• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/215

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

215 Cards in this Set

  • Front
  • Back

چشماتو درویش کن

Avert your eyes اٍوٍرت

پدرتو در میارم

I will fix you

همینه که هست

It is what it is



Í am who I am من همینم که هستم

سرم داد نزن

Don't tell at me سرم داد نزن


Don't push itروتو زیاد نکن


How dare you?! چطور جرات می‌کنی


Don't bully me به من روز نگو

انواع لباس پوشیدن


Put on کار انجام لباس پوشیدن


به تن کردن ( take off برعکس آن است)


مثلاً من در حال کت پوشیدن هستم. مثلاً پیرهن به تن مردن، زیپ رو بالا کشیدن.، دکمه رو بستن. اینها همه کاری را انجام میدن


Wear به تن داشتن


کاری را انجام نمیده. مثلاً منکه صبح بلوز سفید پوشیدن الان بلوز سفید به تن دارم.



dress. فعل است و به معنی سبک لباس پوشیدن است. مثلاً


dress formal, dress casual, dress traditional

مرد خوشتیپ با موهای جو گندمی

silver fox

از حفظ

By heart از حفظ


By nature ذاتا


By turns به نوبت

حالا راضی شدی!

Happy now?!!

در جواب تشکر

Anytime قابل ندارم


No worries چه زحمتی


My pleasure باعث افتخاره


No problem مشکلی نیست


You got it خواهش میکنم

بیا پیشم

Come to me

از حسادت میترکه

She is green with envy



She was green with envy از حسادت ترکید

یواشکی نگاه نکن

No peeking

قاطی پاتی

Mish mash میشه مش

...چطور پیش رفت؟

How did...... go?



How did your exam go?

به مراتب، با اختلاف زیاد

by far



Paris is by far the largest city in France.


فلان کارو کردن بیفایده است

It's no use doing



It's no use crying گریه کردن بیفایده است


It's no use arguing بحث کردن بیفایده ست

خیلی برام عزیزی

I cherish you

خیلی بهم میان

Perfect match

اعصابم خورده

I'm pissed off

مگه مجبوری ؟

Do you have to?

پشیمونم از کاری که انجامش ندادم

I'm kicking myself for....



I'm kicking myself for not going to the concert

اصلا اگه....‌

If......,at all.


اصٱ اگه پیش بیاد،..


If it occurs at all,.....

خوب شد یادم افتاد

Which reminds me

ببخشید بهت پریدم

Sorry for snapping at you

منو در جریان بذار

Keep me in the loop

اگر کسی سوالی با would you mind ازت پیوست هیچوقت نگو yes sure


این معانی برعکس میده یعنی جوابت منفیه


بگو

Not at all


Of course not


چون در واقع داره ازت می‌پرسه اشکالی ندارد فلان کارو بکنی. باید جواب بدی نه اصلا اشکالی نداره

آبروش(یا هرچیز دیگر) در خطره

on the line


His reputation is on the line


His job is on the line


از.... لذت بردی؟

How did you enjoy....?



از تعطیلات لذت بردی؟


How did you enjoy the holiday?


از فیلم لذت بردی؟


How did you enjoy the movie?

بسیار شرمنده ام

I'm mortified مورتیفاید



You make me blush شرمندم کردی

پشیمون نیستم

I have no regret

در اولین فرصت

At your earliest convenience



Call me at your earliest convenience.در اولین فرصت بکن زنگ بزن


At your earliest convenience go to English class در اولین فرصت برو کلاس انگلیسی


At your earliest convenience go to talk her در اولین فرصت برو باهاش صحبت کنم

حالم خیلی بده

I feel awful

یه تک زنگ بزن شمارتو داشته باشم

One Bell me so I get your number


One Bell me یه تک زنگ بزن

خیلی خوشگلی

You're a looker

از چراغ قرمز رد شدن

run the red line

گوشیم داره خاموش میشه

My phone is dying



Plug it in بزنش به برق



Plug it out. از برق بکشش unplug it

پاشو تنبل

Get up, you lazy thing



Back at you تنبل خودتی

منصفانه تر بود که.....

It would be fairer that ..



