• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/20

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

20 Cards in this Set

  • Front
  • Back
  • 3rd side (hint)

Adverse

مخالف سو خصمانه

آدم وقتی verse (شعر) او را میشنود مخالف او میشه


او مخالف زدن ادویه به غذاست

Extortion

زورگویی اخاذی

وقتی اکس میخوره و ترش میکنه شروع میکنه بهزورگویی کردن



Imresario

مدیر کنسرت یانمایش مدیر برنامه

این اخلاق پریسا ازوقتی مدیر برنامه شده تغییر کرده


این بره ساریو مدیر برنامه هارو بیاره

asset

امتیاز موهبت صفت ممتاز

ا سه تا امتیاز داره


ا سه تا امتیاز گرفت



bigot

شخص متعصب مرتجع

شخص متعصب مرتجع

هرکی بگت به زنش از خونه بیرون نرو آدم متعصبیه


آدم های بیگ بسیار متعصبن

blatant

پر سرو صدا جلف و و قیح

بلا رو تنت میاره که دیگه سرو صدا نکنی


بله تنت رو بشور نگر نه باهات برخورد میشه

entourage

همراهان اطرافیان

همراهان و اطرافیان من عاشق این ترنج شدن، این تور از ژاپن اومده همراهان و اطرافیان زیادی داره

virulent

خصمانه مرگبار خطرناک

ورو لنتهات و عوض کن خطرناکه مرگباره،لنت ماشین و عوض نکردم منجر شد به یک حادثه خطرناک

venom

زهر


مجازاٌ کینه



توی ونم به زنم زهر دادم ازش کینه دارم،

spew

بیرون ریختن استفراق کردن

از بوی بد استفراق کردم،اسپ و استفراق کرد،

loath

بی میل بیزار متنفر

از ادمهای لوث متنفرم،لوث نشو با رفتنت به لسانجلی بیمیلم

solicit

درخواست کردن تقاضا کردن

ساای سی تومن درخواست کردیم ندادن براشون کار نکردیم،سالی سه تا کتاب از من درخواست کرد

astute

زیرک تیز فهم

از توت خوردنش مسخصه آدمه زیرکیه،از توت خوردن باهوش شده

advocate

حمایت کردن از


طرفداری کردن از

اااا دو دوک فرانسه ازت حمایت کردن

ineffectual

بی نتیجه نالایق بی عرضه

این افه کوچولوها بیفایدس، این افه اومدنت بی نتیجه س

scrutinize

بررسی کردن موشکافی کردن

اسکورت اون نازه داره همه رو بررسی میکنه،اسکر تناز و بررسی کرد

nefarious

شنیع زشت موذی

نفرینیس اون کارهاش زشته نفرین شدس، نفرای اوست که کارهاشون شنیع و موذیانه س

amicable

مسالمت آمیز صلح طلبانه

امیرکبیر بامردم میالمت آمیز برخورد میکرد،عمه توکاره کابله خبلی صلح طلبه باهات راه میاد

vexatious

آزار دهنده پردردسر

واکس زدن برا من آزار دهنده بود،بوی واکسش برام آذاردهنده بود

malady

ناخوشی نابسامانی آشفتگی

با گوش دادن به ملودی بیماریش از بین رفت،ملتی آشفته ملت بیچاره ایران