number?

شماره تلفنش چنده؟

Do you know his phone number?

آیا شماره تلفنش را می­دانی؟

What are you good at?

شماها در چه چیزی مهارت دارید؟ خوب هستید؟

Are you kidding?

شوخی می­کنی؟

Where was your husband yesterday?

شوهرت دیروز کجا بود؟

Big cities have a lot of excitement but also lots of traffic and air pollution.

شهرهای بزرگ چیزهای هیجان انگیز زیادی دارند اما در عین حال ترافیک و آلودگی هوا هم دارند

I go jogging early in the morning.

صبحهای زود می­رم پیاده روی

Call him

صداش بزن

He is in the shower

او زیر دوش است (دارد دوش می­گیرد)

The seat next to me is vacant.

صندلی کنار من خالیه

The main industry in my country is the petroleum industry.

صنعت اصلی کشور من صنعت نفت است

It’s full as usual. (It’s full again)

طبق معمول پره (بازم پره)

I used to play hide and seek.

عادت داشتم قایم­باشک بازی کنم

What games did you use to play?

عادت داشتی چه بازیهایی کنی؟

Falling in love is one thing and

عاشق شدن یه چیزه و

Staying in love is another.

عاشق موندن چیز دیگه­ایه

Such an opportunity you missed!

عجب فرصتی رو از دست دادی!

It’s not surprising that she refused.

عجیب نیست که نپذیرفت

Where was Maryam’s wedding held?

عروسی مریم کجا بود؟

The road signs are pretty confusing.

علائم راهنمایی رانندگی خیلی گیج کننده هستند

Ali was sitting next to me.

علی پهلوی من نشسته بود.

He left his sunglasses here?

عینک آفتابی­اش را اینجا جا گذاشته

His wallet

کیف پولش را

His papers

مدارکش را

Food affects performance.

غذا روی کارایی تاثیر میذاره

Your meal cost about 24$

غذاتون تقریبا 24 دلار شد

I cooked a large dinner for my friends.

غذای مفصلی برای دوستانم درست کردم

We’ll win you tomorrow, = we will win you tomorrow

فردا برنده خواهیم شد. (فردا از شما می بریم)

I have an interview tomorrow.

فردا مصاحبه دارم

I have a test the day after tomorrow.

پس فردا امتحان دارم

Every other day

یک روز در میان

I have an interview tomorrow.

فردا مصاحبه دارم.

Makes no difference

فرقی نمی­کنه

Seller: Try this one – Buyer: How much is it?

فروشنده: این یکی را امتحان کن – خریدرا: قیمتش چنده؟

I can’t stand fast food.

فست فود اصلا دوست ندارم

Just tell me what to do?

فقط به من بگویید چه کار باید بکنم، (مطمئن باشید انجام میشود)

We have only 20 minutes to get to the air port.

فقط بیست دقیقه وقت داریم تا

It’s only two minutes’ walk.

فقط دو دقیقه پیاده راه است.

We have only some chicken in the freezer.

فقط مقداری گوشت مرغ در فریزر داریم

I only have time to wolf down a sandwich.

فقط وقت دارم یه ساندویچ هول­هولکی بلمبونم

I only had a little snack.

فقط یک کمی غذای حاضری خوردم

That is a great idea. Let’s do it.

فکر خوبی است همین کار رو میکنیم

That’s a great idea!

فکر خوبی است! (ایده خوبیست)

I think this food is spoiled.

فکر کنم این غذا فاسد شده.

I think you should buy a bottle of throat spray.

فکر کنم بهتره یه شیشه اسپری گلو بخری.

I think the roast is burning.

فکر کنم مرغ توی فر داره میسوزه

I guess I’ve lost some weight.

فکر کنم یه کمی وزن کم کرده باشم

We used to live in Shiraz.

قبلا در شیراز زندگی می کردیم

Did he have mustache before?

قبلا هم سبیل داشته؟

No, he has just grown a mustache.

نه تازه سبیل گذاشته

The train arrived ten minutes late.

قطار ده دقیقه دیر رسید.

Have you an extra pen? Do you have an extra pen?

قلم اضافی داری؟

Don’t drink coffee

قهوه نخور

Don’t drink coke

نوشابه گازدار نخور

What does he look like?

قیافش چطوره؟ (چه شکلیه؟)

It works. – it works for me.

کار می­کنه؟ (بر روی من موثر بوده)

Well done = Good job = Great job!

