• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/35

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

35 Cards in this Set

  • Front
  • Back
  • 3rd side (hint)

voice


sound

اولی فقط برا صدای انسانه


دومی برا هر صدایی بکار میره

point


draw

به معنی نقاشی کردن و حتما باید از برس و قلمو و رنگ مایع استفاده بشه


به معنی طراحی کردنه و از مداد و خودکار و زغال و ... استفاده میشه

he's pointing a girl


he likes drawing animals

say


tell

1. میتونه بدون مفعول بیاد و اگه میخاید مفعول رو بیارید باید حتما از حرف اضافه to استفاده کنید


2. بر روی پیام شخص تاکید داره و در نتیجه شخص حتما باید در جمله بیاد بدون حرف اضافه.

I'm in a hurry, she said (to me).


He told me the secret.

house


home

اولی ینی جایی ک ساختمونه و اتاق اینا داره و مردم توش زندگی میکنن


دومی مفهوم خونه رو داره ولی لزوما ساختمون نیس حتی میتونه قایق محل زندگی یا خونه فرد باشه

they lives in a big house.


I'm going home.

weather


climate

به معنای شرایط جوی یا آب و هوا در کوتاه مدت است.مثلا یک روز


به معنای اب و هوای شناخته شده یک منطقه در بلند مدت است.

They like rainy weather.


Africa has a dry climate.

listen


hear

وقتی آگاهانه به چیزی گوش میدی و سعی میکنی متوجه بشی


وقتی به طور ناگهانی چیزیو میشنوی و سعی ای برا فهمیدنش نمیکنی

Listen (لیسِن ˈlɪsən) و Hear (هییِر hɪər) رو بررسی میکنیم!


he's listening to a music.


I think I hear a noise.

habit


custom

اولی مربوط به اداب و رسوم فردیهولی دومی مربوط به رسومو اداب یه قوم و ملته

the Chinese have strange customs.


مردم چین اداب و رسوم عجیبی دارن

thin


slim

برای توصیف فرد لاغر به کار برده میشه و بار معنایی منفی داره


برای فرد باریک و قلمیه و بار معنایی مثبت داره

باریک، لاغر

drugstore


pharmacy

نوعی داروخونه که شبیه فروشگاهه و محصولات متنوع تری داره


سبکی از داروخونه که فقط توش دارو توزیع میشه

ˈfɑːməsi


I want to the drugstore.


he works in a pharmacy.

college


university

به معنی دانشکده که در یک رشته خاص است و جزئی تر از دومی است.


به معنی دانشگاه است که میتواند شامل چندین مقطع در رشته های گوناگون باشد.

I study in art college.


he goes to Sharif university.

lend


borrow

به معنی قرض دادن و با حرف اضافه to


به معنی قرض گرفتن و با حرف اضافه from

he's lending money to him.


he's borrowing the keys from him.

both


both of

اولی قبل از دو اسم مشخص


دومی قبل از اسامی جمع

I enjoyed both the book and the movie.


both of my brothers are engineers.

desk


table

به میزی گفته میشه که اغلب کشو داشته باشه و برا کار و نوشتن ازش استفاده بشه مثله میز تحریر


میزی که معنای کلی تری داره میتونی ازش استفاده گوناگون مثل غذاخوری بکنی

the teacher is sitting behind his desk.


they're sitting at the table.

eror


mistake

به اشتباهی گفته میشه که بیشتر سهوی و ناخودآگاه باشه


وقتی یه انتخاب اشتباه میکنید که معمولا عمدیه

I made an eror in counting.


