• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/135

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

135 Cards in this Set

  • Front
  • Back
  • 3rd side (hint)

Curry

خود شیرینی کردن چاپلوسی کردن

Ingratiate خودشیرینی کردن ، عزیز کردن


Flattery چاپلوسی، تملق


Fawning چابلوس، متملق


Servility چاپلوسی، تملق


Pall

زده شدن، بی ذوق شدن


توده ابر

Succulent

ابدار

Satiety

سیری، بی نیازی

Sureit افراط زیاده روی


Superfluous غیرضروری، اضافی ، زائد

Intrinsic

درونی، ذاتی , اصلی

Inherent

Dish

خوراک غذاز

Pretty kettle of fish

در هم و برهمآشفتگی. شلختگیوضعیت نابه سامان

Denote

نشانگر بودن ، دلالت کردن


معنی دادن

Allude

ضمنی) اشاره کردن تلویحا گفتن

Tacit


Hin,t


Suggest غیرمستقیم گفتن به‌طور غیرمستقیم اشاره کردن


حاکی بودن خبر دادن

Sanction

مجوز دادن،


تحریم و مجازات

Endorse اعلام پشتیبانی کردن از کسی، چیزی یا محصولیتایید کردن، حمایت کردن


پشت نویسی کردن چک


Certify گواهی دادن (به‌صورت کتبی) شهادت دادن


گواهی نامه دادن

Potpourri

مخلوط، مجموعه

Medley ترکیب (از چیزهای مختلف) آمیزه، مخلوط


Mixture

Insidious

خطرناک دسیسه امیز پر از توطئهد

Indigenous بومی


Sly حیله گر، مکار، ناقلا


Seductive فریبنده اغواکننده، وسوسه‌انگیز، تحریک‌آمیز


Treacherous خائن خائنانه، خیانت‌کار، فریب‌کار


Ailsle

راهرو

Seldom

به ندرت ندزتا

Stack

روی هم چیدن جمع کردن، انباشته کردن

Acid test

ازمون نهایی و اصلی

Advent

ظهور بروز

Coming اینده

Impious

بی دین، کافر،

Heretic بدعت گذار، ملحد کافر


Heresy کفر ، بدعت گذار

Irreverent

بی ادب 0

Proffer

پیشنهاد کردن عرضه داشتن در مورد چیزی ک در دست نگه داشته شده


دادن در مورد نصیحت ، توضیح

Spate

سیل هجوم، تعداد زیاد

Deluge از چیزی سیلی از (چیزی) مقدار بسیار زیادی


سرازیر شدن مانند سیل خروشان شدن

Propriety

ادب نزاکت


صحت


شایستگی، پسندیدگید

Decorum رفتار مناسب، ادب نزاکت

Haste

عجله شتاب

Alley blind

کوشش یا اندیشه ی بی حاصل، کار بی فایده

Modus operandi

طرز عمل ، روش کار

Bogus

قلابی، جعلی، ساختگی ،

Counterfeit fake

Substantiate

اثبات کردن، تحقق بخشیدن

Ratify تصدیق کردن، تصویب کردن


Confirm

Nutritive

غذایی، مغذی

Shibboleth

اصطلاح پیش پا افتاده، بیان رایج

Slogan شعار


Motto شعار

Racous

ناهنجار خشن پرسر وصدا گوسخراش

Cacophony صدای گوش خراش صدای ناهنجارمترادف و متضاد


Shrill گوش خراش

Twist around one finger

دور انگشت خود تاباندن یا پیچاندن 2- کاملا تحت تسلط خود درآوردن، ملعبه کردن

Quandary

دوراهی، مخمصه

Dilemma مخمصه دو راهی


Predicament وضع نامساعد، مخمصه تگنا


Expedient

مصلحت امیز ، صللاح سودمند

Advisable معقول، منطقی


Fit مناسب

Callous

بی عاطفه بی حس، سنگ دل

Heartless سنگدل بی عاطفه


Unfeeling بی عاطفه بی احساس، سنگدل

Negligible

اندک ناچیز جزئی

Paltry ناچیز، اندک


Trifling بی‌اهمیت بی‌ارزش، ناچیز


Trivial جزئی، کم اهمیت

Blasè

بی تفاوت ،

Apathetic بی تفاوت، بط احساس، بی علاقه


Indifferent بی تفاوت بی اعتنا


Responsive واکنش دهنده، واکنشی،


مشتاق، راغب


Not responsive to excitement

to do one’s heart good

خوشحال کردن، خرسند کردن

Frenetic

سراسیمه، جنون امیز، اشفته

Frantic سراسیمه با عجله، عجولانه


بی تاب، براشفته، دل شوریده


Frenzied دیوانه وار، اشفته، جنون امیز

Comely

زیبا جذال

Handsome


خوش‌تیپ جذاب، خوش‌قیافه


Striking فوق‌العاده جذاب (به‌طور غیرعادی


اعتصاب‌کننده اعتصابی، در حال اعتصاب


قابل ‌توجه مؤثر، برجسته

Artifice

حقه ترفند

Trickery


Cunning


subterfuge


Ruse ترفند، حیله، نیرنگ

Ennui

ملامت خستگی

Diversity

تنوع، گوناگونی

Variety

Breakthrough

غلبه کردن با موفقیت عبور کردن (از مشکل و.

