• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/290

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

290 Cards in this Set

  • Front
  • Back

1.vanquish





=conquer-humble

درهم شکستن-شکست دادن

1-convey






=carry-conduct

هدایت کردن-حمل کردن

2-obtruate
مسدود کردن

3-defeat






=collapse-break down

شکست-شکست دادن-مغلوب ساختن
4-screen
پناه دادن-حفظ کردن

2.prognosticate







=forebode

پیش بینی کردن- تشخیص دادن

1-participate





=enter-take part

مشارکت کردن
2-procure
فراهم کردن- تدارک کردن

3-forecast





=augur-auspicate

پیش گویی و پیش بینی کردن

4-acclaim





=applaud

تحسین کردن- آفرین گفتن

3.swindle






=hornswoggle

کلاهبرداری کردن

1-defraud

کلاهبرداری کردن

2-jeopardize







=endanger-threaten-venture

بخطر انداختن
3-simulate
وانمود کردن- تظاهر کردن
4-designate
مشخص کردن-تعیین کردن
4.admonish
پند دادن-نصیحت کردن

1-abolish





=destroy-repeal-revoke

نابودکردن-فسخ کردن
2-dominate
اهداکردن
3-counsel
مشورت دادن
4-demolish
خراب‌ كردن‌، ويران‌ كردن‌، درهم‌ كوبيدن‌
5.verify
تایید کردن-اثبات کردن
1-confirm
تاييد كردن‌، تصديق‌ كردن‌،
2-affirm
تصريح‌ كردن‌، تاكيد كردن‌
3-approve
اثبات کردن

6.thrifty






=economical

صرفه جو- مقتصد
1-frugal
صرفه جو
2-commentator
منتقد-مفسر
3-cadet
کارآموز-کارورز

4-negotiator






=bargain

مذاکره کننده
7.swell
توسعه دادن-گسترش دادن

1-elucidate






=enlighten

توضیح دادن-روشن ساختن (موضوع دشوار)

2-expand

توسعه دادن-گسترش دادن
3-huddle

گردهم آمورن- تشکیل جلسه دادن

4-recruit
کارمندیابی کردن-استخدام کردن
8.stray
منحرف کردن-تحریف کردن
1-deviate
منحرف کردن یا شدن
2-preform
اجرا کردن
3-discern
تشخیص دادن-پی بردن-فهمیدن
4-incline
تمایل داشتن- مایل بودن

9.coerce






=obligate

وادار کردن- مجبور کردن

1-compel

وادار کردن
2-impel
وادار کردن-بر آن داشتن- ،مجبور ساختن
3-instigate
تحریک کردن-برانگیختن
10.dwindle
کاهش دادن

1-dignify

بزرگ داشتن-احترام کردن
2-decline
کاهش دادن- کم کردن
3-jeoparize
ریسک کردن-بخطر افتادن
4-differ
تفاوت داشتن
11.adversary
دشمن-مخالف-رغیب

1-accessory

یدکی-مکمل-همدست
2-delegation
تفویض-واگذاری
3-foe
دشمن- مخالف
4-subsidiary
یدکی-مکمل-همدست-متمم
12.endorse
حمایت و پشتیبانی کردن-تایید کردن
1-support
حمایت کردن
2-expound
توضیح دادن-تشریح کردن
3-impose
تحمیل کردن

4-acknowledge






=admit

اعتراف کردن-صحه گذاشتن
13.integrate
ادغام کردن

1-merge

ادغام کردن

2-pervail

غلبه کردن-غالب شدن-چیره شدن
3-poll
نظرسنجی کردن-رای دادن(سهام)
4-amend
اصلاح کردن-تعمیر کردن
14.withstand
ایستادگی کردن-مقاومت کردن
1-diminish
کاستن-کم رنگ جلوه دادن
2-resist
مقاومت کردن
3-persist
پافشاری کردن
4-assist
کمک دادن-یاری رساندن
15.allocate
تخصیص دادن
1-assign
تخصیص دادن
2-designate
تعیین کردن-مشخص کردن

3-undergo

1-تحمل کردن-تاب اوردن 2-دستخوش تغییر شدن
4-simplify
ساده سازی کردن
16.blame
سرزنش کردن
1-mention
ذکر کردن-بیان کردن