کارتان خوب بود، معادل خسته نباشید ما، بعد از مشاهده کار خوب

There are many things you can do.

کارهای زیادی هست

I wish it were easier.

کاش آسانتر بود

I know what you mean.

میدونم منظورت چیه؟

I wish I could find a better job.

کاش میتونستم شغل بهتری پیدا کنم

Turn the computer on.

کامپیوتر را روشن کن

The light

چراغ را

The radio

رادیو را

The washing-machine

ماشین رختشویی را (برای وسایل برقی)

Canada is larger than china.

کانادا از چین بزرگتره

Hang gliding is a dangerous sport.

کایت سواری، ورزش خطرناکیه

What is dangerous about rock climbing?

صخره نوردی چیش خطرناکه؟

Parvin’s book is lost.

کتاب پروین گم شده است.

My math book is lost.

کتاب ریاضی­ام نیست (یعنی گم شده)

My theology book

کتاب دینی­ام

My biology book

کتاب زیستم

My science book

کتاب علومم

Whose book is lost?

کتاب کی گم شده است؟

Our school’s library holds over 50 thousand books.

کتابخانه مدرسه ما بالغ بر 50 هزار کتاب دارد

Where do you work?

کجا کار میکنی؟

I have a part-time job in a gas station.

یک کار نیمه وقت در یک پمپ بنزین دارم

Where did you put it?

کجا گذاشتیش؟

It is in my pencil case.

توی جامدادیمه

What are you going?

کجا می­روی؟

What were you going?

کجا داشتی می­رفتی؟

Where are we going to meet?

کجا همدیگرو ببینیم؟

Meet us is front of the theater.

جلو در سالن تئاتر همدیگه رو می­بینیم

Where did you learn to rollerblade?

کجا یاد گرفتی اسکیت بازی کنی

Where is he from?

کجائیه؟

Where is that guy from?

اون یارو کجائیه؟

Where is that footballer from?

فوتبالیسته کجائیه؟

What is the code for Britain?

کد تماس انگلیس چنده؟

Dial the number.

شماره رو بگیر

What TV program do you like?

کدوم برنامه تلویزیونی رو دوست داری؟

Which T-shirt do you prefer?

کدوم تی­شرت رو ترجیح می­دی؟

Any one knows where my sharpener is? My umbrella – my eraser –

کسی می­دونه مدادتراش من کجاست

It’s clear. Turn round.

کسی نمی­آد – دور بزن

My class starts at 8.

کلاسم ساعت 8 شروع میشه

My work starts at 8.

کارم ساعت 8 شروع میشه

I had a great stamp collection.

کلکسیون تمبر بسیار زیبایی داشتم

(coin, shell, match)

(سکه – گوش ماهی – کبریت)

You will get used to it little by little.

کم کم به آن عادت می­کنید

There isn’t enough closet space for my clothes.

کمد لباس جای کافی برای لباسهای من نداره

I have a backache

کمرم درد می­کنه

Put a heating pad on it.

کیسه آبجوش بزار روش

Spread some butter on the bread.

کمی کره روی نان بمال

When did you see him?

کی دیدیش؟

Who likes to have macaroni for dinner? …. Me!

کی شام ماکارونی می­خورده؟ من!

Who attended the ceremony?

کیا تو مراسم بودن؟

The cake is ready you can turn the oven off.

کیک آماده است می توانی اجاق را خاموش کنی.

Who is that? Who’s that? Who is it?

کیه؟ پشت تلفن یا پشت در

Who is it? It’s me, Ali

کیه؟ من هستم علی

Who do you want?

کیو می­خواستید (با کی کار دارید)

The cat has got your tongue?

گربه زبونتو خورده؟

It is on the tip of my tongue.

سر زبونمه

It’s hot! Do we have anything cold to drink?

گرممه! یک چیز خنک داریم؟

We are not lost.

گم نشده­ایم.

I know this city like the back of my hand.

اینجا رو مثل کف دستم میشناسم

I think our clothes are dry.

گمان می­کنم لباسهایمان خشک

Where are my earrings?

گوشواره­های من کجا هستند؟

Shoes – – pants – glasses

کفشها – جورابها – شلوار – عینک

It is nice of you to ring me.

لطف کردید به بنده زنگ زدید.

Please pay the cashier.

لطفا به صندوقدار بپردازید.

Please fasten your seat belt.

لطفا کمربندها را ببندید

Please pick up your things.

