Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;
Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;
H to show hint;
A reads text to speech;
152 Cards in this Set
- Front
- Back
به صراحت |
Unequivocally |
|
مجادله سیاسی |
Political bickering |
|
به بالاترین درجه رسیدن |
Crest to |
|
فضولی کردن، دخالت بیجا کردن |
Meddling |
|
اذعان کردن |
To concede |
|
آوازه خوان دوره گرد |
Busker |
|
ادراک |
Cognition |
|
اشاره به |
Alluded to |
|
دست و پنجه نرم میکند با |
Grapples with |
|
دریغ کردن |
Withhold |
|
فوران کردن، قی کررن |
Spewing |
|
تحول، انقلاب |
Upheaval |
|
رانش زمین |
Lanslide |
|
انگشت نما |
Conspicuous |
|
اعتراف به گناه |
Shrift |
|
دور شدن |
Wait for tide to recede |
|
مهمات |
Ordinance |
|
مبهوت |
She was Aghast, staggered |
|
با حمیت |
Fervent Trump supporters |
|
اگر ترامپ موعظه میکند که شغل ایجاد میکند |
If he is preaching jobs... |
|
در حالی که آنها هزینه های دولت را رسوا میکنند |
While they decry government spendings |
|
سردرگم بودند |
They were bewildered that he wanted to cut funds |
|
دل خوش به |
Gleeful at something |
|
خوش دل از دور نمای از خود کردن و بردن دل رای دهنده های توبه کار |
Gleeful at the prospects of winning penitent voters |
|
علارغم اینکه او نگران است .. |
Even though she is dismayed that .... |
|
این امری ضروری است که قوانین حزب رعایت شود |
It is imperative that party policy be respected |
|
هیچوقت از خورجین استفاده نکرده بودم |
I had never used panniers |
|
خاورمیانه مرکز تعصب نیست |
Middle East is far from the volatile hub of violence and fanaticism |
|
ناحیه از لحاظ سیاسی متزلزل و پر مخاطره است |
The region is politically precarious |
|
در بوسنی رانهایم نیرومند شده بودند |
By Bosnia my thighs were formidable |
|
اعصاب خورد کن و دشوار |
Nerve-wracking |
|
درها چارطاق باز بودن |
Doors were flung wide open |
|
در حالی که استفراغ میکردم و هذیان میگفتم |
I was vomiting and delirious |
|
انتاریو کبک را در مسابقه ... شکست میدهد |
Ontario trumps Quebec in race for... |
|
راننده شهوتی تک تک مزد عمل بد خود را گرفت |
A randy tuk-tuk driver got his comeuppance following a juicy bum squeeze |
|
ابرها به طرز ترسناکی نزدیک شدند |
Clouds loomed ominously.... |
|
اما واسطه ها که به کره کمک میکنند |
But intermediatories that help n korea |
|
این کاری است که برنامه ریزهای محتاط نظامی میکنند |
That's what some prudent military planners do |
|
اما واقعیت های استراتژیک ترسناک هستند |
But the strategic realities are grim |
|
دنج |
Reclusive |
|
درو کردن حاصل کارم |
Never kept me from Reaping the rewards of my work |
|
هیچ وقت احساس نکردم که در حاشیه هستم |
Never felt sidelined |
|
اما این به هیچ وجه یک مساله حامی و طرفدار متعصب بودن نیست |
This is by no means a partisan issue |
|
باید مورد تقدیر قرار بگیرد |
Should be commended |
|
در واشینگتن به اندازه کافی تخریب وجه وجود دارد |
There is enough mudslinging in Washington |
|
برای کسی که یه چیزی برای بند زنی میخواد خوبه |
Who wanted a solid example to tinker with ... |
|
و برای مدتی در مرحله بهبودی بود |
And was in remission for sometime |
|
شش ماه پیش بینی مریضی .... نیست ... |
Since six months prognosis isn't poolproof |
|
به طور وحشیانه ای مورد سوء استفاده قرار گرفته بود |
Was viciously abused |
|
و مهره های کمر شکسته |
And broken vertebrae |
|
زمانی که نمونه قبلی وجود ندارد |
Where precedents do not exist |
|
زمانی که نمونه قبلی وجود ندارد |
Where precedents do not exist |
|
اما فکر کردیم که از خود نرمی و آسان گیری نشان بدهند |
But we thought they will give you (show) a little bit of leniency |
|
آنها هم همین موضوع را تکرار کردند |
The echoed the same statement |
|
با راننده تاکسی چانه زد |
Haggled with cab driver |
|
آنها قوانین سفر را سرکوب میکنند |
They are cracking down on travel rules |
|
تا تمام پهنا و گستره نتفلیکس را بجویید |
To explore the full breadth of Netflix |
|
