• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/580

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

580 Cards in this Set

  • Front
  • Back

1.vanquish=conquer-humble

درهم شکستن-شکست دادن

1-convey=carry-conduct

هدایت کردن-حمل کردن
2-obtruate
مسدود کردن

3-defeat=collapse-break down

شکست-شکست دادن-مغلوب ساختن
4-screen
پناه دادن-حفظ کردن

2.prognosticate=forebode

پیش بینی کردن- تشخیص دادن

1-participate=enter-take part

مشارکت کردن

2-procure
فراهم کردن- تدارک کردن
3-forecast=augur-auspicate
پیش گویی و پیش بینی کردن
4-acclaim=applaud
تحسین کردن- آفرین گفتن
3.swindle=hornswoggle
کلاهبرداری کردن
1-defraud
کلاهبرداری کردن
2-jeopardize=endanger-threaten-venture
بخطر انداختن
3-simulate
وانمود کردن- تظاهر کردن
4-designate
مشخص کردن-تعیین کردن
4.admonish
پند دادن-نصیحت کردن
1-abolish=destroy-repeal-revoke
نابودکردن-فسخ کردن
2-dominate
اهداکردن
3-counsel
مشورت دادن
4-demolish
خراب‌ كردن‌، ويران‌ كردن‌، درهم‌ كوبيدن‌
5.verify
تایید کردن-اثبات کردن
1-confirm
تاييد كردن‌، تصديق‌ كردن‌،
2-affirm
تصريح‌ كردن‌، تاكيد كردن‌
3-approve
اثبات کردن
6.thrifty=economical
صرفه جو- مقتصد
1-frugal
صرفه جو
2-commentator
منتقد-مفسر
3-cadet
کارآموز-کارورز
4-negotiator=bargain
مذاکره کننده
7.swell
توسعه دادن-گسترش دادن
1-elucidate=enlighten
توضیح دادن-روشن ساختن (موضوع دشوار)
2-expand
توسعه دادن-گسترش دادن
3-huddle
گردهم آمورن- تشکیل جلسه دادن
4-recruit
کارمندیابی کردن-استخدام کردن
8.stray
منحرف کردن-تحریف کردن
1-deviate
منحرف کردن یا شدن
2-preform
اجرا کردن
3-discern
تشخیص دادن-پی بردن-فهمیدن
4-incline
تمایل داشتن- مایل بودن
9.coerce=obligate
وادار کردن- مجبور کردن
1-compel
وادار کردن
2-impel
وادار کردن-بر آن داشتن- ،مجبور ساختن
3-instigate
تحریک کردن-برانگیختن
10.dwindle
کاهش دادن
1-dignify
بزرگ داشتن-احترام کردن
2-decline
کاهش دادن- کم کردن
3-jeoparize
ریسک کردن-بخطر افتادن
4-differ
تفاوت داشتن
11.adversary
دشمن-مخالف-رغیب
1-accessory
یدکی-مکمل-همدست
2-delegation
تفویض-واگذاری
3-foe
دشمن- مخالف
4-subsidiary
یدکی-مکمل-همدست-متمم
12.endorse
حمایت و پشتیبانی کردن-تایید کردن
1-support
حمایت کردن
2-expound
توضیح دادن-تشریح کردن
3-impose
تحمیل کردن
4-acknowledge=admit
اعتراف کردن-صحه گذاشتن
13.integrate
ادغام کردن
1-merge
ادغام کردن
2-pervail
غلبه کردن-غالب شدن-چیره شدن
3-poll
نظرسنجی کردن-رای دادن(سهام)
4-amend
اصلاح کردن-تعمیر کردن
14.withstand
ایستادگی کردن-مقاومت کردن
1-diminish
کاستن-کم رنگ جلوه دادن
2-resist
مقاومت کردن
3-persist
پافشاری کردن
4-assist
کمک دادن-یاری رساندن
15.allocate
تخصیص دادن
1-assign
تخصیص دادن
2-designate
تعیین کردن-مشخص کردن
3-undergo
1-تحمل کردن-تاب اوردن 2-دستخوش تغییر شدن
4-simplify
ساده سازی کردن
16.blame
سرزنش کردن
1-mention
ذکر کردن-بیان کردن
2-transmute=transform-convert
تبدیل کردن-تغییر شکل دادن
3-reprehend
سرزنش کردن