لطفا وسایلت رو جمع کن

Give me the shopping list.

لیست خرید را به من بده

Give me the key for the front door.

کلید درب اصلی را به من بده

We were shopping all this morning.

ما تمام صبح مشغول خرید بودیم.

We call him jimmy.

ما جیمی صداش می­کنیم

We waited there for her, but you didn’t.

ما در آنجا منتظرش شدیم، اما تو نه

We were playing football.

ما در حال فوتبال بازی کردن بودیم.

We were racing.

ما در حال مسابقه دادن بودیم.

We were at home last night.

ما دیشب در خانه بودیم.

We are freshman in college and they are sophomores.

ما سال اول و آونها سال دوم کالجند

We usually get up at 10 o’clock on Fridays.

ما معمولا جمعه ها ساعت 10 بیدار میشویم

We are always happy, but they are seldom happy.

ما همیشه خوشحال هستیم ولی آنها به ندرت.

We had an old two story house.

ما یک خانه دو طبقه قدیمی داشتیم

His grandmother died in a bus accident.

مادر بزرگش در یک تصادف اتوبوس درگذشت

My mum always criticizes my appearance.

مادرم همیشه از ظاهرم ایراد میگیره

Yogurt and milk have calcium.

ماست و شیر کلسیم دارند،

Try to have more.

سعی کنید بیشتر بخورید

Your car is blocking my drive way.

ماشین شما راه پارکینگ منو بسته

Whose car is blue?

ماشین کی آبی است؟

Whose mother’s car is blue?

ماشین مادر کی آبی است

The car of Maryam’s mother is blue.

ماشین مادر مریم آبی است

Maryam’s mother’s car is blue.

ماشین مادر مریم آبی است (بدون of)

It isn’t mine, perhaps it is Ahmad’s.

مال من که نیست شاید مال احمد باشد

When is your birthday, mom

مامان روز تولد شما کی است؟

When is dad’s birthday?

روز تولد بابا کی هست؟

Mum, I’m sleepy.

مامان، خوابم میاد

Don’t we have cold pills, mum?

مامان، قرص سرماخوردگی نداریم؟

May I go out, mum?

مامان، می­تونم برم بیرون؟

Can I change the channel?

می­تونم بزنم اون کانال؟

Is Mike the short one in jeans?

مایک (مایکل) همون قد کوتاهست که جین پوشیده؟

Sorry, I have no time to help you.

متاسفم فرصت کمک کردن به شما رو ندارم. کار واجب­تری دارم

I have other fish to fry.

(ماهی دیگری برای سرخ کردن دارم)

I am afraid I can’t, I am sorry I can’t.

متاسفم نمی توانم. (تقاضایی که انجام نباشد)

I am sorry, It was my entire fault.

متاسفم، تمامش تقصیر من بود.

Sorry, I got stuck in the traffic.

متاسفم، در ترافیک گیر افتادم

She has to babysit.

مجبور است از بچه نگهداری کند

She had to start all over again.

مجبور بود دوباره از اول شروع کنه

I don’t have to answer.

مجبور نیستم پاسخ بدهم

I don’t want to answer.

دلم نمی­خواهد پاسخ بدم

I have to work till late, but the future is bright.

مجبورم تا دیروقت کار کنم . اما آینده روشن است

Don’t use disposable products.

محصولات غیرقابل بازیافت استفاده نکنید

Use products made from recyclable materials.

از محصولاتی استفاده کنید که از مواد قابل بازیافت ساخته شده­اند

Put the burn under cold water.

محل سوختگی رو زیر آب سرد بگیر

I left my papers.

مدارک هایم را جا گذاشتم.

Our school doesn’t have after school program.

مدرسه ما (کلاسهای) فوق برنامه نداره

I have a degree in biology and he has in medicine.

مدرک من تو زیست­شناسیه و مدرک او تو پزشکی

I’ve changed my hairstyle and

مدل موهامو عوض کرده­ام و

I dress differently now.

حالا یه جور دیگه لباس میپوشم

You have ugly hairstyle.

مدل موی زشتی داری

Take care

مراقب باش

Take care of yourself

(هنگام خداحافظی)

People are driving me crazy.

رانندگیمردم مرا دیوانه می­کنند

Men promise to be loyal to their women.

مردها قول میدهند که به زنهاشون وفادار باشند

The chicken was tasty,

مرغ خوشمزه بود

But the fish was tasteless.

