• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/50

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

50 Cards in this Set

  • Front
  • Back
  • 3rd side (hint)

Procession

کارناوال

prəˈseʃən

promenade

مسیر ساحلی

prɒməˈnɑːd

Intermezzo

قطعه موسیقی کوتاه بین دو بخش اصلی در اُپرا یا ارکستر، میان پرده

ˌɪntəˈmetsəʊ

Mermaid

پری دریایی

ˈmɜːmeɪd

Looking glass

آینه

ˈlukɪŋ glɑːs

Shore

ساحل

ʃɔː(r)

Infinitude

عدد یا مقدار بی نهایت

ɪnˈfɪnɪtjuːd

Infinite

بی نهایت - بی کرانه

ˈɪnfɪnət

Genesis

آغاز یا منشا چیزی

ˈdʒenəsɪs

Celestial

آسمانی، بهشتی - بسیار زیبا

səˈlestiəl

Descend

فرود آمدن - (تاریکی، سکوت، هیجان) استیلا یافتن، در بر گرفتن

dɪˈsend

Descent

فرود - نزول - نژاد، اصل و نسب

dɪˈsent

perihelion

نقطه ای در مدار چرخش یک سیاره که کمترین فاصله را تا خورشید دارد

ˌperɪˈhiːlɪən

Waltz

رقص والس - موسیقی رقص والس - رقصیدن به سبک والس - با نخوت راه رفتن - موفق شدن یا نایل شدن به چیزی بدون دشواری زیاد

wɔːls

Elegy

مرثیه

ˈelɪʤi

Void

خلأ - فاقدِ، بدونِ - (در مورد توافق یا قرارداد) غیر قانونی و فاقد اعتبار ‌- قرارداد غیر قانونی و فاقد اعتبار بستن

vɔɪd

Vow

عهد

vau

Mutiny

شورش

ˈmjuːtɪni

Bounty

پولی که به عنوان جایزه از سوی دولت اعطا می شود - بخشش، سخاوت - وفور، فراوانی

ˈbaʊnti

Longing

اشتیاق، شوق - مشتاق

ˈlɒŋɪŋ

Fulfil

تحقق بخشیدن، محقق ساختن - دارا بودن، حائز بودن - ارضا کردن، اشباع کردن

fulˈfɪl

Unfulfilled

تحقق نیافته - ناخرسند، ارضا نشده

ˌʌnfulˈfɪld

Suffocate

خفه شدن - خفه کردن

ˈsʌfəkeɪt

Drift

آهسته و روان به پیش رفتن در آب یا هوا - آهسته و روان حرکت کردن، جریان یافتن - بدون نقشه و برنامه و تصمیم رفتن، کشانده شدن - (با باد) انباشته شدن، توده شدن - جریان، حرکت آهسته و پیوسته - توده، انباشته، کپه

drɪft

Possession

دارایی، داشته - مالکیت - حمل داروها و سلاح های غیر قانونی، حالت داشتن داروها و سلاح های غیر قانونی - مستعمره - تسخیر، حالت کنترل شدن توسط شیطان یا یک روح شریر

pəˈzeʃn̩

Epic

شعر حماسی، شعر پهلوانی - حماسی، پهلوانی - تحسین برانگیز - محشر

ˈepɪk

Choir

گروه همسرا، دسته همخوان، گروه کُر - جایگاه گروه کُر در کلیسا

ˈkwaɪə(r)

Chant

شعار - سرود مذهبی، مناجات آوازی - شعار دادن - سرود مذهبی خواندن، مناجات آوازی کردن

ʧɑːnt

Youth

جوانی - جوانان - یک مرد جوان

juːθ

Breeze

نسیم، باد ملایم - کاری که انجامش آسان است - شاد و شنگول و با اعتماد به نفس حرکت کردن

briːz

Aqua

آب

ˈækwə

Deliverance

رهایی، نجات، رستگاری

dɪˈlɪvərəns

Souvenir

سوغات، یادگاری

ˌsuːvəˈnɪə(r)

Acknowledge

تایید کردن، تصدیق کردن - پذیرفتن - اعلان وصول کردن - اعتنا کردن، محل گذاشتن - به صورت عمومی تشکر و قدردانی کردن

əkˈnɒlɪdʒ

Perpetuate

تداوم بخشیدن

pəˈpeʧueɪt

Tide

جذر و مد - جریان غالب افکار و عقاید - روند افزایشی - احساس ناگهانی - هنگام، ایام

taɪd

Twilight

شفقِ غروب، تاریک و روشنِ شب - مرحله پایانی، پایانی

ˈtwaɪlaɪt

Delicate

ظریف، لطیف - زود آسیب، شکننده، کم بنیه - ملایم

ˈdelɪkət

Cape

شنل - دماغه

keɪp

Perpetual

پیوسته، مداوم - یکریز، پیاپی - دائمی

pəˈpeʧuəl

Glory

افتخار - حمد و ستایش خداوند، ثنای خداوند - زیبایی فوق العاده، شکوه، جلال - مایه مباهات

ˈɡlɔːri

Sequence

زنجیره، دنباله - ترتیب - سکانس - ترتیب دادن، به دنبال هم مرتب کردن

ˈsiːkwəns

Gentle

آرام و مهربان - ملایم

ˈdʒentl̩

Westbound

مسافرِ غرب، رهسپارِ غرب

ˈwestbaʊnd

Shimmer

درخشیدن با یک نور ملایم که به نظر اندکی حرکت می کند - درخشش با یک نور ملایم که به نظر اندکی حرکت می کند

ˈʃɪmə(r)

Deliver

تحویل دادن، رساندن - ارائه دادن، ارائه کردن - به تعهد خود عمل کردن، تعهد خود را محقق ساختن - وضع حمل کردن، به دنیا آوردن - (در مورد ضربه) حواله کردن، پرتاب کردن، نواختن - نجات دادن، رهانیدن

dɪˈlɪvə(r)

Port

شهر بندری، بندرگاه، بندر

pɔːt

Saga

داستان ماجرایی و قهرمانانه (به ویژه نروژی یا ایسلندی) - داستان بلند، سرگذشت، قصه - ماجرا

ˈsɑːgə

Champion

برنده، قهرمان (به ویژه در مسابقات ورزشی) - حامیِ، حمایت کننده از (با of) - جنگیدن برای یا صحبت کردن در حمایت از یک گروه یا عقیده

ˈtʃæmpɪən

Cue

علامت، نشانه - چوب بیلیارد - علامت دادن برای شروع یک کار

kjuː