• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/396

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

396 Cards in this Set

  • Front
  • Back

Contaminate

الوده کردن

Toss

پرت کردن , انداختن (مثلاشغال)

Throw out

بیرونانداختن

Narrow

باریک


باریک کردن

Rot

پوسیدن فاسد کردن

Convey

حمل کردن


نقل کردن


رساندن بردن

Ambiguous

مبهم


دوپهلو

Litter

زاییدن حیوونا مثل گربه


جای دستشوییشون

Cub

بچه یه سری حیوونا

Release

رها کردن ازاد کردن

Carry on

Countinue

Beat

زدن

Incorporate

ترکیب و مخلوط کردن

Batter

خمیر

Melt

اب شدن

Cushins

کوسن

United

متحد

Tan

با حموم افتاب قهوه ای کردن بدن

Constipation

یبوست

Undigested

هضم نشده

Abdomen

شکم

Bubble

جوشیدن قل زدن

Reveal

اشکار شدن فاش شدن

Flour

ارد

Fizzy

وزوز

Rub

مالیدن

Bust

مچ کسی رو گرفتن


کسی رو گیر انداختن

Recruit

نیروی تازه گرفتن


Employ

Episode

می خوای بگی فلانقسمت فیلم

Plunk

کوبیدن

Tolerate

تحمل کردنstand

Greas

کره مالی کردن

Cinnamon

دارچین

Sprinkle

پاچیدن

Fabric

پارچه


جنس بافت

Dunk

غوطه ور کردن


تو مایع فرو بردن

Bait

طعمع دادن, مثلا موقع ماهیگیری

Livid

کبود


کوفته


کبودشده

Livid

کبود


کوفته


کبودشده

Kerfuffle

جنجال


المشنگه

Stock

انبار

Eliminate

حذف کردن

Marital status

وضعیت تاهل

Discrimination


Discriminatory

تبعیض


تبعیض امیز

Liquor

مشروب


شراب خوردن یا خوراندن


Wine

Miserable

تیزه روز

Disaster

بدبخت

Cater

تهیه کردن

Beak

منقار

Crew

خدمه مشتی و هواپیما

Folks

ملت

Patron

حامی پشتیبان

Content

محتوا

Intense

شدید زیادو قوی

Intense

شدید زیادو قوی

Shuffle

اینسو اونسو حرکت کردن


مثلا کتابو ورق میزنی اینور اونور میکنی

Disorder

کسالت اشفتگی اختلال

Embrace

در اغوش گرفتن در برگرفتن


Embrace the life

Embrace

در اغوش گرفتن در برگرفتن


Embrace the life

Vertical


Horizon

عمودی


افقی

Host

میزبان

Spiritual

غیر مادی

Spit

تف کردن

Turn out

خوب از کار درومد


خوب بود خوب پیش رفت

Turn out

خوب از کار درومد


خوب بود خوب پیش رفت

Turn in

Deliver


مثلا یه چی پیدا میکنی میبری میدی پلیس

Backward

عقب گرد

Backward

عقب گرد

Dislocate

در رفتن بدن

Backward

عقب گرد

Dislocate

در رفتن بدن

Sneaky

اب زیر کاه


مثلاگربه

Chase

دنبال کردن


مثلا وقتی سگ دنبالت میکنه

Lose track of

مثلا وقتی دو تا دوست مسیرشون از هم جدا میشع


جداشدن از مسیر هم

Casserole

غذاهای ترکیبی با گوشت

Rascal

ترسناک


ادم حقه باز

Rascal

ترسناک


ادم حقه باز

Naughty

سرکش

Dizzy

سر گیجه

Evolve

رشد کردن

Parsley

جعفری

From now on

از الان به بعد

Survey

پرسش نامه

Consum


Consumption

مصرف کردن


مصرف

Consum


Consumption

مصرف کردن


مصرف

Declare


Declaration

اظهار داشتن اعلام کردن


اظهارنامه

Some more

یکم بیشتر

Dedicate

اختصاص دادن

It never ended

هیچوقت تموم نمیشه

Railway

ریل قطار

Zucchini

کدوسبز

Cabbage

کلم

Rhubarb

ریواس

Saliva

اب دهن

Menopause

یایسگی

Bully

قلدری کردن

Bury

خک کردن


زیر خاک دفن کردن

Crapy


Shitty


Lousy