ولی ماهی بیمزه بود

No problem

مسئله­ای نیست (مشکلی نیست)

never mind

اهمیتی ندارد (فکرشم نکن)

The race begins in two minutes.

مسابقه تا 2 دقیقه دیگر شروع می­شود

I had a very relaxing vacation, but she had a vacation that was full of adventure.

مسافرت آرامش بخشی داشتم

It’s ridiculous, isn’t it?

مسخره است، نه؟ (مزخرفه، نه)

What was she doing?

مشغول انجام چه کاری بود؟

What were they doing?

مشغول انجام چه کاری بودند؟

The interview didn’t go well.

مصاحبه خوب پیش نرفت

I am not sure I can pass it.

مطمئن نیستم بتوانم آنرا پاس کنم. (درسی را)

I am sure he will not accept it.

مطمئن هستم قبول نخواهد کرد

The teacher gave me an A on the test by mistake.

معلم اشتباهی نمره الف به من داد

How much should you usually tip?

معمولا چقدر انعام باید داد؟

What do the bride and groom usually wear?

معمولا عروس و داماد چی میپوشن؟

It could mean he doesn’t agree with you.

معنی اون میتونه این باشه که

What is the meaning of this word?

معنی این لغت چیست

What is the meaning of this word, please?

معنی این لغت چیست لطفا؟

Interpretations may differ a bit in other cultures.

مفاهیم ممکن است در فرهنگهای مختلف کمی متفاوت باشند.

There is some water in the pitcher.

مقداری آب در پارچ هست.

There is some tea in the tea-pot.

مقداری چای در قوری وجود دارد.

There is some oil in the bottle.

مقداری روغن توی بطری هست. (غیرقابل شمارش با فعل مفرد)

There is some honey in the jar.

مقداری عسل در بانکه هست. (غ.ق.ش – با فعل مفرد)

Pour some honey over the bananas.

مقداری عسل روی موزها بریز

May I leave the classroom?

ممکن است از کلاس بیرون بروم.

May I sit here? = can I sit here?

ممکن است اینجا بنشینم؟ اجازه دارم؟

May I speak to Mr. X? It is very urgent.

ممکن است با آقای ایکس صحبت کنم؟ خیلی فوری است.

May I come in? Can I come in?

ممکن است بیایم داخل؟ اجازه دارم داخل شوم؟

Would you turn up the TV?

ممکن است تلویزیون را کم کنی

Would you turn down the TV?

ممکن است تلویزیون را زیاد کنی (برای وسایل برقی)

May I turn on the light and turn the radio down?

ممکن است چراغ را روشن و رادیو را کم کنم؟

May I come in?

ممکن است داخل شوم؟

May I have a question?

می­تونم بیام تو؟

May you help me?

ممکن است کمکم کنید؟

Sure, yes of course,

حتما (با کمال میل)

Of course not

بله، البته

Would you mind turning your stereo down?

ممکنه صدای ضبط صوتت رو کم کنی؟

I have astigmatism. What about you?

من آستیگماتم. تو چطور؟

But I have no problem.

اما من مشکلی ندارم

I hate onions.

من از پیاز متنفرم (بدم می­آید)

Eggplants, milk, turnips

از بادمجان – از شیر – از شلغم و ... بدم می­آید

I enjoyed the lunch very much.

من از ناهار خیلی لذت بردم.

I don’t often go home late.

من اغلب دیر به خانه نمیروم

I often get up early in the morning.

من اغلب صبحهای زود از خواب بیدار می شوم

I spoke to them in English.

من با آنها به انگلیسی صحبت کردم

I need to study,

من باید مطالعه کنم

but I can’t concentrate.

ولی نموتونم تمرکز کنم

I can hardly speak Arabic.

من به زحمت می توانم عربی صحبت کنم.

I’m broke. How do you spend your money?

من بی پولم. پولهاتو چطور خرج میکنی؟

I am awake, what time is it?

من بیدارم، ساعت چنده؟

I’ve never been there.

من تا به حال اونجا نرفته­ام

I just moved in this area. I was in Shiraz before.

من تازه به این محل اسباب کشی کردم

I really have to stop smoking

من جدا باید سیگار کشیدن رو کنار بذارم

I live next door. I’m your new neighbor.

من خونه بغلی زندگی میکنم

I’m very forgetful so I’m terrible at math.

من خیلی فراموشکارم به همین دلیل

I’m on the phone.

