• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/88

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

88 Cards in this Set

  • Front
  • Back

per

پيش

determine

تعيين كنندهperp

perdetermine

آنچه پيش از اسم قرار ميگيرد و صفت نيستند و بشكلي اسم را تحت تاثير قرار مي دهد مثل


a/an/the/some/much

determined

مصمم قاطع

barely: seldom/ scarcely

قيود منفي كه اگر در جمله باشند نبايد از notاستفاده كنيم.


اگر سرآغاز جمله باشند جمله حالت پرسشي پيدا ميكند درحاليكه پرسشي نيست

barely: seldom/ scarcely

قيود منفي كه اگر در جمله باشند نبايد از notاستفاده كنيم.


اگر سرآغاز جمله باشند جمله حالت پرسشي پيدا ميكند درحاليكه پرسشي نيست

have / has

داشتن

have got

ربطي ب ماضي نقلي ندارد معني داشتن است

have got

ربطي ب ماضي نقلي ندارد معني داشتن است

have to : have got to

مجبور بودن

have got

ربطي ب ماضي نقلي ندارد معني داشتن است

have to : have got to

مجبور بودن

hesitate

تردید کردن دودل بودن

have got

ربطي ب ماضي نقلي ندارد معني داشتن است

have to : have got to

مجبور بودن

hesitate

تردید کردن دودل بودن

hesitation

تردید دودلی

hire

اجاره کردن

hold (old)

داشتن- نگهداشتن- برگزار کردن- اعتقاد داشتن


یه مهندسی داشتیم ک باید پدرش رو نگه میداشت و جلسه برگزار کردیم و ایشون معتقد شد ک باید آنها را نگه داشت

hold (old)

داشتن- نگهداشتن- برگزار کردن- اعتقاد داشتن


یه مهندسی داشتیم ک باید پدرش رو نگه میداشت و جلسه برگزار کردیم و ایشون معتقد شد ک باید آنها را نگه داشت

hope

امید داشتن


I hope that you are well

hold (old)

داشتن- نگهداشتن- برگزار کردن- اعتقاد داشتن


یه مهندسی داشتیم ک باید پدرش رو نگه میداشت و جلسه برگزار کردیم و ایشون معتقد شد ک باید آنها را نگه داشت

hope

امید داشتن


I hope that you are well

hopeful/hopefully

باامیدواری

hold (old)

داشتن- نگهداشتن- برگزار کردن- اعتقاد داشتن


یه مهندسی داشتیم ک باید پدرش رو نگه میداشت و جلسه برگزار کردیم و ایشون معتقد شد ک باید آنها را نگه داشت

hope

امید داشتن


I hope that you are well

hopeful/hopefully

باامیدواری

hopeless

امید درآن نیست

hold (old)

داشتن- نگهداشتن- برگزار کردن- اعتقاد داشتن


یه مهندسی داشتیم ک باید پدرش رو نگه میداشت و جلسه برگزار کردیم و ایشون معتقد شد ک باید آنها را نگه داشت

hope

امید داشتن


I hope that you are well

hopeful/hopefully

باامیدواری

hopeless

امید درآن نیست

horrible

بسیاروحشتناک و بد

hold (old)

داشتن- نگهداشتن- برگزار کردن- اعتقاد داشتن


یه مهندسی داشتیم ک باید پدرش رو نگه میداشت و جلسه برگزار کردیم و ایشون معتقد شد ک باید آنها را نگه داشت

hope

امید داشتن


I hope that you are well

hopeful/hopefully

باامیدواری

hopeless

امید درآن نیست

horrible

بسیاروحشتناک و بد

horror

وحشت

hold (old)

داشتن- نگهداشتن- برگزار کردن- اعتقاد داشتن


یه مهندسی داشتیم ک باید پدرش رو نگه میداشت و جلسه برگزار کردیم و ایشون معتقد شد ک باید آنها را نگه داشت

hope

امید داشتن


I hope that you are well

hopeful/hopefully

باامیدواری

hopeless

امید درآن نیست

horrible

بسیاروحشتناک و بد

horror

وحشت

guest

# host


مهمان


میزبان

hold (old)

داشتن- نگهداشتن- برگزار کردن- اعتقاد داشتن


یه مهندسی داشتیم ک باید پدرش رو نگه میداشت و جلسه برگزار کردیم و ایشون معتقد شد ک باید آنها را نگه داشت

hope

امید داشتن


I hope that you are well

hopeful/hopefully

باامیدواری

hopeless

امید درآن نیست

horrible

بسیاروحشتناک و بد

horror

وحشت

guest

# host


مهمان


میزبان

while

درحالی که


در صورتیکه

hold (old)

داشتن- نگهداشتن- برگزار کردن- اعتقاد داشتن


یه مهندسی داشتیم ک باید پدرش رو نگه میداشت و جلسه برگزار کردیم و ایشون معتقد شد ک باید آنها را نگه داشت

hope

امید داشتن


I hope that you are well

hopeful/hopefully

باامیدواری

hopeless

امید درآن نیست

horrible

بسیاروحشتناک و بد

horror

وحشت

guest

# host


مهمان


میزبان

while

درحالی که


در صورتیکه

......,while,.....

تضاد را می رساند


وقتی که، مدتی که، درحالیکه، حال آنکه

hold (old)

داشتن- نگهداشتن- برگزار کردن- اعتقاد داشتن


یه مهندسی داشتیم ک باید پدرش رو نگه میداشت و جلسه برگزار کردیم و ایشون معتقد شد ک باید آنها را نگه داشت

hope

امید داشتن


I hope that you are well

hopeful/hopefully

باامیدواری

hopeless

امید درآن نیست

horrible

بسیاروحشتناک و بد

horror

وحشت

guest

# host


مهمان


میزبان

while

درحالی که


در صورتیکه

......,while,.....

تضاد را می رساند


وقتی که، مدتی که، درحالیکه، حال آنکه

paint out


paint to

متذکر شدن

keep

اگر بعد از این کلمه فعل ing آمد یعنی هی ادامه بده


keep trying هی تلاش کن - به تلاش ادامه بده

keep

اگر بعد از این کلمه فعل ing آمد یعنی هی ادامه بده


keep trying هی تلاش کن - به تلاش ادامه بده

however

١. به رغم اینکه (بايد داخل دو كاما يا يكي بياد)


٢. چه و چقدر (however+ adj/adv


however expensive هرقدر گران


٣. هر طور و هرجور


however+sub+ predicate

at last

at the end


eventually


finally

at last

at the end


eventually


finally

I have a book


I don't have any book

وقتی در جمله a هست برای منفی از any استفاده میشود


اگر never بود برای تاکید بیشتر است

set to work

دست ب کار شدن

amount to

بالغ شدن بر

another


the other

دیگری / نکره


دیگر / معرفه

bring up

گند بالا آوردن


موجب شدن

bring up

گند بالا آوردن


موجب شدن

riot

شورش بلوا


لطفاً من دیرمیایم رعایت کنید و شورش ایجاد نکند

bring up

گند بالا آوردن


موجب شدن

riot

شورش بلوا


لطفاً من دیرمیایم رعایت کنید و شورش ایجاد نکند

allocated

اختصاص


آلو کی تووقت داری بمن اختصاص بدی