It would be fairer that everyone only would pay for their ignorance. منصفانه تر بود که هر کسی خودش تاوان نفهمیشو میداد

شغل اداری

Office job



Fulfilling job شغل رضایت بخش

به حدی که..

to the extent that

قدر چيزيو دونستن

treasure

بجای گفت something's wrong


یعنی یه جاییش میلنگه، یه جاییش جور در نمیاد


Something's off

یبوست دارم

I'm constipated

اسممو عوض میکنم

I'll eat my hat

چند وقته بارداری؟

How far along are you?

به من امید واهی نده

Stop getting my hopes up

به آرزوم رسیدم

I got my wish

بیا من درنیفت

Don't ever cross me



Don't ever do هیچوقت فلان کارو نکن



Don't ever talk me like that

همه اقشار جامعه

All walks of life



People from all walks of life


مردم از همه اقشار جامعه

تولدم نزدیکه

My birthday is at hand

داری چند ساله میشی؟

How old are you turning?



I'm turning 26 دارم ۲۶ ساله میشم

کی شیر آبو باز ک


گذاشته؟

Who left the water running?

برای یک برنامه شخصی برنامه ریزی شده از استراتژی استفاده میکنیم هرگز از will استفاده نمی‌کنیم با اینکه در آینده است ولی چون از پیش arrange شده است و برنامه ریزی شده است از استراتژی استفاده میشه

I'm visiting her next week


هرگز نمی‌گیم I will visit

تعریف از خود نباشه

If I do say so myself

عذر بذار از گناه، بهانه غیر موجه

lame excuse



give lame excuse بهانه غیر موجه آوردن



قدرتو ندونستن

I took you for granted گرَنٍت



You took me for granted گرَنٍت


قدرمو ندونستی



I took my car for granted


قدر ماشینمو ندونستم

صد و بیست ساله بشی

Many happy returns

تمام تلاش خود را کردن، به آب و آتش زدن

bend over backwards



I think they would bend over backwards for you



She bend over backwards herself. خودشو به آب و آتش زد


صبر کن

Hold on



Hold you tongue زبون به دهن بگیر


Hold your breathنفستو حبس کن



Don't hold your breath


دلتو صابون نزن


Hold your horse. بگم صبر کن


تقسیم کردن. مثل تقسیم کردن غذا

Divvy up


Let's divvy up the pizza

اتو منو متقاعد کردی

You sold me

دیگه باهات کاری ندارم

I'm done with you

همینطوری از دهنم در رفت

It just slipped out

التماست میکنم

I'm begging you

باهاش کنار بیا ، قبولش کن

Deal with it

تلفن زنگ می‌زنه میخواید بگی من جواب میان

I'll get it آل

سر گنج که نشستم

I'm not made of money

خیلی شکم پر کنه، خیلی سنگینه، یه ذره ازش میخوری زود سیر میشی

So filling

اوضاع مالی خرابه

Money's tight

باهام رک باش

Give it to me straight

من دیگه گول نمیخوام

I'm not falling for that again

الان بهترین موقعیته

No time like the present

کی از تو نظر خواست؟

Who asked you?

مشکلی پیش نیومده

No harm done

و شاید حق با تو باشه

And maybe you have a point

سر دو داخلی گیر کردم ،دو دلم

I'm torn

کار از کار گذشته،دیگه نمیشه کاری کرد

That ship has sailed

بیا بغلم، بیا تو بغلم

Bring it in

اتو جیک ثانیه برمی‌گردم

I'll be back in a jiffy

یواشکی نگاه نکن، دزدکی نگاه نکن

No peeking

به هیچکی نگو

Don't tell a soul

بسه دیگه کافیه

That does it

آدم خسیس و آدم دست و دل باز

Miser مایزٍر ادم خسيس


Spendthrift ادم دست و دل باز

دعوام نکن

Don't tell me off


خجالت نمی‌کشی

Have you no shame

بهم برخورد

I resent that



Don't sass me سَس


با پر روئی بیا من حرف نزن


Don't diss me دیس


به من بی احترامی نکن

بجای try to do something

have a go at something



I was looking for something exciting, so I decided to have a go at watching movie.



I can't open this box


Let me have a go .


بذار من سعیمو بکنم


حالش گرفته است

She is down in the dumps



They are down in the dumps



Why is everybody down in the dumps? چرا حال همه گرفته است؟

انجامش دادم

I made it

کی می‌رسی ؟

When will you reach?

ببخشید اذیت شدی

Sorry for the inconvenience

آفرین. ادامه بده

Well done. Keep it up l

هنوز خوب نشده

He is still not well

باید با... مطابقت داشته باشه

should be in keeping with....



that should be in keeping with the provisions of law .