4-suffice=sufficient
کفایت کردن-کافی بودن
17.quote=narrate
نقل و قول کردن-اعلام کردن
1-announce
اعلام کردن-آگاهی دادن
2-distort
تحریف کردن-منحرف کردن
3-neglect=ignor-overlook-relinquish
نادیده گرفتن-بی توجهی کردن-چشم پوشی کردن
4-consent
اجازه دادن-رضایت دادن
18.resign
استعفا دادن
1-cosign
امضاء مشترک داشتن
2-reside=colonize-inhabit
مستقر شدن-سکنی یافتن
3-inscribe=expedicate-enroll
حکاکی کردن-ثبت نام کردن
4-abdicate
استعفا دادن
19.undoubtedly
بدون شک-بطور مطمئن-بی تردید
1-certainly
حتما- مطمئنا- بى‌ شك‌- قطعا
2-credibly
از روی اعتبار-قابل اعتماد-باور پذیر
3-distinctly
بطور صحیح-بطور متمایز-بطور مشخص
4-enthusiasticly
مشتاقانه
20.vocation
شغل-کار-حرفه
1-vacation
تعطیلات
2-Occupation
شغل -پيشه-حرفه
3-elimination
حذف-کنارگذاری-رفع
4-transaction=deal
معامله
21.refute=reject-refuse
رد کردن-نپذیرفتن-تکذیب کردن
1-deny
انکار کردن-رد کردن-تکذيب کردن
2-plead=appeal-invoke-demand
درخواست کردن-تقاضا کردن
3-revitalize
حیات دوباره بخشیدن
4-reverse=adverse-averse-inverse
معکوس
22.redeem
آزادکردن(زندانی)-جبران کردن-بازپرداخت کردن
1-set free
آزاد کردن
2-make up for=compensate-remunerate
جبران کردن
3-pay off
بازپرداخت کردن
23.evaluate
ارزیابی کردن
1-assess
برآورد كردن- ارزيابى‌ كردن- تقويم‌ كردن‌
2-estimate
برآورد كردن- تخمین کردن
3-appraises
برآورد كردن- ارزيابى‌ كردن- تقويم‌ كردن‌
24.boost
تقویت کردن
1-appreciate
قدردانی کردن-سپاسگزاری کردن
2-elaborate
با تمام جزئیات شرح دادن
3-reinforce
تقویت کردن
4-assort=classify-categorize
دسته بندی کردن-طبقه بندی کردن
25.depict
به تصویر کشیدن-نشان دادن
1-portray
تصوير کشيدن -،توصيف کردن-مجسم کردن
2-aggravaite
وخیم تر ساختن-بدتر کردن (اوضاع)
3-dentigrate
بی اعتبار ساختن-بدنام کردن
4-annoy
ناراحت کردن-اذیت کردن
26.consistent=compatible
استحکام ،-سازگار-غالبا
1-irate=angry-rabid
خشن-تندرو
2-adjacent
مجاور-همسایگی-نزدیکی
3-frequent
دايم‌- مداوم‌-غالبا
4-adherent
هوا خواه-طرفدار
27-abrogate
فسخ کردن-دفع کردن-باطل کردن
1-revoke
فسخ کردن-برهم زدن
2-repeal
لغو کردن-باطل کردن
3-countermand
فسخ کردن-برهم زدن-باطل کردن
28-condemn
سرزنش کردن-مقصر دانستن
1-disclose
افشاء کردن-آشکار ساختن
2-convict
محکوم کردن
3-adhere=advocate
وفادار ماندن-هواخواهی کردن
4-adjourn
به تعویق انداختن
29.adroit
ماهر-زبردست-چیره دست
1-adept
ماهر
2-proficient
چیره دست-ماهر
3-dexterous
متخصص-ماهر-زبردست
30.cargo
محموله-بار بزرگ
1-freight
محموله-بار بزرگ
2-advent=dawning-appearance
ظهور-پیدایش
3-affair
امور-کارها
4-calamity=dasaster-catastroph
فاجعه-مصیبت-گرفتاری
31. Inhibit
منع کردن-بازداشتن
1-deteriorate
رو به زوال رفتن-رو به فساد کشیده شدن
2-elude=evade
طرفه رفتن(سخن)
3-prohibit
منع کردن-جلوگیری کردن
4-invade=assail-attack
تجاوز کردن-هجوم بردن
32.distribute=diffuse-dispense-share
توزیع کردن-پخش کردن
1-distinguish=diagnose-identify-realize
تشخیص دادن-شناسایی کردن