I made a mistake.

watch


clock

به ساعتای مچی و جیبی میگن


یه ساعتای دیواری و شنی و رومیزی میگن

He is checking his watch.


the clock is ringing.

hit


kick

یعنی ضربه زدن و معمولا با دست انجام میشه


یعنی ضربه زدن با پا

she hit the ball.


she kicked her husband.

floor


ground

ب کف اتاق گفته میشه که ما روش راه میریم


به زمینی گفته میشه که بیرون از اتاقه

steal


rob

به معنی دزدیدن در صورتی که مفعولش یه شی یا چیز باشه مثل کفش، ماشین


مفعول اینجا دیگ شی نیس بلکه یه آدم یا مکانه که ازش دزدیده میشه

the man stole my money.


he robbed the bank last night.

love


like

به علاقه شدیدی گفته میشه که به کسی یا چیزیه یعنی عشق


مثل بالایی شدید نیس

I love you! will you marry me.


He likes ice-cream.

take a shower


take a bath

حمام کردن با دوش


حمام کردن تو وان

job


work

کار یا شغلی که در ازاش پول یا دستمزد میگیری


کلیه فعالیت هارو شامل میشه

She has a desk job.


studying is hard work.

rule


law

به قانونی گفته میشه که بیشتر شبیه قائدس مثل قوائد بازی


قانونی ک شکل جدی تری داره و اگه رعایت نشه مورد پیگرد قانونی قرار میگیرید

the rules of the game


don't break the law

blink


wink

باز و بسته کردن هردو چشم به صورت سریع


باز و بسته کردن یک چشم بمعنی شوخی یا به هدفی

I winked at my friend.


I blinked in the sunlight.

roof


ceiling

قسمت خارجی سقف..پشت بوم


قسمت داخلی سقف

a few


a little

برا اسامی قابل شمارش


برا اسامی غیرقابل جمع

a few apples


a little water

music


song

هر چیزی ک ریتم و ملودی داشته باشه موزیکه


آهنگی که همراه با صدای خواننده باشه سانگه

she is listening to a music.


they are singing a song.

money


cash

وقتی راجب پول بصورت نقد و اماده میگیم


منظور شکل کلی پوله چه کارتی چه نقد چه چک

the store accepts cash only.

walking


hiking

راه رفتن رو یه سطح هموار و بدون مانع


راه رفتن از یه سطح پایینتر به بالاتر مث سربالایی

I go hiking every friday.


he goes walking in the park.

excuse me


sorry

معمولا قبل از ایجاد مزاحمت یا ناراحتی گفته میشه


معمولا بعد از این که خطا یا اشتباهی کردید بکار برده میشه

Excuse me, can I ask a question?


Sorry, I made a mistake.

sick


ill

*غیررسمی تره و برای بیماری های کوتاه مدت کاربرد داره مثل سرماخوردگی و حالت تهوع


*این لغت رسمی تره و هم برا بیماری های کوتاه مدت و هم بلند مدت مثل سرطان کاربرد داره

I feel sick today.


her father is very ill.

photo


picture

کوتاه شده photograph به معنی عکسیه ک با دوربین گرفته شده


هرنوع تصویری میتونه باشه چ بصورت عکس چ بصورت نقاشی

she likes taking photos.


they're looking at the pictures.

cook


chef

به کسی میگن که تو خونه یا رستوران یا تفننی آشپزی میکنه و مدرک خاصی نداره


به کسی میگن که سرآشپزه و کاملا حرفه ای و با مدرک دانشگاهی آشپزی میکنه

my mom is a great cook.


Marco is an Italian chef.

follow


obey

ینی پیروی کردن..وقتی از این استفاده میکنید حق انتخاب دارید مثل وقتی که کسیو تو اینستا فالو میکنی


ینی اطاعت کردن و قوی تر از قبلیه. حق انتخاب ندارید مثل اطاعت از قوانین

mouse


rat

به معنای موش خونگیه از rat کوچیکتر و دم کوچیکتره


همون موش صحراییه

cry


sobweepbawl

.

cry : kraɪ گریه کردن عمومی، فریاد


Sob : sɒb گریه با هق هق Weep : wiːp اشک ریختنBawl : bɔːl گریه با صدای بلند و جیغ