باید با مفاد قانون مطابقت داشته باشه

فعل come to یه معنای قیدی داره

come to بتدریج،سرانجام


They came to understand the issue. سرانجام متوجه موضوع شدن،


بتدریج متوجه موضوع شدن

دقیقه نود

11th hour


eleventh hour

نقطه ضعف

sore spot

بازی که بیاید به دوش بکشم

A cross I have to beat

خیلی رو داری

You have a lot of never

فکر کنم داره قلقش دستم میاد

I think I'm getting the hang of it

شنیدن کی بود مانند دیدن(باید ببینم تا باور کنم)

Seeing is believing

ضد حال

buzzkill



Such a buzzkill! چه ضد حالی


He's such a buzzkill چه آدم ضدحالی


That's a bummer چه ضد حالی

کم و بیش، تقریبا

give it take



I think it's cost give it take 100 dollors. دلار آب بخوره تو۱۰۰گمانم تقریبا


ته دلم......

Deep down

عجله دارم

I'm in hurry


I'm in rush


I'm short of time

شرمنده یه چیزی تو دلم مونده باید بگم

Sorry, I have to get something off my chest

ده نه په، معلومه

Is the poop Catholic?!

حالا تهوع دارم

I feel queasy کوعیزی



I feel dizzy سرم گیج می‌ره

چند وقته بارداری؟

How far along are you?


چند وقته بارداری



When is the baby due?


کی زایمان میکنی

صدوبيست سأله بشي

Many happy returns

او پیچیدی جلوم

You cut me off

شلوارتو اشتباه پوشیدی

Your pants are undone

داره سر می‌ره

It's boiling over

بلند کفشت بازه

Your shoelace is untied

حلقه دستشه

She has a ring on

همه بی اعصابیم

We are all on edge

خودتو سرزنش نکن

Don't beat yourself up

پیاده میشم

Drop me off


You can just drop me off


همینجا پیاده میشم


بد بیاری پشت بد بیاری

When it rains it pours

روانی

Lunetic



Escort this lunetic out


این روانی رو بیرون کن

تقصیر من ننداز

Don't pin it on me



You can't pin all this on me


نمیتونی همه اینارو تقصیر من بندازی

داره دیدم میشه

I'm running late

به نصیحتت گوش کردم

I took your advise

البته جواب خوبیهام؟!


اینم دستت درد نکنه؟!

And this is the thank I get?

هارت و پورتش زیاده

His bark is worse than his bite

پدر کشتگی ندارم

I'm not in a blood feud فیود



Are you in a blood feud?


پدر کشتگی داری؟

پول رویهم گذاشتن

Chip in



Why don't we all chip in


بیاین پول رویهم بذاریم



Look guys! Why don't we all chip in and buy a camera


ببینین بچه ها بیاین پول رو هم بذاریم و یه دوربین بخریم

زبونم لال

perish the thought تاوت

بهتر نکن دیگه

Don't sulk


I'm not sulking قهر نیستم



Don't play hard to get قهر نکن دیگه



She doesn't have time to play hard to get وقت نماز کردن نداره



Let it ring. Play hard to get


بذار زنگ بخوره. نماز کن

پشت خطی دارم

I have call waiting

اینجا جای کسی هست؟!

Is this seat taken

قصد بی احترامی ندارم

I mean no disrespect

داریم می‌بریم یه دوری بزنیم

We're going for a ride

دیر یا زود متوجه میشه که...

Sooner it later she's Ganna realize that....



دیر یا زود. Sooner or later

بچه چندم خانواده ای؟

What is your birth order?



ناصر بزرگترین بچه است


Nader is the eldest child


Mansoor is the second-born


Jack's is third-born


I'm the baby of the family ,


من ته تغاری ام

اونقدر....‌که

So...... that



So lazy that اونقدر تنبل که


So beautiful that. اونقدر خوشگل که

بجای I am going to بگید

I muh-nuh آمانا

اونقدها هم خنده دار نبود

It wasn't the.....


It wasn't that funny

سر در نمیارم

It's all Greek to me

اگه حافظه ام یاری کنه...


اگه درست یادم باشه...

If my memory serves...

......ناشی از.....

..... Out of.....



Stress out of coming to


استرس ناشی از مدرسه آمدن


برگذار میشه

is held


It's held every weekend


هر هفته برگذار میشه

تا حالا فلان کارو نکردن

I have never+ p.p



I have never go Niagara falls


I have never eaten pizza

من بشخصه....