من دارم با تلفن صحبت میکنم

I haven’t false teeth,

من دندون مصنوعی ندارم

They are my own teeth.

این دندون خودمه

I’m a junior and he is a senior in high school.

من سال سوم دبیرستانم و اون سال آخره

I’m a real fan of Ronaldinho.

من طرفدار پروپاقرص رونالدینیو هستم

I love to try new things.

من عاشق امتحان کردن چیزهای جدیدم

I am good at physics and he is good at playing piano.

من فیزیکم خوب است و او در زدن پیانو مهارت دارد.

I haven’t got a driver’s license.

من گواهینامه رانندگی ندارم

I usually see him in the street every day.

من معمولا هر روز او را در خیابان می بینم

I’m short sighted,

من نزدیک بین هستم.

but my father is long sighted.

ولی پدرم دوربینه

It’s me = It is me

من هستم – من بودم

I’m your new neighbor.

من همسایه جدید شما هستم

Is your apartment convenient?

آپارتمانتون راحته؟

I always stopped by her every other week.

من همیشه یک هفته درمیان به او سر میزنم

I am a foreign student.

من یک شاگر خارجی هستم

My house is on the corner of the street.

منزل بنده نبش خیابونه

What do you mean?

منظورت چیه؟

I didn’t mean to upset you.

منظوری نداشتم شما را ناراحت کنم.

Try not to drop it.

مواظب باش نیاندازیش

It’s fragile.

اون شکستنیه

Be careful! – watch out!

مواظب باش! احتیاط کن؛ بپا

Do you agree?

موافقی؟

Yes, I do.

آره هستم (موافقم)

What’s the matter? You look tried.

موضوع چیه؟ خسته به نظر می­رسی

What should you do when you are heatstroke?

موقع گرمازدگی چه کار باید کرد؟

Drink lots of liquids.

مایعات زیاد بخور

Someone stole my clothes while I was swimming at the beach.

موقعیکه داشتم در ساحل شنا میکردم

You have curly blond hair.

موهات وزوزی و بلونده

It’s not important.

مهم نیست

May I be excused?

میتونم برم بیرون؟ (مودبانه تر)

You can buy non refundable plane ticket.

میتونی بلیط هواپیمای غیرقابل پس­دادن بخری

Can you add three more items to this list?

می­تونی سه مورد دیگه به این فهرست اضافه کنی

Can you spell it?

میتونی هجیش کنی؟

How do they spell it?

چطور آن را هجی میکنند؟

Can you keep a secret?

میتونی یک راز را نگه داری؟

Can you tell me a little about Iran?

می­تونی یه کمی در مورد ایران برام بگی

(about your country?)

(درباره کشورت)

He’d like to retire at an early age.

میخواد تو سن کم بازنشسته بشه

She wanted to be a doctor,

میخواست دکتر بشه

But she is studying engineering now.

ولی الان مهندسی میخونه

I would like to introduce Albert.

میخوام آلبرت رو معرفی کنم

I’m going to see a comedy act.

میخوام برم یک نمایش کمدی ببینم

It’s a long time I haven’t seen a play.

خیلی وقته یه تئاتر ندیدم

I’m going to go to a garage sale.

می­خوام به یه حراج خونگی برم

I’m going to compete in a sport event.

می­خوام تو یک رویداد ورزشی شرکت کنم

I want to pay off my student’s loan.

می­خوام وام دانشجوییم رو پس بدم

I am going to do some ropes.

می­خواهم چند تا طناب بزنم

We are going to celebrate grandpa’s birthday. – grandma – mum – daddy

می­خواهیم تولد پدر بزرگ را جشن بگیریم

Would you like to try it on?

می­خوای بپوشی؟ (امتحانش کنی؟)

What are you planning to do?

می­خوای چکار کنی؟

We want to have a fund – raiser.

می­خوایم پول جمع کنیم (گلریزون)

Did you know next week is Noruz?

میدونستی هفته دیگه نوروزه؟

I know this is a very difficult time for you.

میدونم که دوران سختی رو پشت سر میذاری

I know what you mean,

میدونم منظورت چیه

But my job is more stressful.

ولی شغل من استرس بیشتری داره

Do you know what time the shops open?

میدونید مغازه ها چه ساعتی باز میکنند؟

The table of the kitchen is round.

میز آشپزخانه گرد است. (با of)

Can you give me some lessons?

میشه یادم بدی؟

Just follow me.