2-deprive
محروم کردن
3-dispense
پخش‌ كردن‌- توزيع‌ كردن-، تقسيم‌ كردن‌
4-prescribe=medicate
نسخه پیچیدن-تجویز کردن
33. Transmit
انتقال‌ دادن‌،-منتقل‌ كردن‌
1-transfer
انتقال‌ دادن‌،-منتقل‌ كردن‌
2-convey
هدايت کردن
3-remise
انتقال‌ دادن‌،-منتقل‌ كردن‌
34.emphasize
تاکید کردن
1-accelerate=intensify-hasten
شتاب گرفتن-شدت دادن
2-accentuate
تاکید کردن
3-destine
تخصیص دادن
4-heighten
شتاب گرفتن
35.diminish
کاهش دادن-کم کردن
1-appear=emerge-disclose
ظاهر شدن-\پدیدار شدن-آشکار شدن
2-enact
وضع کردن-تصویب کردن
3-compound
ترکیب کردن
4-reduce
كاستن‌، كاهش‌ دادن‌، كم‌ كردن‌،
36.thwart=hamper-prevent
منع کردن
1.hinder
ممنوع کردن-مانع شدن
2.impede
مانع شدن
3.hurdle
سد راه کسی/چیزی شدن
37.endure
تحمل کردن-تاب آوردن
1-encirce
احاطه کردن-محاصره کردن
2-undergo
1-تحمل کردن-تاب اوردن 2-دستخوش تغییر شدن
3-appreciat
قدردانی کردن-سپاسگزاری کردن
4-crave
تمنا کردن-خواهش کردن-تقاضا کردن
38.crucial
حیاتی-ضروری-اساسی
1-efficient
کارا-پربازده
2-dignitary
احترام-تکریم
3-critical
بحرانی-حیاتی
4-credible
ا-معتبر-با اعتبار2- قابل اعتماد-باور پذیر
39.pension
مستمری-حقوق بازنشستگی
1-annuity
مستمرى ساليانه
2-tension
تنش-فشار روحی
3-retention
ابقاء-نگهداری
4-eruption
فوران-آتشفشان
40.assert=declare-profess
اذعان کردن-مدعی بودن
1-elicit
استخراج کردن-بیرون کشیدن
2-desert
1-ترک خدمت کردن 2- شایستگی-صلاحیت
3-declare
اظهار کردن-اعلان کردن
4-expel=oust-dismiss-evict
بیرون کردن-اخراج کردن
41. Exert
بکار بردن-اعمال کردن
1-utilize
بكاربردن- مورداستفاده‌ قرار دادن‌- بكارگرفتن‌
2-peculate
اختلاس کردن
3-emancipate
رهایی دادن-آزاد کردن
4. Implement
پیاده سازی کردن-اجرا کردن
42. Enhance
افزایش دادن-بهبود دادن
1-scatter
پخش کردن-پراکنده ساختن-توزیع کردن
2-augment
تقويت کردن-،تکميل کردن-زياد کردن
3-inspect
بازرسی کردن-تحقیق و تفحص کردن
4-tolerate
تحمل کردن-تاب آوردن-صبوری بخرج دادن
43. exhibition
نمایشگاه-نمایش
1-exemption
بخشش-معافیت
2-communication
ارتباطات
3-fair
نمایشگاه-منصف
4-enaction
مصوبه-تصویب
44.salary
حقوق و دستمزد
1-wage
مزد، دستمزد،
2-vague
مبهم
3-ambition
جاه طلبی-آرمان-آرزو
4-rehearsal
تمرین
45.hire
اجاره کردن(کسی)-استخدام کردن
1-exhort
نصیحت کردن
2-expedite
سرعت بخشیدن-تسریع کردن
3-employ
استخدام کردن
4-astound
متحیر ساختن-شگفت زده کردن
46.fire
اخراج کردن
1-expel
بیرون انداختن
2-oust
اخراج کردن
3-lay off
اخراج کردن
47.merit
شایستگی-صلاحیت
1-respite
تعویق
2-tendency
تمایل-میل-رغبت
3-competency
صلاحيت ،لياقت ،شايستگى
4-accuracy
صحت-دقت
48.indulge
مشارکت داشتن
1-allay
آرام کردن
2-participate
سهیم شدن-مشارکت داشتن
3-shovel
بیل زدن
4-fulfill
انجام دادن-پرکردن(جای خالی در تست)
49.urge
تحریک کردن-برانگیختن
1-arouse
بيدار کردن ،برانگيختن ،تحريک کردن
2-stimulate
تحريک کردن ،تهييج کردن ،انگيختن
3-provoke
تحريک کردن ،برانگيختن ،خشمگين کردن
50.attitude
نگرش
1-viewpoint
­نقطه‌ نظر، ديدگاه‌، نظر