worth one’s weight in gold

بسیار پر ارزش

Overwhelm

شدت تحت تاثیر قرار دادن گیج و سراسیمه کردن

worth one's weight in gold


بسیار پر ارزش

Qualm

عذاب وجدان شک و تردید

Twinge درد شدید و ناگهانی عذاب

Expurgate

سانسور کردن

Censor

Objectionable

ناخوشایند زننده ناشایاست

Repugnant زننده ، مشمئز کننده


Repulsive

Begrudge

حرص خوردن


ناراضی بودن

Resent ازرده خاطر شدن ناراحت شدن

Artless

بی الایش، ساده

Naive

Gratuity

انعام حق الزحمه پاداش

Tip

Delve

کند و کاو کردن پژوهش کردن

Dig کندن (زمین) حفر کردن


Research


Capricious

دمدمی مزاج، بالهوس، بی ثبات

Whimsical بی ثبات ، دمدمی مزاج


شوخ بامزه، خیالباف


Fanciful خیالی، رویایی، تخیلی


شگت انگیز، عجیب و غریب

Requisite

لازم مورد نیاز

Requirement

Replenish

دوباره پر کردن دوباره ذخیره کردن

Manifest

اشکار هویدا


آشکار ساختن (از خود) نشان دادن


Make ends meet

به اندازه ی درآمد خرج کردن، امساک کردن، از درآمد خود بیشتر خرج نکردن


Bring about

باعث شدن

Stroke

زویداد، رخداد

Usher

هدایت کردن راه نشان دادن

Roster

فهرست لیست، فهرست اعضا

Stunted

رشد و پیشرفت نکرده

Hold back

عقب نگه داشتن،


چیزی را پنهان نکردن موضوعی را نگفتن

Maim

صدمه جدی دیدن


نقص عضو کردن

Incapicitate از کار افتادن نقص عضو کردن


Cripple فلج کردن ، زمین گیر کردن

Ameliorate

بهبود دادن بهتر کردن


التیام کردن

Improve

to lay one’s cards on the table

رو بازی کردن


رک صحبت کردن

Cynic

فرد بدبین ادم منفی باف

Pessimist بدبین منفی نگر


Skeptic ادم بدبین شکاک

Unctuous

چاپلوس، چرب زبان چرب

Ingratiating تملق امیز، چاپلوسانه


Servile


Obsequious

Subservient

چاپلوس، چرب زبان

Benevolent

خیرخواه رئوف نیکوکار

Altruistic بشردوستانه نوع دوستانه


Charitable سخاوتمند ، بخشنده دست گیر


خیریه انسان دوستانه

Inequity

بی عدالتی ظلم


بدجنسی

Injustice ببی عدالتی، بی انصافی


Wickedness شرارت بدجنسی، خباثت، نابکاری

Criterion

معیار استاندارد محک

Model, standard, test

Repent

توبه کردن، پشیمان شدن

Rue پشیمان بودن نادم بودن، تاسف خوردن


Regret

A bolt from the blue

لکه ی بدنامی، آبروریزی، افتضاح، 1- آذرخش، برق از آسمان 2- رویداد ناگهانی (و معمولا ناخوشایند)، چیز برق آسا


Mollify

ارام کردن تسکین دادن

Appease تسکین دادن آرام کردن، خشنود ساختن


Allay شدت چیزی کاستن تسکین دادن، آرام کردن


Pacify ارام کردن

Largess

بخشش سخاوت

Liberality سخاوت بخشندگی


Benevolent خیرخواه رئوف نیکوکار

Mercenary

پول دوست پولکی


مزدور ، سرباز حرفه ای

Greedy طماع، حریص،


Avarice طمع

Pariah

فرد طرد شده

Exile تبعید، فرد تبعیدی


Outcast مطرود طرد شده

Aloof

منزوی، گوشه گیر نجوش

Solitary منزوی تک و تنها، انفرادی


Distant دور دوردست


غیرصمیمی سرد (در برخورد با دیگران)