فقط مثل من انجام بده

Don’t bite your fingernails.

ناخن­هایت را نخور

Don’t rub your eyes.

چشمهایت را نخاران

You shouldn’t have listened to gossip and you shouldn’t have passed it on.

نباید به شایعات گوش میکردی و نباید به اون دامن میزدی

Did you floss your teeth?

نخ دندان کشیدی؟

Did you brush your teeth?

مسواک زدی؟

Where is the nearest cash machine?

نزدیکترین خودپرداز کجاست؟

Who are you describing?

نشونی­های کیو داری می­دی؟

Read your ideas to the class

نظراتتو برای کلاس بخون

What do you think of horror films?

نظرت درباره فیلم­های ترسناک چیه؟

Her paintings have sold for as much as 80000$.

نقاشیهایش به مبلغ هشتادهزار دلار به فروش رفتند

Don’t worry, everything will be ok.

نگران نباش _ همه چیز درست می­شود

Don’t be nervous, everything will be ok.

نگران نباش، همه چیز درست میشود.

My grades aren’t very good. Only few students got a perfect score in physics

نمره هام خیلی خوب نیستند. فقط تعداد کمی از دانش­آموزان در درس فیزیک نمره کامل گرفتند.

I have no idea.

اطلاع ندارم، نظری ندارم، عقیده ای ندارم

I can’t lose weight.

نمی­توانم وزنم را کم کنم

You can’t change my mind.

نمی­توانی نظرم را عوض کنی

I can’t afford to buy a car.

نمیتونم از پس خرید یه ماشین بربیام

I can’t stand him. He made me tired.

نمی­تونم تحملش کنم. خسته­ام کرده

(I got tired)

(خسته شدم)

I don’t know what classes to take this semester.

نمیدونم این ترم چه کلاسهایی بگیرم

I don’t understand

نمی­فهمم (منظورت را نمی­فهمم)

I didn’t hear you.

نشنیدم (حواسم نبود یا یواش گفتی)

Whose turn is it?

نوبت کیست؟

It is her turn

نوبت اوست.

It’s my turn

نوبت من است.

Whose turn is it? …. It’s my turn.

نوبت کیه؟ ...... نوبت من است.

Can I get you something to drink?

نوشیدنی چیزی میل دارید (برایتان بیاورم)

Can I get you something to eat?

چیزی می­خورید (برایتان بیاورم)

No, I don’t think so.

نه من اینطور فکر نمی­کنم

Yes, I think so.

بله فکر می­کنم همینطوره

The Nile is the longest river in the world

نیل طولانیترین رود دنیاست

What do you have for dry skin?

واسه خشکی پوست چی داری؟

A moisturizer cream.

یک کرم نرم کننده

Rub oil on your chest for a cold.

واسه سرماخوردگی یه کمی روغن رو قفسه سینه­ت بمال

I have a good home remedy for a sore throat.

واسه گلودرد یه درمان خونگی خوب دارم

It’s really worth seeing.

واقعا ارزش دیدن رو داره

You’ve really changed!

واقعا تغییر کردی!

Her parents hoped she would study medicine.

والدینش امیدوار بودند او پزشکی بخواند.

Exercise can increase your height.

ورزش می­تونه قد تو بلند کنه

There should be more public transportation.

وسایل نقلیه عمومی باید بیشتر بشن.

It’s time to sleep. It’s time to get up.

وقت خوابه ، وقت بیدار شدنه

Do you have time to chat?

وقت داری باهم گپ بزنیم؟

I have only a few minutes.

من فقط چند دقیقه وقت دارم

I’m pressed for time,

وقتم خیلی پره

Pick me up at 4:30.

ساعت چهار و نیم بیا دنبالم

When they went, It was getting dark.

وقتی آنها رفتند، هوا داشت تاریک میشد.

What do you do when you feel stressed?

وقتی استرس داری چه کار میکنی؟

I take a deep breath.

یه نفس عمیق میکشم

I hit someone’s car when I was leaving a parking lot.

وقتی داشتم از پارکینگ می­اومدم بیرون زدم به ماشین یه نفر

What do you do when you have a headache?

وقتی سردرد داری چیکار می­کنی؟

What do you wear when you dress up?

وقتی می­خواهی بری مهمونی چی می­پوشی؟

They shake hands when they meet.

وقتی همدیگرو می­بینن دست می­دن.

How many servings of fruit do you have a day?