2-lattitude

عرض جغرافیایی

3-aptitude

استعداد
4-disaster
فاجعه-مصیبت-گرفتاری
51.recruitment
کارمندیابی -استخدام

1-instruction

دستورالعمل-طرز تهیه
2-segment
بخش
3-maturity
بلوغ

4-staffing

کارمندیابی -استخدام

52.promote

ارتقاء یافتن-ترفیع یافتن-تشويق‌ كردن‌،

1-extol

تحسين‌ و تمجيد كردن‌،

2-demote

تنزل یافتن

3-predetermine

از پیش تعیین کردن

4-frustrate

خنثی کردن-بی اثر کردن-سرکوب کردن

53.income

درآمد

1-enigma

معما-مبهم

2-asset

دارایی

3-revenue

درآمد

4-diagnosis

شناسایی-تشخیص

54.outcome

پیامد-نتیجه

1-assumption

فرض-تصور

2-consequence

پیامد

3-saturation

اشباع

4-detection

آشکار سازی

55.forsake

رها کردن-ترک کردن

1-abandon

رها کردن-ترک کردن

2-donate

اهدا کردن

3-remedy

اصلاح کردن-تعمیر کردن

4-adjust

تنظیم کردن-سازگار كردن‌

56.devise

1-طراحی کردن2-اندیشیدن

1-devote

1- اهدا کردن 2-اختصاص دادن

2-demand

تقاضا کردن

3-design

طراحی کردن

4-revise

اصلاح کردن

57. Renounce

صرفنظر کردن-تکذیب کردن

1-convert

تبدیل کردن

2-invoke

درخواست کردن-تقاضا کردن

3-speculate

اندیشیدن-تفکر کردن-گمانه زنی کردن

4-relinquish

صرفنظر کردن

58. Generate

خلق کردن-تولید کردن

1-conform

انطباق دادن

2-abet

تحریک کردن-انگیزه دادن

3-suspect

مظلوم شدن-تردید داشتن

4-create

خلق کردن-تولید کردن

59.consume

مصرف کردن-،تحليل رفتن

1-remit

انتقال‌ دادن‌،-منتقل‌ كردن‌

2-hamper

مانع شدن

3-deplete

فرسودن‌، كاستن‌،

4-presume

تصور کردن-فرض کردن

60.intervene

تعامل داشتن-مداخله کردن ،دخالت کردن

1-interfere

دخالت‌ كردن‌، مداخله‌ كردن‌،

2-credit with

شناخته شدن

3-coax

چاپلوسی کردن-پاچه خواری کردن

4-interact

­متقابلا عمل‌ كردن‌، فعل‌ و انفعال‌ كردن‌،

1.vanquish=conquer-humble
درهم شکستن-شکست دادن
1-convey=carry-conduct
هدایت کردن-حمل کردن
2-obtruate
مسدود کردن
3-defeat=collapse-break down
شکست-شکست دادن-مغلوب ساختن
4-screen
پناه دادن-حفظ کردن
2.prognosticate=forebode
پیش بینی کردن- تشخیص دادن
1-participate=enter-take part
مشارکت کردن
2-procure
فراهم کردن- تدارک کردن
3-forecast=augur-auspicate
پیش گویی و پیش بینی کردن
4-acclaim=applaud
تحسین کردن- آفرین گفتن
3.swindle=hornswoggle
کلاهبرداری کردن
1-defraud
کلاهبرداری کردن
2-jeopardize=endanger-threaten-venture
بخطر انداختن
3-simulate
وانمود کردن- تظاهر کردن
4-designate
مشخص کردن-تعیین کردن