یهدجورایی فحش

Frill

چین


حاشیه چین دار

Fancy

جا یا چیز لوکس تاپ

Gimmick

چیزایی که شرکتا مغازه ها میگن راضیت کنن

Excite


Excited

تحریک کردن براشفتن


هیجان زده

Enticing


Enticed


Entice

اغوا کننده


فریبنده کشنده-


اغوا کردن فریب دادن-به دام انداختن جلب کردن

No frills

No fancy

Radiation

اشعه تابش

Bay


Port

خلبج


بندر

Asset

دارایی

Lid

سرپوش


کلاهک در پوش


Cover goes overcsth

Earthling

زمینی اهل زمین

Flying saucer

سفینه فضایی

Needle

سوزن

Take off

دراوردن

Odd hours

ساعت کاری به هم ریخته

Odd number


Even number

اعداد فرد


اعداد زوج

Stick

گیرکردن


To be stick


گیر کردن چیزی تو چیزی


Get stuck


ادم جایی گیر کردن

Sticky notes

برچسب


Stick گیر کردن چسبیدن فرو رفتن

Put to death

Execute اعدام کردن

Put to death

Execute اعدام کردن

Aliens

بیگانگان

Space creachers

موجودات فضایی

Invade

تاخت و تاز کردن هجوم بردن حمله کردن

Carved

حک کردن


کنده کاری کردن تراشیدن

Shepherd

چوپان

Chariot

کالسگه

Marble

سنگ مرمر

Attitude

گرایش رفتارو روش

Immigrant

مهاجر

Come pver sth

بهچیزی غلبه کردن

Quit


Give up

تسلیم شدن


تر ک کردن دست کشیدن از کاری عادتی

Quit


Give up

تسلیم شدن


تر ک کردن دست کشیدن از کاری عادتی

Does it make sense

معنی میدهمنطقیه

Quit


Give up

تسلیم شدن


تر ک کردن دست کشیدن از کاری عادتی

Does it make sense

معنی میدهمنطقیه

Various

گوناگون

Landscape

منظره چشم انداز

Diving

غواصی کردن


شیرجه زدن

Subconscious

ضمیر ناخوداگاه

Convince


Persuade

متقاعد کردن


ترغیب کردن

How did it go

چطور بود

Retail

خرده فروشی

Pristine


Intact

دست نخورده

That’s why

واسههمین

Concise


Precise

مختصر


دقیق و مشخص

Cop out

شانه خالی کردن

Floor

زمین


به زمین زدن شکست دادن

Nanny

کسی که از بچه محافظت می کنه

Tough

Difficult

Root

ریشه

8 out of 9

نمره ۸ از ۹

Preference

علاقه

Long distance

مسافت دور

Preposition

حرف اضافه

Articles

A an the

Auxiliary

افعال کمکی

Obligate

ملزم بودن


مجبور به انجام کاری بودن

Purr

صدای گربه

Strict

سخت گیر یه دنده

Strict

سخت گیر یه دنده

Gentle

ارام


نجیب

Split end

مو خوره

Prouries

چمنزار. پرری

Confront

جلو کسی وایسادن


برخورد کردن باکسی روبرو شدن

Claws

چنگ انداختن

criticism

انتقاد

Come off

پاک شدن رفتن


مثلا جوهری شده لباس میندازی لباسشویی تاcome pff شه

Elsewhere

در جای دیگر

Recently

Lately اخیرا

Croissants

نونهای کرویسنت

Solstice

تحول انقلاب

Solstice

تحول انقلاب

Witness

شاهد

Frustrate

نادامید کردن


خنثی کردن

Represent

فهماندن


نشان دادن


بیانکردن

Critter

مخلوق

Loot

تاراج


غارت

Netted

خالص

Netted off

خالص کردن

Investigate

تحقیق کردن

Ink

جوهر

Three dimensional

سه بعدی

Realistic

واقع بین

Optimistic


Pessimistic

خوش بین


بد بین

Optimistic


Pessimistic

خوش بین


بد بین

Skull

فرق سر


جمجمه

Tuck

تو گذاشتن


مثلا لباسو تو شلوار گذاشتن


ملافه رو بزنی تو بزاری زیر تشک

Please come in

Please step right in

Step right out of the ..