I, for one.....



من بشخصه خیلی بهت افتخار میکنم


I, for one am so proud of you

قضیه چیه؟

What gives?

شماره منو از گوشیت پاک کن

Lose my number

ازخجالت آب شدم

I was sham stricken استریکن

همدست بودن در چیزی

complicit in......



You're complicit in murder


تو در قالب همدستی

متفق القول

unanimous یونانیموس



They should have been unanimous.


انها باید متفق القول می‌شدند

آره اونم هست، اونم همچنین

That too

سرنگونی

overthrow اوٍرترُو

بیا از بیرون غذا بگیریم

Let's have takeout


Let's have takeaway

بجای of coarse بگو

For sure


You bet


Totally حتما


Naturally مسلما


Certainly


Definitely


Undoubtedly آنداتٍدلی

موکول شد

has adjourned اٍجٍرند



to adjourn اٍجٍرن به وقت دیگه موکول کردن



He enjoyed the meeting to another time

دلم پر میزنه برای فلان کار

I wouldn't give for doing



I wouldn't give for sleeping


I wouldn't give seeing my parents.


I wouldn't give for a cup of tea


دلم پر نمیزنه برای یه فنجون چای

جای سواله که...

A question mark remains over...

اشتباه لپی بود

It was slip of the tongue تُن

ارزش فلان کارو نداره

It's not worth+ doing



It's not worth buying that house


It's not worth visiting

از من به تو نصیحت

Take it from me

میگن که، شنیدم که

.... Supposed to ..



She's supposed to open a big company میگن که صاحب یک کمپانی بزرگ است



،she's supposed to have many friends. میگن که دوستای زیادی داره

خودتو کنترل کن(از لحاظ emotionally

get a grip on yourself



Stop being hysterical. Get a grip on yourself


اینقدر احساساتی نباش خودتو کنترل کن

چه بخوای چه نخوای

Like it or not

بجای need از


could do with استفاده کن

I (could do with) a cup of coffee


I need a cup of coffee



The place (could do with) a good cleaning


The place needs a good cleaning

در رو نیمه باز گذاشتی

You left the door ajar اَجار



The door was ajar در نیمه باز بود

بذار اینجوری بگم

Let me put it this way

بریم یه دور بزنیم

Let's go for a ride

discuss about


نداریم


discuss something


بدون about

Discuss your worries with your doctor

قبلا با همچنین چیزی بر خورد نکرده ام

I've never come across this before

چیزی رو از بیرون سفارش دادن

send out for something



We can send out for pizza, my treat


میتونیم از بیرون پیتزا سفارش بدیم،مهمون من

تفاوت put back و put it back

Put back موکول کردن ، به تعویق انداختند


The meeting put back to next Thursday.



Put it back سر جای خودش گذاشتن


She read his book and put it back on the shelf.

خودتو با شرایط وفق بده

Roll with the punches پانچٍز



Things change. Roll with the punches. اوضاع تغییر می‌کنه. خودتو با شرایط وفق بده


She never learned to roll with the punches. هیچوقت یاد نگرفت خودشو با شرایط وفق بده

گلاب به روت, ببخشید که این کلمه رو بکار میبرم

If you will pardon the expression

از اون زمان تا بحال

ever since

با جدیت تمام، با تمام قوا

I'm earnest

چی باعث شد که....

What made you.....



What made you happy?


What made you angry?


What made you go?

چای میخوری؟

Fancy a brew?



Fancy دوست داشتن،هوس کردن

از دستم دلخور که نیستی؟!

No hard feelings?

برو خدارو شکر کن که...

Go count your blessings that...

معذرت می‌خوام

My apologies اَپالٍجیز

دارم چسبیده ببخش رانندگی میکنم

I'm riding his tail

تا یادم نرفته......

Oh, Before I forget....



By the way,.... راستی



It comes to my mind خوب شد گفتی،یادم افتاد



Speaking of....


Speaking of moneyبحث پول شد

امتحانش ضرری ندارد

No harm in trying

حالا کجاشو دیدی. تازه اولشه

You ain't seen nothing yet

با تحقیر نگاه کردن

Look at something with content

غصه نخور

Don't fret

تولدش نزدیکه

His birthday is at hand

بدجوری سرم شلوغه

I'm swamped سوآمپد

نمی‌دونم چرا......