4.admonish
پند دادن-نصیحت کردن
1-abolish=destroy-repeal-revoke
نابودکردن-فسخ کردن
2-dominate
اهداکردن
3-counsel
مشورت دادن
4-demolish
خراب‌ كردن‌، ويران‌ كردن‌، درهم‌ كوبيدن‌
5.verify
تایید کردن-اثبات کردن
1-confirm
تاييد كردن‌، تصديق‌ كردن‌،
2-affirm
تصريح‌ كردن‌، تاكيد كردن‌
3-approve
اثبات کردن
6.thrifty=economical
صرفه جو- مقتصد
1-frugal
صرفه جو
2-commentator
منتقد-مفسر
3-cadet
کارآموز-کارورز
4-negotiator=bargain
مذاکره کننده
7.swell
توسعه دادن-گسترش دادن
1-elucidate=enlighten
توضیح دادن-روشن ساختن (موضوع دشوار)
2-expand
توسعه دادن-گسترش دادن
3-huddle
گردهم آمورن- تشکیل جلسه دادن
4-recruit
کارمندیابی کردن-استخدام کردن
8.stray
منحرف کردن-تحریف کردن
1-deviate
منحرف کردن یا شدن
2-preform
اجرا کردن
3-discern
تشخیص دادن-پی بردن-فهمیدن
4-incline
تمایل داشتن- مایل بودن
9.coerce=obligate
وادار کردن- مجبور کردن
1-compel
وادار کردن
2-impel
وادار کردن-بر آن داشتن- ،مجبور ساختن
3-instigate
تحریک کردن-برانگیختن
10.dwindle
کاهش دادن
1-dignify
بزرگ داشتن-احترام کردن
2-decline
کاهش دادن- کم کردن
3-jeoparize
ریسک کردن-بخطر افتادن
4-differ
تفاوت داشتن
11.adversary
دشمن-مخالف-رغیب
1-accessory
یدکی-مکمل-همدست
2-delegation
تفویض-واگذاری
3-foe
دشمن- مخالف
4-subsidiary
یدکی-مکمل-همدست-متمم
12.endorse
حمایت و پشتیبانی کردن-تایید کردن
1-support
حمایت کردن
2-expound
توضیح دادن-تشریح کردن
3-impose
تحمیل کردن
4-acknowledge=admit
اعتراف کردن-صحه گذاشتن
13.integrate
ادغام کردن
1-merge
ادغام کردن
2-pervail
غلبه کردن-غالب شدن-چیره شدن
3-poll
نظرسنجی کردن-رای دادن(سهام)
4-amend
اصلاح کردن-تعمیر کردن
14.withstand
ایستادگی کردن-مقاومت کردن
1-diminish
کاستن-کم رنگ جلوه دادن
2-resist
مقاومت کردن
3-persist
پافشاری کردن
4-assist
کمک دادن-یاری رساندن
15.allocate
تخصیص دادن
1-assign
تخصیص دادن
2-designate
تعیین کردن-مشخص کردن
3-undergo
1-تحمل کردن-تاب اوردن 2-دستخوش تغییر شدن
4-simplify
ساده سازی کردن
16.blame
سرزنش کردن
1-mention
ذکر کردن-بیان کردن
2-transmute=transform-convert
تبدیل کردن-تغییر شکل دادن
3-reprehend
سرزنش کردن
4-suffice=sufficient
کفایت کردن-کافی بودن
17.quote=narrate
نقل و قول کردن-اعلام کردن
1-announce
اعلام کردن-آگاهی دادن
2-distort
تحریف کردن-منحرف کردن
3-neglect=ignor-overlook-relinquish
نادیده گرفتن-بی توجهی کردن-چشم پوشی کردن
4-consent
اجازه دادن-رضایت دادن
18.resign
استعفا دادن