2-transmute






=transform-convert

تبدیل کردن-تغییر شکل دادن
3-reprehend
سرزنش کردن

4-suffice






=sufficient

کفایت کردن-کافی بودن

17.quote






=narrate

نقل و قول کردن-اعلام کردن
1-announce
اعلام کردن-آگاهی دادن
2-distort
تحریف کردن-منحرف کردن

3-neglect







=ignor-overlook-relinquish

نادیده گرفتن-بی توجهی کردن-چشم پوشی کردن

4-consent

اجازه دادن-رضایت دادن
18.resign
استعفا دادن
1-cosign
امضاء مشترک داشتن

2-reside







=colonize-inhabit

مستقر شدن-سکنی یافتن

3-inscribe






=expedicate-enroll

حکاکی کردن-ثبت نام کردن

4-abdicate

استعفا دادن
19.undoubtedly
بدون شک-بطور مطمئن-بی تردید
1-certainly
حتما- مطمئنا- بى‌ شك‌- قطعا
2-credibly
از روی اعتبار-قابل اعتماد-باور پذیر
3-distinctly
بطور صحیح-بطور متمایز-بطور مشخص
4-enthusiasticly
مشتاقانه
20.vocation
شغل-کار-حرفه
1-vacation
تعطیلات
2-Occupation
شغل -پيشه-حرفه

3-elimination

حذف-کنارگذاری-رفع

4-transaction






=deal

معامله

21.refute






=reject-refuse

رد کردن-نپذیرفتن-تکذیب کردن
1-deny
انکار کردن-رد کردن-تکذيب کردن

2-plead







=appeal-invoke-demand

درخواست کردن-تقاضا کردن

3-revitalize

حیات دوباره بخشیدن

4-reverse






=adverse-averse-inverse

معکوس

22.redeem

آزادکردن(زندانی)-جبران کردن-بازپرداخت کردن
1-set free
آزاد کردن

2-make up for







=compensate-remunerate

جبران کردن
3-pay off
بازپرداخت کردن
23.evaluate
ارزیابی کردن
1-assess
برآورد كردن- ارزيابى‌ كردن- تقويم‌ كردن‌
2-estimate
برآورد كردن- تخمین کردن
3-appraises
برآورد كردن- ارزيابى‌ كردن- تقويم‌ كردن‌
24.boost
تقویت کردن
1-appreciate
قدردانی کردن-سپاسگزاری کردن
2-elaborate
با تمام جزئیات شرح دادن
3-reinforce
تقویت کردن

4-assort






=classify-categorize

دسته بندی کردن-طبقه بندی کردن
25.depict
به تصویر کشیدن-نشان دادن
1-portray
تصوير کشيدن -،توصيف کردن-مجسم کردن
2-aggravaite
وخیم تر ساختن-بدتر کردن (اوضاع)
3-dentigrate
بی اعتبار ساختن-بدنام کردن
4-annoy
ناراحت کردن-اذیت کردن

26.consistent






=compatible

استحکام ،-سازگار-غالبا

1-irate






=angry-rabid

خشن-تندرو
2-adjacent
مجاور-همسایگی-نزدیکی
3-frequent
دايم‌- مداوم‌-غالبا

4-adherent

هوا خواه-طرفدار

27-abrogate

فسخ کردن-دفع کردن-باطل کردن
1-revoke
فسخ کردن-برهم زدن
2-repeal
لغو کردن-باطل کردن
3-countermand
فسخ کردن-برهم زدن-باطل کردن
28-condemn
سرزنش کردن-مقصر دانستن
1-disclose
افشاء کردن-آشکار ساختن

2-convict

محکوم کردن

3-adhere






=advocate

وفادار ماندن-هواخواهی کردن
4-adjourn
به تعویق انداختن

29.adroit

ماهر-زبردست-چیره دست
1-adept
ماهر
2-proficient
چیره دست-ماهر
3-dexterous
متخصص-ماهر-زبردست
30.cargo
محموله-بار بزرگ