مثلا نقاشی سه بعدی انقد واقعیه میخواد بیاد بیرونبه نظر واقعی میرسه(باهات حرف میزنه)

Overreact

واکنش زیادی و بیخود نشون دادن


بیخود احساساتی شدن

Rug

قالیچه


فرش کردن

Stove

گاز فردار

Couch


Coach

مبل راحتی نیمکت


مربی. اتوبوسذهای بینشهری

Counter

اپن

Sweep


Vacuum

جارو کردن باجارو


با جارو برقی

Referee

داور

Tasteless

بی مزه

Pull a head of sb

جلو زدن کسی از کسی تو رقابت بازی

بینیم کیپه

My nose is stuffed up

To eat put of my hands only for your sake

کاری رو فقط رو حساب حرف کسی انجام دادن

کارمو تو مهمونی خوب انجام ندادم

I didn’t do my stuff at the party last night

گناه


عفونت

Sin


Sor

جدا کردن سوا کردن

Separate


Isolate

Breath


Take a breath


Breathe

نفس


نفس کشیدن


نفس کشیدن

از خودتون پذیرایی کنین

Help yourself

سیرم


دیگه جا ندارم

I am full


I cant manage the food/it anymore/anything

بیرون غذا خوردن

Eat out

رستوران هایی که با ماشین میری کنار بادجش غذا میخری

Drive up window

جویدن


بلعیدن


قورت/قورت دادت

Chew


Swallow


Gulp

جویدن


بلعیدن


قورت/قورت دادت

Chew


Swallow


Gulp

خودتو واسه چیزی خفه کردن

Stuff my face


He is stuffing his face with food

دماغم کیپه


ابریزش بینی دارم

My nose is stuffed


My nose is running

پدر چیزی درومدن

Eat away at sth


The video games are eating away at your eyes

هضم


هضم کردن


سوهاضمه


سوهاضمه گرفتن

Digestion


Digest


Indigestion


Get indigestion

هضم نشده

In digested

تند تند غذا نخور

Don’t bolt the food

عادت

Habit

حق با توا


راست میگی

You are right

سابقا...


عادت دارم..


عادت داشتم..

I used to do sth


I am used to doing sth


I was used to doing sth

می خوام می خواستم


قراره قرار بود

I m gana


I was gana= i would want


I am suppose to


I was suppose to

سرم کلاه گذاشته


سرم کلاه رفته(کلاه گذاشته شده)

Decieved


Take a ride(hamishe khodesh majhule)

همونموقع میدونستم

I knew immediately

زندگیتو کن حاشو ببر

Eat drink and be merry

رفاه


سرگرمی


تسهیلات و امکانات

Welfare


Entertainment


Facility

وضعیت اقتصادیش خرابه

He has eaten into his saving

Expect

نه ing میگیره


نه ماضی نقلی میشه

Arrange

مشخص کردن

Boast

خالی بستن

Achieve

دست یافتن رسیدن

Trait

صفت

نزدیک شدن به

Approach

در اینده نه چندان دور

In the not too distant future

منتشر شدن


پخش کردن

Spread

پخش کردن


تقسیم کردن

Distribute

پدیده

Phenomenon

منزل

accommodation

منزل

accommodation

محل اقامت و سکونت

Residence

رویه

Trend

مطمین ساختن


تظمین کردن

Ensure

ثابت کردن

Prove

در ظرف

In=دقیقا ظرف فلان روز


Within=دقیقانیست میشه یکیدو روز اینور اونور شه

عاقبت سرانجام

Eventually

اجرا کردن انجام دادن

Implement

اخر خط -میزاری بقیه لغت رو خط بد مینویسی

Hyphen

تو فکر کسی هستی یهو تصادفی مثلا تو خیابون میبینیش

Coincidence

برخورد

Clash

عجیب و غریب

Exotic

حل و فصل کردن تسویه کردن



قبل ازدواج هی با اینو اونی تصمیم میگیری با کسی بمونی.- ساکن شدن موندن

Settle

راحت اسودگی

Comfort

مهمونی ای که هر کی غذای خودشو میبره

Pot luck(dinner/lunch)