1-cosign
امضاء مشترک داشتن
2-reside=colonize-inhabit
مستقر شدن-سکنی یافتن
3-inscribe=expedicate-enroll
حکاکی کردن-ثبت نام کردن
4-abdicate
استعفا دادن
19.undoubtedly
بدون شک-بطور مطمئن-بی تردید
1-certainly
حتما- مطمئنا- بى‌ شك‌- قطعا
2-credibly
از روی اعتبار-قابل اعتماد-باور پذیر
3-distinctly
بطور صحیح-بطور متمایز-بطور مشخص
4-enthusiasticly
مشتاقانه
20.vocation
شغل-کار-حرفه
1-vacation
تعطیلات
2-Occupation
شغل -پيشه-حرفه
3-elimination
حذف-کنارگذاری-رفع
4-transaction=deal
معامله
21.refute=reject-refuse
رد کردن-نپذیرفتن-تکذیب کردن
1-deny
انکار کردن-رد کردن-تکذيب کردن
2-plead=appeal-invoke-demand
درخواست کردن-تقاضا کردن
3-revitalize
حیات دوباره بخشیدن
4-reverse=adverse-averse-inverse
معکوس
22.redeem
آزادکردن(زندانی)-جبران کردن-بازپرداخت کردن
1-set free
آزاد کردن
2-make up for=compensate-remunerate
جبران کردن
3-pay off
بازپرداخت کردن
23.evaluate
ارزیابی کردن
1-assess
برآورد كردن- ارزيابى‌ كردن- تقويم‌ كردن‌
2-estimate
برآورد كردن- تخمین کردن
3-appraises
برآورد كردن- ارزيابى‌ كردن- تقويم‌ كردن‌
24.boost
تقویت کردن
1-appreciate
قدردانی کردن-سپاسگزاری کردن
2-elaborate
با تمام جزئیات شرح دادن
3-reinforce
تقویت کردن
4-assort=classify-categorize
دسته بندی کردن-طبقه بندی کردن
25.depict
به تصویر کشیدن-نشان دادن
1-portray
تصوير کشيدن -،توصيف کردن-مجسم کردن
2-aggravaite
وخیم تر ساختن-بدتر کردن (اوضاع)
3-dentigrate
بی اعتبار ساختن-بدنام کردن
4-annoy
ناراحت کردن-اذیت کردن
26.consistent=compatible
استحکام ،-سازگار-غالبا
1-irate=angry-rabid
خشن-تندرو
2-adjacent
مجاور-همسایگی-نزدیکی
3-frequent
دايم‌- مداوم‌-غالبا
4-adherent
هوا خواه-طرفدار
27-abrogate
فسخ کردن-دفع کردن-باطل کردن
1-revoke
فسخ کردن-برهم زدن
2-repeal
لغو کردن-باطل کردن
3-countermand
فسخ کردن-برهم زدن-باطل کردن
28-condemn
سرزنش کردن-مقصر دانستن
1-disclose
افشاء کردن-آشکار ساختن
2-convict
محکوم کردن
3-adhere=advocate
وفادار ماندن-هواخواهی کردن
4-adjourn
به تعویق انداختن
29.adroit
ماهر-زبردست-چیره دست
1-adept
ماهر
2-proficient
چیره دست-ماهر
3-dexterous
متخصص-ماهر-زبردست
30.cargo
محموله-بار بزرگ
1-freight
محموله-بار بزرگ
2-advent=dawning-appearance
ظهور-پیدایش
3-affair
امور-کارها
4-calamity=dasaster-catastroph
فاجعه-مصیبت-گرفتاری
31. Inhibit
منع کردن-بازداشتن
1-deteriorate
رو به زوال رفتن-رو به فساد کشیده شدن
2-elude=evade