1-freight

محموله-بار بزرگ

2-advent





=dawning-appearance

ظهور-پیدایش

3-affair

امور-کارها

4-calamity





=dasaster-catastroph

فاجعه-مصیبت-گرفتاری

31. Inhibit

منع کردن-بازداشتن

1-deteriorate
رو به زوال رفتن-رو به فساد کشیده شدن

2-elude





=evade

طرفه رفتن(سخن)

3-prohibit

منع کردن-جلوگیری کردن

4-invade






=assail-attack

تجاوز کردن-هجوم بردن

32.distribute






=diffuse-dispense-share

توزیع کردن-پخش کردن

1-distinguish






=diagnose-identify-realize

تشخیص دادن-شناسایی کردن
2-deprive
محروم کردن
3-dispense
پخش‌ كردن‌- توزيع‌ كردن-، تقسيم‌ كردن‌

4-prescribe






=medicate

نسخه پیچیدن-تجویز کردن

33. Transmit

انتقال‌ دادن‌،-منتقل‌ كردن‌
1-transfer
انتقال‌ دادن‌،-منتقل‌ كردن‌
2-convey

هدايت کردن

3-remise
انتقال‌ دادن‌،-منتقل‌ كردن‌
34.emphasize
تاکید کردن

1-accelerate





=intensify-hasten

شتاب گرفتن-شدت دادن
2-accentuate
تاکید کردن

3-destine

تخصیص دادن
4-heighten
شتاب گرفتن
35.diminish

کاهش دادن-کم کردن

1-appear






=emerge-disclose

ظاهر شدن-\پدیدار شدن-آشکار شدن
2-enact
وضع کردن-تصویب کردن
3-compound
ترکیب کردن
4-reduce
كاستن‌، كاهش‌ دادن‌، كم‌ كردن‌،

36.thwart







=hamper-prevent

منع کردن
1.hinder
ممنوع کردن-مانع شدن
2.impede
مانع شدن

3.hurdle

سد راه کسی/چیزی شدن
37.endure
تحمل کردن-تاب آوردن
1-encirce
احاطه کردن-محاصره کردن
2-undergo
1-تحمل کردن-تاب اوردن 2-دستخوش تغییر شدن
3-appreciat
قدردانی کردن-سپاسگزاری کردن

4-crave

تمنا کردن-خواهش کردن-تقاضا کردن
38.crucial
حیاتی-ضروری-اساسی
1-efficient
کارا-پربازده

2-dignitary

احترام-تکریم
3-critical
بحرانی-حیاتی

4-credible

ا-معتبر-با اعتبار2- قابل اعتماد-باور پذیر

39.pension

مستمری-حقوق بازنشستگی

1-annuity

مستمرى ساليانه

2-tension

تنش-فشار روحی

3-retention

ابقاء-نگهداری
4-eruption
فوران-آتشفشان

40.assert





=declare-profess

اذعان کردن-مدعی بودن

1-elicit

استخراج کردن-بیرون کشیدن

2-desert

1-ترک خدمت کردن 2- شایستگی-صلاحیت

3-declare

اظهار کردن-اعلان کردن

4-expel





=oust-dismiss-evict

بیرون کردن-اخراج کردن
41. Exert
بکار بردن-اعمال کردن

1-utilize

بكاربردن- مورداستفاده‌ قرار دادن‌- بكارگرفتن‌

2-peculate

اختلاس کردن

3-emancipate






=set free-redeem



رهایی دادن-آزاد کردن

4. Implement

پیاده سازی کردن-اجرا کردن

42. Enhance






=improve-augment

افزایش دادن-بهبود دادن

1-scatter






=disperse-diffuse-circulate

پخش کردن-پراکنده ساختن-توزیع کردن

2-augment

تقويت کردن-،تکميل کردن-زياد کردن

3-inspect

بازرسی کردن-تحقیق و تفحص کردن
4-tolerate
تحمل کردن-تاب آوردن-صبوری بخرج دادن

43. exhibition

نمایشگاه-نمایش

1-exemption

بخشش-معافیت
2-communication
ارتباطات
3-fair
نمایشگاه-منصف
4-enaction
مصوبه-تصویب
44.salary
حقوق و دستمزد
1-wage
مزد، دستمزد،