تا تمام پهنا و گستره نتفلیکس را بجویید |
To explore the full breadth of Netflix |
|
اسمش به صورت ناخوانا روی دسته صندلی نوشته شده |
Her name is still scrawled on the backseat armrest |
|
استدلال غلط (سفسطه) جایگزینی ... |
The fallacy of replacing ... |
|
آنها جنگیدند تا مانع از استرداد او به آمریکا شوند |
They fought to prevent his extradition to US |
|
آنها جنگیدند تا مانع از استرداد او به آمریکا شوند |
They fought to prevent his extradition to US |
|
او این جرم را مرتکب شده است |
He has perpetrated this crime |
|
تمامی این افراد در نوعی توطئه جرم همدست هستند |
All of these people are complicit in some criminal conspiracy |
|
او مدام آنها را با تلفن اذیت میکرد و به ستوه میاورد |
She constantly pestered them with phone calls |
|
او مدام آنها را با تلفن اذیت میکرد و به ستوه میاورد |
She constantly pestered them with phone calls |
|
ایوانکا را نشان میداد که یک عطر را با دلالی می فروخت |
Showing Ivanka touting a perfume |
|
گمانه زنی ها در رابطه با اصلاحات بودجه
|
Speculations surrounding the budget reforms |
|
مقامات بهداشت از نظر دادن امتناع کردند |
Health authorities declined to comment on ... |
|
توافق و پیمان وزارت بهداشت |
Health accord |
|
یک صاحاب خانه غیر منطقی میتواند موجب آزار شود |
An unreasonable landlord could become a nuisance |
|
بدنه هواپیما عیب های ذاتی داشت |
The fuselage had inherent flaws |
|
کامت هیچوقت جای پای خود را باز نیافت |
The comet never regained its foothold |
|
کامت هیچوقت جای پای خود را باز نیافت |
The comet never regained its foothold |
|
تجدید سازمان نیرو تنزل رتبه بانن نبود |
The reshuffle was not a demotion for Mr Bannon |
|
تجدید سازمان نیرو تنزل رتبه بانن نبود |
The reshuffle was not a demotion for Mr Bannon |
|
آنها در مورد اینکه چگونه کره شمالی را مهار کنند بحث کردند |
They discussed how to rein in North Korea... |
|
بعد از پیروزی خیلی به خود مغرور شده بود |
He was feeling smug after his win |
|
بعد از پیروزی خیلی به خود مغرور شده بود |
He was feeling smug after his win |
|
موجب حرکت دسته جمعی گروهی از زنان شد |
Prompting a procession of women to come forward |
|
موجب حرکت دسته جمعی گروهی از زنان شد |
Prompting a procession of women to come forward |
|
واژه تحقر آمیز گی ... |
Pejorative gay... |
|
ناگهان متوجه از دور در رفتگی و قدیمی بودن خود شد |
She became aware of her own obsolescence |
|
هدایت جریان معمولا به جای جامد محلول اندازه گیری میشود |
Specific conductivity is often used as a surrogate measurement for dissolved solids |
|
تاثیر بد نیترات در حضور کلراید بهبود میابد و اصلاح میشود |
Impact of nitrite is ameliorated at higher concentrations of chloride |
|
نباید هیچگاه در مورد خطرات بالقوه بی تفاوت باشید |
You should never be complacent about the potential dangers |
|
نباید هیچگاه در مورد خطرات بالقوه بی تفاوت باشید |
You should never be complacent about the potential dangers |
|
یا زمانی که قسمتی از ماشین شما داخل محوطه جاده است |
When your vehicle is encroaching onto the roadway |
|
افسار اسب به یک ستون گره زده شده است |
The horse has been tethered to a post |
|
جواب های مشکوک را دوباره اندازه بگیرید |
Re-measure any dubious readings |
|
جواب های مشکوک را دوباره اندازه بگیرید |
Re-measure any dubious readings |
|
عملیات نظامی قریب الوقوع است |
Military action is imminent |
|
عملیات نظامی قریب الوقوع است |
Military action is imminent |
|
تیرآهن |
Girder |
|
تیرآهن |
Girder |
|
او خواستار خویشتن داری شد |
He urged restraint ... |
|
و اهریمن که بر نیروهای تاریکی ریاست و حکومت میکند |
And ahriman, who presides over the forces of darkness |
|
شباهت های بین این دو غیر عادی است |
The similarities of the two are uncanny |
|
طرفداران سرخورده ترامپ |
Trump's dissilusioned supporters |
|
اما در پی جنگ داخلی بسیار ضعیف شده است |
It has been significantly weakened in the wake of the civil war |
|
فرستاده آمریکا به سازمان ملل |