مهمونی ای که هر کی غذای خودشو میبره

Pot luck(dinner/lunch)

روبرو شدن مواجه شدن

Encounter

جنس نوع گونه

Breed

زاییدن به دنیا اوردن

Breed

تولیدمثل

Reproduction

کک

Fleas

Feature

ویژگی

تصمیم گرفتن مصمم شدن

Determine

زمین خونه

Home land

کارنامه ریز نمرات

Transcript

انجام بدی و تمومش کنی

Get it done and over with

انجام بدی و تمومش کنی

Get it done and over with

چه اینجا یا هم اینجا هم اونجا


نه اینجا نه اونجا

It’s either here or there


It’s neither here or there

انجام بدی و تمومش کنی

Get it done and over with

چه اینجا یا هم اینجا هم اونجا


نه اینجا نه اونجا

It’s either here or there


It’s neither here or there

اتش بازی

Firework

وان

Bathtub

سطل اشغال

Trash can

گرفتن(مثلا از هواتوپ بگیری)


انداختن

Catch (caught)


Throw (threw)

ازمایشی

Tentative

سمت راست من

On the right handside of me


On my right handside

فرض کردن

Assume

Slack


Slack off

گشادشل


Give me some slack یکم فضاوفاصله بده


مثلا وقتی ورزش رو استپ میکنی

لب و لوچه جمع کردن

Pout


وقتیمثلایچی میخوای طرف انجام نمیده لباتو جمع میکنی

وسواس

Obsession

وسواس

Obsession

درست برحق


مشروع

Legitimate

شکایت کردن

File a complaint

غلتیدن


لغزنده

Slither


Slithery

غلتیدن


لغزنده

Slither


Slithery

شکوفه


گل دادن

Blossom

غلتیدن


لغزنده

Slither


Slithery

شکوفه


گل دادن

Blossom

پناهگاه


جایگاه مقدس

Sanctuary

متورم


متورم کردن

Swell

میل کردن


گراییدن

Tend

قرنطینه

Quarantine

قرنطینه

Quarantine

خیلی بزرگ

Giant


Huge

مخزن


تانک

Tank

ترمیم کردن

Restore

مرض چاقی

Obesity

اشباغ شده


اشباع نشده

saturated


Unsaturated

شکوه و بزرگی

Magnificent

بزرگ کردن زیر ذره بین بردن


ذره بین

Magnify


Magnifying glass

بزرگ کردن زیر ذره بین بردن


ذره بین

Magnify


Magnifying glass

مشارکت و همکاری و کمک کردن

Contribute

همکاری کردن

Cooperate

شرکت تجارت بزرگ

Corporate

چطور مگه

Why is that

راکد

Dull

هی برو هی بیا

Go to and go fro

یهچیزی رونق نداره

Pretty sick

ازت خبر ندارم

I’m not aware of you


I don’t hear from you

از هم خبر نداریم

We don’t hear from each other

بیرون بریم یکاری کنیم

How about doing sth outdoor

برای من فرقی نمیکنه

It makes no different to me

خلاق

Creative

برنامه ریختن

Make a plan

حال ندارم...

I don’t feel like doing sth

هواخوری


تفریح کردن هواخوری کردن

Recreation


Recreate

معلومه واضحه

It’s clear

تا زمانی کاری که زمان ببری


وقتی که که زمان ببره

While

تا زمانی کاری که زمان ببری


وقتی که که زمان ببره

While

درحالی که

Whereas

مجبور کردن


وادار کردن

Force


Compel

حول و هوش فلان سالگی

At the age of x or so

اعتراض داشتن


دویل کردن رقابت کردن

Contest


Duel

بهم انرژی مثبت میده


تحت تاثبر قرار گرفتم

It comes across me


I’m impressed

به محض اینکه

As vasate do ta jomle gozashte


As soon as

خوش امد گفتن احوال پرسی کردن

Greet

تحسین کردن

Admire


Applaude

وسوسه کردن


وسوسه

Tempt


Temptation

خواب سنگین


سبک

Sound asleep


Light asleep

بدون محدودیت

Unrestricted

احتمال فلان اتفاق کمه

There is a little chance of this happening


The chance of this happening is so low

گفته میشه


از من گفتن

This is said..