I wonder why. ..



I wonder why they didn't phone me نمی‌دونم چرا اونا بهم زنگ نزدن

بد ذات

bad egg



Jerk عوضی

بد ذات

bad egg



Jerk عوضی

دست کشیدن از کاری

give up doing something



I give up doing sport



I never give up trying to persuade him to study hard .


من هیچوقت دست ازسعی کردن از ترغیب او برای درس خواندنٍ شدید نمی‌کشم


She finally decided to give up studying. او نهايتنا تصميم گرفت دست از درس خواندن بکشه

بعد از would rather فعل ساده میاد. بدون to

I'd rather stay here


I'd rather not stay here

شباهت عجیب

uncanny resemblance آن کَنی



uncanny voice صدای عجیب ، صدای تاثیر گذار

دوام

durability

من که باورم نمیشه

I don't buy it

قلبی آکنده از عاطفه

A heart replete of affection


ریپلید


replete of energy. پر از انرژی


replete of sauce پر از سس


replete of falsehood پر از دروغ

بد عنق، عبوس

morose مورُس



Why are you so morose these days?

کشش نده

Don't drag it out



Keep dragging this out کشش بده

به دیگران بستگی نداره. به خودت بستگی داره

It's not up to other people. It's up to you

بابا باریکلا! (به پسرا میگن)

attaboy اَدٍبوی

جلوی چیزی یا کسی رو گرفتن. مانع شدن

deter دیتٍر



Failure didn't deter him


شكست جلوی اونو نگرفت

ترجیح دادن اگه بین دو اسم باشه باید از prefer استفاده کنیم. از


prefer...rather than ..


prefer rather....


prefer....till...


استفاده نمی‌کنیم


به عبارت دیگه حرف اضافه prefer, to است

I prefer tea to coffee.



اینها غلطه:


I prefer tea rather than coffee


I prefer tea rather coffee


I prefer tea till coffee



Would rather


برای فاعل یکسان یعنی من برای خودم چیزی رو ترجیح میدم یا تو برای خودت چیزی رو ترجیح میدید


و برای وقتی که فاعل یکسان نیست مثل من برای تو یه چیزی رو از جیب میدم

I'd rather visit Paris than London.


I'd rather not visit Paris than London حالت منفی اش


حالا وقتی فاعل یکسان نیست:


I'd rather you stayed home.


(اینجا فقها بعد از آن گذشته میاد)


I'd rather you didn't stay home

تسلط کامل به

An intimate knowledge of ..



An intimate knowledge of English تسلط کامل به انگلیسی



An intimate knowledge of programming تسلط کامل به برنامه نویسی



become someone intimate


صمیمی شدن با کسی



have intimate understanding of.


درک کامل از چیزی داشتن



his intimates دوستان صمیمی اش



intimate atmosphere محیط صمیمی



intimate بطور ضمنی اعلام کردن


He has already intimates his disapproval. او مخالفتش را بطور ضمنی اعلام کرده

بجای very , فوق‌العاده

immensely


immensely talented


فوق‌العاده با استعداد


I'm immensely pleased


فوق‌العاده خوشحالم


immensely popular


فوق‌العاده مشهور


immensely important


immensely wealthy

قید quite دو معنی متفاوت داره


اگه برای صفتهای مقدار و تعدادی بیاد معنی کمی میده


اگه برای صفتهای غیر مقداری بیاد مثلاً یا هست یا نیست کم و زیاد نداره مثل صداقت (یا هست یا نیست) معنی کاملا completely میده

I'm quite tired کمی خسته ام



She's quite honest او کاملا صادق است

پیچیده و پر از جزییات

intricate


It's mechanism is extremely intricate مکانیسم اش خیلی پیچیده است

دخل و خرجم نمیخونه

I can't make ends meet



Families can't make ends meet


خانواده ها نمیتونن دخل و خرج رو بهم برسونن

منو تحت فشار قرار نده

Don't pressure on me

همیشه دلم میخواست...

I always wanted to.....



I always wanted to live there

هرگز به فکرم خطور نکرد که....

It never crossed my mind that...

من قدرتو می‌دونم

I see your worth

در مورد پشیمانی و حسرتهای گذشته آموت از ساختار


should have + pp

I should have told her the truth



I shouldn't have lied

عذاب وجدان

Guilty conscience


troubled conscience


شلوارم پاره شده

I ripped my pants