2-vague






=ambiguous-unclear-cloudy

مبهم
3-ambition
جاه طلبی-آرمان-آرزو
4-rehearsal
تمرین
45.hire
اجاره کردن(کسی)-استخدام کردن

1-exhort

نصیحت کردن

2-expedite






=catalyze

سرعت بخشیدن-تسریع کردن

3-employ

استخدام کردن

4-astound






=astonish-astound

متحیر ساختن-شگفت زده کردن

46.fire

اخراج کردن
1-expel
بیرون انداختن
2-oust
اخراج کردن
3-lay off
اخراج کردن
47.merit
شایستگی-صلاحیت
1-respite
تعویق
2-tendency
تمایل-میل-رغبت
3-competency
صلاحيت ،لياقت ،شايستگى

4-accuracy

صحت-دقت

48.indulge

مشارکت داشتن

1-allay

آرام کردن

2-participate
سهیم شدن-مشارکت داشتن
3-shovel
بیل زدن
4-fulfill
انجام دادن-پرکردن(جای خالی در تست)
49.urge
تحریک کردن-برانگیختن
1-arouse
بيدار کردن ،برانگيختن ،تحريک کردن

2-stimulate

تحريک کردن ،تهييج کردن ،انگيختن
3-provoke
تحريک کردن ،برانگيختن ،خشمگين کردن
50.attitude
نگرش
1-viewpoint
­نقطه‌ نظر، ديدگاه‌، نظر
2-lattitude
عرض جغرافیایی
3-aptitude
استعداد
4-disaster
فاجعه-مصیبت-گرفتاری
51.recruitment
کارمندیابی -استخدام
1-instruction
دستورالعمل-طرز تهیه
2-segment
بخش

3-maturity

بلوغ
4-staffing
کارمندیابی -استخدام
52.promote
ارتقاء یافتن-ترفیع یافتن-تشويق‌ كردن‌،
1-extol
تحسين‌ و تمجيد كردن‌،
2-demote
تنزل یافتن
3-predetermine
از پیش تعیین کردن

4-frustrate .

خنثی کردن-بی اثر کردن-سرکوب کردن
53.income
درآمد

1-enigma

معما-مبهم
2-asset
دارایی

3-revenue

درآمد

4-diagnosis

شناسایی-تشخیص

54.outcome

پیامد-نتیجه

1-assumption

فرض-تصور

2-consequence

پیامد
3-saturation
اشباع
4-detection
آشکار سازی

55.forsake

رها کردن-ترک کردن
1-abandon

رها کردن-ترک کردن

2-donate






=dedicate-grant-devote

اهدا کردن

3-remedy

اصلاح کردن-تعمیر کردن
4-adjust
تنظیم کردن-سازگار كردن‌
56.devise
1-طراحی کردن2-اندیشیدن
1-devote
1- اهدا کردن 2-اختصاص دادن
2-demand
تقاضا کردن
3-design
طراحی کردن
4-revise
اصلاح کردن
57. Renounce
صرفنظر کردن-تکذیب کردن
1-convert
تبدیل کردن
2-invoke
درخواست کردن-تقاضا کردن
3-speculate
اندیشیدن-تفکر کردن-گمانه زنی کردن
4-relinquish
صرفنظر کردن
58. Generate
خلق کردن-تولید کردن
1-conform
انطباق دادن
2-abet
تحریک کردن-انگیزه دادن
3-suspect
مظلوم شدن-تردید داشتن
4-create
خلق کردن-تولید کردن
59.consume
مصرف کردن-،تحليل رفتن
1-remit
انتقال‌ دادن‌،-منتقل‌ كردن‌
2-hamper
مانع شدن
3-deplete
فرسودن‌، كاستن‌،
4-presume
تصور کردن-فرض کردن
60.intervene

تعامل داشتن-مداخله کردن ،دخالت کردن

1-interfere
دخالت‌ كردن‌، مداخله‌ كردن‌،
2-credit with
شناخته شدن

3-coax

چاپلوسی کردن-پاچه خواری کردن
4-interact

­متقابلا عمل‌ كردن‌، فعل‌ و انفعال‌ كردن‌،