Collocation 12

Front 1

اون دختره داشت شرشر گریه می‌کرد.

اشکهام داشت شرشر می‌ریخت.

Back 1

The girl was in a flood/floods of tears.

Tears were streaming down my face.

Front 2

مردم در انتهای سخنرانی از سالن ریختن بیرون

Back 2

The people poured out of the hall at the end of the lecture.

Front 3

مردم یکی یکی وارد سالن کنسرت شدن.

Back 3

People trickled into the concert hall.

Front 4

بیرون اتاق ما سیل ترافیک تمام شب جریان داشت.

Back 4

There was a stream of traffic outside our room all night.

Front 5

میتونستم بگم ماری توی مود خوبی بود با لبخند شادی که توی صورتش بود.

Back 5

I could tell Maria was in a good mood by the sunny smile on her face.

Front 6

چشمهای اون پسربچه برق زد وقتی دید پدرش داره نزدیک میشه.

Back 6

The little boy's eyes lit up when he saw his dad approaching.

Light up

Front 7

بیا یکم موزیک شاد بزاریم تا فضا رو شاد کنیم.

Back 7

Let's put some happy music on to lighten the atmosphere.

Front 8

پدربزرگم در طی روزهای تاریک جنگ داخلی از ۳۶ تا ۳۹ زندگی کرد.

Back 8

My grandfather lived through the dark days of Civil War from 1936 to 1939.

Front 9

چشمهای اون دختر از هیجان برق زد همینکه برای مهمونی آماده شد.

Back 9

The girl's eyes shone with excitement as she prepared for the party.

ɪkˈsaɪtmənt

Front 10

حالت آقای گراهام بهم ریخت همینکه اخبار وحشتناک رو بهش گفته شد.

Back 10

Mr Graham's expression/face darkened as he was told the terrible news.

Front 11

جریان زیادی از وسایل نقلیه در بزرگراه اصلی وجود داشت.

Back 11

There was a steady stream of vehicles on the main highway.

Front 12

اعصاب‌ها بهم ریخت، متاسفم و من هم یکی از اونها بودم.

Back 12

Tempers flared, I'm afraid, and mine was one of them.

Front 13

لپ‌هام از خجالت سرخ شدن

Back 13

My cheeks were burning with embarrassment .

Front 14

خشونت در پایتخت شعله ور شده است

Back 14

Violence has flared up in the capital

Front 15

طبقه بالا و پایین جامعه

Back 15

Bourgeoisie and Proletariat