هر روز چند وعده میوه می­خوری؟

Do you take vitamins every day? yes

هر روز ویتامین می­خوری؟ بله

But it may be harmful

ولی ممکنه ضرر داشته باشه

Whenever I went there, he was working.

هر وقت به آنجا می رفتم، او مشغول کار بود.

How often did you drop by your grandmother?

هرچند وقت به چند وقت به مادر بزرگت سر می­زدی؟

Take one pill every night after dinner.

هرشب بعد از شام یک قرص بخورید

His roommate will let you in.

هم اتاقیش رات میده تو

Let in (into)

اجازه داخل شدن دادن

It is both fun and scary.

هم ترسناکه و هم لذت بخشه

It was great talking with him.

هم کلام شدن با اون خیلی عالی بود

Stay there; I’ll come and pick you up.

همان جا بمانید. می­آیم شما را می­آورم

I was speaking to them as they were talking.

همانطوریکه قدم میزدند من در حال صحبت با آنها بودم.

I saw my classmate cheating on the exam.

همکلاسیم رو دیدم که توی امتحان تقلب میکرد

Everyone will love this science fiction adventure story.

همه این داستان علمی تخیلی رو دوست خواهند داشت.

Things are going great.

همه چیز خوب پیش می­رود.

Everyone likes potato salad.

همه سالاد الویه دوست دارند

You can always go on a diet.

همیشه می­تونی رژیم بگیری

I’ll bring it right away

همین الان می­آرمش

You should apologize right away.

همین حالا باید عذرخواهی کنی

It needs a lot of work.

هنوز خیلی کار داره تا آماده شدن

It’s rainy.

هوا بارانی است

It’s snowy.

هوا برفی است

It’s foggy.

هوا مه آلود است

It is getting cold.

هوا در حال سرد شدن است. (داره سرد میشه)

It was very cold last night.

هوا دیشب خیلی سرد بود.

It is too stormy for planes to fly.

هوا طوفانی­تر از اونه که هواپیماها بتونند پرواز کنند

There is too much air pollution in the city.

هوای شهر بسیار آلوده است.

Do you have any solution for this problem?

هیچ راه حلی برای این مشکل داری؟

There isn’t any oil in the bottle.

هیچ روغنی در بطری نیست.

There is no food in the house.

هیچ غذایی در خانه نیست،

We have to go shopping.

باید برویم خرید

You are really fit. Do you exercise every day?

هیکلت خیلی روفرومه. هر روز ورزش میکنی؟

Learning it is as easy as a pie.

یاد گرفتنش مثل آب خوردنه

Wait a minute please

یک دقیقه صبر کنید

Wait a moment please

یک لحظه صبر کنید

A friend borrowed money from me and didn’t return it.

یک دوستی از من پول قرض گرفت و برنگردوند

There is a good restaurant on this street.

یک رستوران خوب در این خیابان هست

Make a list.

یک فهرست تنظیم کن = یک فهرست تهیه کن

Would you do me a favor?

یک لطفی در حق من می­کنید؟

I’ve saved some money.

یک مقدار پول پس­انداز کرده ام.

Lucky you!

خوش به حالت!

Cut a banana in to small pieces.

یک موز رو به قطعات کوچک ببر

We have rented a condominium in north. Do you mean it?

یک ویلا در شمال اجاره کرده­ایم

Condominium = آپارتمان اشتراکی

جدی میگی

A friend of mine always has messy hair.

یکی از دوستام همیشه موهاش درهم و برهمه

Somebody is at the door.

یکی پشت در است

Someone calls for your brother.

یکی زنگ زد با برادرت کار داشت

What shouldn’t a visitor of Tehran miss? Bazaar.

یه توریست که می­آد تهرون دیدن چیو نباید از دست بده؟ بازار

There is one thing I noticed.

یه چیز نظرم رو جلب کرد

There is nothing I notice.

من که چیزی نظرم رو جلب نکرد

I need something for sunburn.

یه چیزی واسه آفتاب سوختگی میخوام

Rub some ointment on it.

یه مقدار پماد روش بمال

I know a nice Japanese restaurant near here.

یه رستوران ژاپنی خوب همین نزدیکیا بلدم

It’s a bit spicy

یه کمی تند (مزه) شده

He is doing a few household chores.

یه کمی کارهای خونه رو انجام می­ده.

Get some medicine from the drugstore.

یه مقدار دارو از داروخانه بگیر