طرفه رفتن(سخن)
3-prohibit
منع کردن-جلوگیری کردن
4-invade=assail-attack
تجاوز کردن-هجوم بردن
32.distribute=diffuse-dispense-share
توزیع کردن-پخش کردن
1-distinguish=diagnose-identify-realize
تشخیص دادن-شناسایی کردن
2-deprive
محروم کردن
3-dispense
پخش‌ كردن‌- توزيع‌ كردن-، تقسيم‌ كردن‌
4-prescribe=medicate
نسخه پیچیدن-تجویز کردن
33. Transmit
انتقال‌ دادن‌،-منتقل‌ كردن‌
1-transfer
انتقال‌ دادن‌،-منتقل‌ كردن‌
2-convey
هدايت کردن
3-remise
انتقال‌ دادن‌،-منتقل‌ كردن‌
34.emphasize
تاکید کردن
1-accelerate=intensify-hasten
شتاب گرفتن-شدت دادن
2-accentuate
تاکید کردن
3-destine
تخصیص دادن
4-heighten
شتاب گرفتن
35.diminish
کاهش دادن-کم کردن
1-appear=emerge-disclose
ظاهر شدن-\پدیدار شدن-آشکار شدن
2-enact
وضع کردن-تصویب کردن
3-compound
ترکیب کردن
4-reduce
كاستن‌، كاهش‌ دادن‌، كم‌ كردن‌،
36.thwart=hamper-prevent
منع کردن
1.hinder
ممنوع کردن-مانع شدن
2.impede
مانع شدن
3.hurdle
سد راه کسی/چیزی شدن
37.endure
تحمل کردن-تاب آوردن
1-encirce
احاطه کردن-محاصره کردن
2-undergo
1-تحمل کردن-تاب اوردن 2-دستخوش تغییر شدن
3-appreciat
قدردانی کردن-سپاسگزاری کردن
4-crave
تمنا کردن-خواهش کردن-تقاضا کردن
38.crucial
حیاتی-ضروری-اساسی
1-efficient
کارا-پربازده
2-dignitary
احترام-تکریم
3-critical
بحرانی-حیاتی
4-credible
ا-معتبر-با اعتبار2- قابل اعتماد-باور پذیر
39.pension
مستمری-حقوق بازنشستگی
1-annuity
مستمرى ساليانه
2-tension
تنش-فشار روحی
3-retention
ابقاء-نگهداری
4-eruption
فوران-آتشفشان
40.assert=declare-profess
اذعان کردن-مدعی بودن
1-elicit
استخراج کردن-بیرون کشیدن
2-desert
1-ترک خدمت کردن 2- شایستگی-صلاحیت
3-declare
اظهار کردن-اعلان کردن
4-expel=oust-dismiss-evict
بیرون کردن-اخراج کردن
41. Exert
بکار بردن-اعمال کردن
1-utilize
بكاربردن- مورداستفاده‌ قرار دادن‌- بكارگرفتن‌
2-peculate
اختلاس کردن
3-emancipate
رهایی دادن-آزاد کردن
4. Implement
پیاده سازی کردن-اجرا کردن
42. Enhance
افزایش دادن-بهبود دادن
1-scatter
پخش کردن-پراکنده ساختن-توزیع کردن
2-augment
تقويت کردن-،تکميل کردن-زياد کردن
3-inspect
بازرسی کردن-تحقیق و تفحص کردن
4-tolerate
تحمل کردن-تاب آوردن-صبوری بخرج دادن
43. exhibition
نمایشگاه-نمایش
1-exemption
بخشش-معافیت
2-communication
ارتباطات
3-fair
نمایشگاه-منصف
4-enaction
مصوبه-تصویب
44.salary
حقوق و دستمزد
1-wage
مزد، دستمزد،
2-vague
مبهم
3-ambition
جاه طلبی-آرمان-آرزو
4-rehearsal
تمرین
45.hire