Pragmatic

عمل گرایانه، عملگرا، واقع گرایانه

Vestige

اثر ، رد ، نشانه

Trace اثر رد نشانه

Guise

نقاب، پوشش، شکل

Mien منش ، خلق و خو

Boast

به رخ کشیدن، پز دادن، لاف زدن

to tell tales out of school

بر لا کردن راز ها

Deluge

سرازیر شدن مانند سیل خروشان شدن


سیلی از (چیزی) مقدار بسیار زیادی

Spate


Inundation سیل خیل عظیم

Nullify

باطل کردن، لغو کردن

Null بی اعتبار باطل


پوچ خالی تهی


Abolish لغو کردن، منسوخ کردن ،


Revoke باطل کردن لغو کردن

Futility

پوچی، بیهودگی

Hollowness پوچی، بیهودگی


بی صداقتیی، تزویر

Carnage

کشت و کشتار قتل‌عام، کشتار جمعی

Slaughter کشتار ، قتل عام سلاخی

Plaintiff

شاکی

Canard

شایعه بی اساس، خبر یا داستان دروغین

Sensational

مهیج، هیجان انگیز ،

Thrilling هیجان انگیز، جذاب

Defamation

تهمت افترا بدنامی

Malign تهمت زدن بد گویی کردن


Vilify تهمت زدن بدنام کرون


Calumny تهمت افترا


Libel توهین افترا نوشتاری

Libel

توهین و افترا نوشتاری

Deprecate

بد دانستن ، نهی کردن

Dissproval مخالفت، رد ، عدم تایید


Discountenance بد دانستن،

Excoriate

انتقاد شدید کردن، پوست کردن

Flay


Strip off

Devout

مومن دیندار متعصب

Heretic ملحد کافر، بدعت گذار

Frail

ضعیف شکننده سست

Delicate ظریف حساس، آسیب‌پذیر، شکننده


ملایم خوشایند دلپذیر


Fragile شکننده، ظریف، شکستنی

Reputed

مشهور ، شایع گفته شده، پنداشته شده

Deemed پنداشته شده. خیال شده

Diminutive

کوچک ریزمیزه

Tiny

Profuse

زیاد فراوان

Overflowing لبریز


Abundant

Exasperation

خشم عصبانیت ازار

Dulcet

گوش نواز، خوش اهنگ

Captivate

مسحور و شیفته کردن

Allure جاذبه کشش گیرایی , شیفتن


Charm

Impromptu

فی البداهه بدون امادگی قبای

Spontaneous خودبه‌خود فی‌البداهه، ناخودآگاه


Offhand بدون فکر (کردن) بی‌آمادگی، بی‌تامل


بی اعتنا بی تفاوت

Malevolent

بد خواه نحس بدخواهانه

Wicked بدجنس بدخواه


I'll disposed بدجنس بدذات


I'll intentioned بدخواه

Devotee

طرفدار، هوادار،


مرید پیرو مخلص

Adherent طرفدار، پیرو هوادار


Disciple پیرو مرید شاگرد


Buff دوستدار ، طرفدار هوادار


رنگ بژ نخودی

Under a cloud

- مورد سوظن، مورد اتهام 2- (از نظر فکری یا روانی) در وضع بد


Wistful

غمگین و ناراحت بودن ،وایی شدن، دل هوای چیزی کردن

Pensive متفکر، پکر در فکر


Longing اشتیاق خواست (شدید)، میل

Brigand

راهزن دزد یاغی،

Robber سارق دزد


Bandit راهزن دزد مسلح

Raiment

لباسس، پوشش

Garment لباس، پوشش،

Fabulous

شگفت‌انگیز باور نکردنی، فوق‌العاده، خیلی خوب (عامیانه)

Corpulent

فربه

Fleshy گوشتالو، فربه

Rail

اعتراض کردن سرزنش کردن، عصبانی شدن

Curse

فحش ناسزا و دشنام دادن

Raider

مهاجم یورش کننده

Lurid

زننده موحش ترسناک

Sullen

عبوس اوقات تلخ

Grim جدی عبوس


I'll humoured بد خلق، کج خلق


ناخوش احوال مریض


Disgruntled ناراضی عصبانی، ناخشنود، مایوس

Veracity

راستی، درستی صداقت

Rift

شکاف جدایی در مورد شخص یا گروه


ترک در مورد سنگ ..

Emissary

فرستاده مامور

Envoy مامور فرستاده نماینده


Ambassador سفیر

Striking

اعتصاب‌کننده اعتصابی، در حال اعتصاب


قابل ‌توجه مؤثر، برجسته

Prompting تشویق ترغیب

Ruminate

فکر کردن اندیشیدن


نشخوار کردن

Reflect فکر کردن اندیشیدن


نشان دادن،


بازتاب کردن منعکس کردن

Crew

باند


دار و دسته و باند


کارکنان خدمه

Raconteur

قصه گو ، داستان سرا

Storyteller داستان سرا راوی

Cutthroat

قاتل ادم کش

Truculent

ستیزه‌جویانه وحشی، بی‌رحم

Defiant


Belligerent

Maiden

دختر ازدواج نکرده

The die is cast

کار از کار گذشته

Die تاس


مردن فوت کردن


بسیار مشتاق (چیزی) بودن به‌شدت (چیزی را) خواستن، برای چیزی مردن (مجازی)


از کار افتادن خاموش شدن


تاس




Cast انداختن ریختن

Livid

خشمگین غضبناک عصبانی


کبود

Pale کم رنگ


رنگ پریده


رنگ پریده شدن کمرنگ شدن

Poster boy

چهره شاخص

Road rage

خشونت جاده ای ( در هنگام رانندگی )

Prospect

احتمال امکان


چشم انداز ، اینده


منظره چشم انداز

Martinet

ادم سخت گیر، منظبط و قانونی

Disciplinarian

فرد منضبط آدم سخت‌گیر، ناظم