Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;
Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;
H to show hint;
A reads text to speech;
20 Cards in this Set
- Front
- Back
- 3rd side (hint)
Affluent |
ثروتمند -مرفه |
أفلوت باعث شد ثروتمند بشه، بازدن فلوت و گرفتن پول ثروتمند شد |
|
Feasible |
عملی، شدنی، ممکن امکان پذیر |
ممکن بود فیضی ببریم امکان داشت فیض نبریم |
|
Discern |
تشخیص دادن، حس کردن |
د سر (راز)مارو تشخیص دادن، پزشکان دیز سر شدن بدنشو تخیص دادن |
|
Sally |
هجوم بردن به- حمله ور شدن به |
سالی یه بار حمله میکنن، سالی که مسلمونا به ایران حمله کردن و سالی که مغولا حمله کردن و همه یادشونه |
|
Consternation |
ناباوری،دلهره،بهت ،حیرت |
کو نسترنشون؟اونجا مات و مبهوت وایساده . |
|
Precocious |
پیش رس ،استثنایی |
پری کوشش کرد تا اون بچه های استثنایی رو مداوا کنه ، همچون اون پری که توگوشس که استثناییه |
|
Perfunctory |
سرسری ، سطحی |
قبل اینکه به فاکتورا نگاه سرسری بندازی |
|
Chagrin |
رنجش،یاس |
چاکرین دچار یاس و رنجش هستن، چارلی چاپلین توکاراش دچار یاس نمیشد |
|
Perverse |
لجوج،لجباز،خیره سر,هرزه،گمراه،فاسد،منحرف |
پرویز در vers هایش از لجبازی میگفت، پرویزش که لجوج و لجبازه |
|
Deride |
مسخره کردن،دس انداختن |
از هم درید لباس هاش و پس از اینکه مسخره ش کردن، کسی که درایت داره کسی رو دس نمیندازه مسخره نمیکنه |
|
Disparage |
کوچک شمردن،دست کم گرفتن |
یه دیس پاچه داشتیم همه دست گرفتنش ، this پار و اج کوچک شمردن |
|
Laudable |
درخور تحسین،ستودنی |
کارهای لوده اصلا ستودنی نیست، لادو بل کارهاشون ستودنیه |
|
Fiasco |
ناکامی ،شکست |
فیاض کو؟شکست خورده، صاحب پلاسکو فیاض کو شکست خورد ناکام شد |
|
Masticate |
جویدن |
مستی که سه تیکه رو جویده،مه سه تیکه رو جویدم، کتی تو مستی غذارو بد میجوید، مستی که آدامس میجوید |
|
Eschew |
پرهیزکردن از،دوری جستن از |
از اونایی که از کو اومدن دوری بجو پرهیز کن، از جویدن این غذا پرهیز دوری کنید. |
|
Quell |
سرکوب کردن پایان دادن |
کول کردیم اونهایی رو که تو تظاهرات سرکوب کردن، کول برها رو سرکوب کردن به زندگیشون پایان دادن |
|
Voluble |
حراف،پرحرف ،وراج |
وا لیبل زدن رو دهن آدمای پر حرف و وراج، وال و بل خیلی حرافن |
|
Confidant(e) |
محرم راز،رازدار |
کافیه دهنت و ببندی میشی محرم راز، کافه و دنت بخوری رازدار میشی ، یه بچه به بچه دیگه میگه :رازدار باش به مامانم نگو کافیو دنت خوردم |
|
Obsolescence |
کهنگی،زوال،زوال پذیری |
آبه سول (شور:زبان کردی) رو با سنسورا تشخیص دادن، آبه سوله در اومده خیلی کهنه شده .آب سوله سنس داروی زوال پذیریه سنس |
|
Dubious |
مشکوک نامطمئن،مردد،دودل |
تو دبیس (کشور دبی) که همه مشکوکن، دابویس مقابل آبویس obvious مخالف همن Obvious=واضح، روشن |