The US envoy to the UN |
|
آما آنها نیز این حملات را باز نداشتهاند |
They too have not deterred Israeli strikes |
|
با خرده شیشه |
By shards of broken glass |
|
یکی از عداوت و دشمنی های پابرجا .... |
The ongoing feud between Kushner and Bannon |
|
آنها پیش بینی میکنند که مقدار بیشتری در آینده نزدیک باشد |
They predict more could be in the offing |
|
ترامپ به کنایه گفت ... |
Trump quipped at a ceremony at the Whitehouse... |
|
ترامپ به کنایه گفت ... |
Trump quipped at a ceremony at the Whitehouse... |
|
ترامپ به کنایه گفت ... |
Trump quipped at a ceremony at the Whitehouse... |
|
تا از یک موقعیت بن بست و پات دوری کند |
To avoid a stalemate |
|
هیچگونه مشاجره و کشمکش نبود |
There was no scuffle |
|
همدستی در تجاوز |
Complicity to commit rape |
|
فردی به زبونی و پستی هیتلر |
Someone as despicable as Hitler |
|
تقصیر خود مسافر و به خاطر متخاصم بودن است |
Passenger's own fault for being belligerent |
|
مبهوت و متحیر |
Flabbergasted |
|
رد و بدل شده |
Bandied |
|
مطلبی با محتوای شهوانی به زبان توهین آمیز |
Salacious |
|
در مورد تهدید کره شمالی |
Concerning the menace of North Korea |
|
در مورد تهدید کره شمالی |
Concerning the menace of North Korea |
|
در اعتراض و مخالفت با مصوبات سازمان ملل |
In defiance of the United Nations resolutions |
|
در اعتراض و مخالفت با مصوبات سازمان ملل |
In defiance of the United Nations resolutions |
|
که منجر به آتش بس شد |
That ended up in truce |
|
او وعده داده بود که در مقابل کمک در مورد کره شمالی امتیازاتی در زمینه تجارت را به چین بدهد |
He had offered to make concessions on trade in exchange for help with NK |
|
پول از طرف مکزیکی ها جبران میشود |
Money will be recouped from Mexicans |
|
پول از طرف مکزیکی ها جبران میشود |
Money will be recouped from Mexicans |
|
من یه چک سرسری انجام دادم |
I did a cursory check |
|
قائم مقام کوشنر |
Deputy to Kushner |
|
عشق و خیانت |
Love and infidelity |
|
عشق و خیانت |
Love and infidelity |
|
عشق و خیانت |
Love and infidelity |
|
برف پیش بینی شده که به تدریج کم شود |
Snow is expected to taper off |
|
این بار موضوع همیشگی آزمایش اتمی |
This time the perennial issue of nuclear testing |
|
همینطور برای جعل ارز |
Also for counterfeiting foreign currencies |
|
اما این رابطه مملو از مشکلات است |
This relationship is fraught with difficulties |
|
اما کره فقط کشور تحت الحمایه چین نیست بلکه تاریخش به شدت با چین در هم تنیده است |
Korea is not protectorate of China, but its history is tightly intertwined with China's |
|
رژیم سرکوبگر کره |
Repressive regime of NK |
|
برای سرنگونی رژیم کیم نخواهد بود |
It won't be to topple the Kim regime |
|
که میتواند کوهی از اطلاعات را غربال کند |
Thst cab sift through mountains of data |
|
که میتواند کوهی از اطلاعات را غربال کند |
Thst cab sift through mountains of data |
|
اردوغان آنها را متهم به انجام اعمال خائنانه کرد |
Erdogan accused them of carrying out a treacherous act |
|
اردوغان آنها را متهم به انجام اعمال خائنانه کرد |
Erdogan accused them of carrying out a treacherous act |
|
اردوغان آنها را متهم به انجام اعمال خائنانه کرد |
Erdogan accused them of carrying out a treacherous act |
|
دادگاه مصر او را تبرئه کرد |
Egypt court acquitted her |
|
اما گروه های حقوق بشری چارج ها را ساختگی دانستند |
Human rights groups called the charges bogus |
|
اما گروه های حقوق بشری چارج ها را ساختگی دانستند |
Human rights groups called the charges bogus |
|
اما گروه های حقوق بشری چارج ها را ساختگی دانستند |
Human rights groups called the charges bogus |
|
وقف شده - از وقف خارج شده |
Consecrated - deconsecrated |
|
سنگفرش |
Flagstones |
|
سنگفرش |
Flagstones |
|
تاج اسقف اعظم |
Mitre of an archbishop |
|
تاج اسقف اعظم |
Mitre of an archbishop |
|
دخمه |
Crypt |
|
اردوغان آنها را متهم به انجام اعمال خائنانه کرد |
Erdogan accused them of carrying out a treacherous act |