This is said on my words

خوب کردن بهبودی دادن


خوب شدن

Cure


Get cure

انواع شرطی

If hale sade=hale sade ya will ya can ya might


If ba had pp= would have pp


If ba gozashte=would do


Tu in dota age hala dashtim would be doing


Dar shartihavbaraye faele mofradcaz were estefade mishe

احتمالا برای


گذشته اینده حال

Must have pp


Will probably do


Must be doing

به قول کسی

On somebody’s word

عقب موندن

Stay back

در دراز مدت

In the long run

قبول کردن

Accept


Admit

استثنای جمله های حتی دار

Faghat dar ayande dar gozashte be jaye would do


Mishe= past continues (was were doing)

حکم صادر کردن

Hand down

نجات دادت

Rescue

خوابوندن

Make sb asleep

تو یه چشم بهم زدن

In one asleep

از پس کاری براومدن

I can cope with it


I can padal my canu

فورا

Immediately


Right of the bat

چشمک زدن


پلک

Wink


Eyelid

همون موقع

Immediately


At that time

بیرون خوردن


خونه خوردن

Eat out dine out


Dine in

گیج بودن


سرگردون بودن

Wander

موثره

It’s effective

تاثیرگذار

Influential

قاره

Continent

قطب شمال


قطب جنوب

North pole


Antarctica

مراسم ختم و دفن

Funeral

مجسمه سازی

Sculpture

مشاهده کردن


مشاهده

Observe observation

نشان علامت امضا

Badge

ارزیابی کردن


مقیاس کردن

Appraisal


assess

هتل اپارتمان

Hostel

پلاستیک

Rubber

حاشیه کنار

Edge

ارزو


خواسته

Aspiration


Ambition

تلاش


تلاش زیاد و برجسته

Effort


out standing effort

بسته بندی کردن

Wrap

مانع شدن مسدود کردن


مانع

Obstruct


Obstruction Obstacle

ریشه

Root

معلم

Teacher


Instructor

بازرس

Inspector

روز به روز

Day to day

تسلیت

condolence

سینی

Tray

میترسم اتفاقی افتاده باشه

I’m afraid something must have happened

عصا


خفاش

Bat

برای ازاد و رها بودن از چیزی

To be free and comfortable of sth someone

توصیه کردن


توصیه نصیحت


پیشنهاد دادن

Advise


Advice


Recommend

شدیدا

Strongly

قربون صدقه رفتن

To be all over

قربون صدقه رفتن

To be all over

توجمع


جلوبقیه

In crowd

با اینحال


باز بااین حال

But then again

اینطوری

Like this

روچه حسابی..


چی شد..

What makes you do..


What made you do..

میترسم از حیون مثلا


میترسم مثلا اون نیاد

I’m scared


I’m afraid

شده باشه

Must have p.p

پشیمون شدن

Regret

تا الان

By now

زود قضاوت نکن

Don’t jump to conclusion

احتمالا گذشته


احتمالا اینده


احتمالا حال


می بایستی گذشته


امکان داره گذشته


شاید ممکنه اینده


شاید گذشته

Must have pp


Will probably do


Must be doing


Should have pp


Could have pp


May(might) do


Might have pp

فراموشکار

Forgetful

سفارش کسی رو کردن

Put in a good word for sb

همه کاره اینجا منم

I run the show here

وجه اشتراک

In common (with)

ثبت نام محضری


ثبت نام غیره

Register


Enroll

اخر عاقبت به جایی کشیدن


اخر کار به جایی رسیدن

End up

نگرانم


یواش یواش دارم نگران میشم

I’m worried


I’m getting a little bit worried/concerned/anxious

شایستگی

Eligibility

باور نکردنی


به طور باورنکردنی

incredible


incredibly

از دیدگاهاهی مختلف

In different view point

اقیانوس اطلس


ارام


هند

Atlantic Ocean


Pacific Ocean


Indian Ocean


Arctic ocean

اصول اخلاقی

Moral

درخت کاج

Pinetree