اجاره کردن(کسی)-استخدام کردن
1-exhort
نصیحت کردن
2-expedite
سرعت بخشیدن-تسریع کردن
3-employ
استخدام کردن
4-astound
متحیر ساختن-شگفت زده کردن
46.fire
اخراج کردن
1-expel
بیرون انداختن
2-oust
اخراج کردن
3-lay off
اخراج کردن
47.merit
شایستگی-صلاحیت
1-respite
تعویق
2-tendency
تمایل-میل-رغبت
3-competency
صلاحيت ،لياقت ،شايستگى
4-accuracy
صحت-دقت
48.indulge
مشارکت داشتن
1-allay
آرام کردن
2-participate
سهیم شدن-مشارکت داشتن
3-shovel
بیل زدن
4-fulfill
انجام دادن-پرکردن(جای خالی در تست)
49.urge
تحریک کردن-برانگیختن
1-arouse
بيدار کردن ،برانگيختن ،تحريک کردن
2-stimulate
تحريک کردن ،تهييج کردن ،انگيختن
3-provoke
تحريک کردن ،برانگيختن ،خشمگين کردن
50.attitude
نگرش
1-viewpoint
­نقطه‌ نظر، ديدگاه‌، نظر
2-lattitude
عرض جغرافیایی
3-aptitude
استعداد
4-disaster
فاجعه-مصیبت-گرفتاری
51.recruitment
کارمندیابی -استخدام
1-instruction
دستورالعمل-طرز تهیه
2-segment
بخش
3-maturity
بلوغ
4-staffing
کارمندیابی -استخدام
52.promote
ارتقاء یافتن-ترفیع یافتن-تشويق‌ كردن‌،
1-extol
تحسين‌ و تمجيد كردن‌،
2-demote
تنزل یافتن
3-predetermine
از پیش تعیین کردن
4-frustrate .
خنثی کردن-بی اثر کردن-سرکوب کردن
53.income
درآمد
1-enigma
معما-مبهم
2-asset
دارایی
3-revenue
درآمد
4-diagnosis
شناسایی-تشخیص
54.outcome
پیامد-نتیجه
1-assumption
فرض-تصور
2-consequence
پیامد
3-saturation
اشباع
4-detection
آشکار سازی
55.forsake
رها کردن-ترک کردن
1-abandon
رها کردن-ترک کردن
2-donate
اهدا کردن
3-remedy
اصلاح کردن-تعمیر کردن
4-adjust
تنظیم کردن-سازگار كردن‌
56.devise
1-طراحی کردن2-اندیشیدن
1-devote
1- اهدا کردن 2-اختصاص دادن
2-demand
تقاضا کردن
3-design
طراحی کردن
4-revise
اصلاح کردن
57. Renounce
صرفنظر کردن-تکذیب کردن
1-convert
تبدیل کردن
2-invoke
درخواست کردن-تقاضا کردن
3-speculate
اندیشیدن-تفکر کردن-گمانه زنی کردن
4-relinquish
صرفنظر کردن
58. Generate
خلق کردن-تولید کردن
1-conform
انطباق دادن
2-abet
تحریک کردن-انگیزه دادن
3-suspect
مظلوم شدن-تردید داشتن
4-create
خلق کردن-تولید کردن
59.consume
مصرف کردن-،تحليل رفتن
1-remit
انتقال‌ دادن‌،-منتقل‌ كردن‌
2-hamper
مانع شدن
3-deplete
فرسودن‌، كاستن‌،
4-presume
تصور کردن-فرض کردن
60.intervene
تعامل داشتن-مداخله کردن ،دخالت کردن
1-interfere
دخالت‌ كردن‌، مداخله‌ كردن‌،
2-credit with
شناخته شدن
3-coax

چاپلوسی کردن-پاچه خواری کردن

4-interact

­متقابلا عمل‌ كردن‌، فعل‌ و انفعال‌ كردن‌،