• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/88

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

88 Cards in this Set

  • Front
  • Back

Contemplate

Think about,ponder,consider


عمیقا فکرکردن اندیشیدن تصور کردن

Stamina

استقامت بنیهstaying power

Skeptical

Doubtful

Span

بطول انجامیدن،پل زدن روی رودخانه

Align

میزان کردن در یک راستا کردن

Feasible

امکان پذیر ممکن و شدنی

Impractical

غیرواقعی نشدنی

Extinguish

فرونشاندن،خاموش کردن،نابود کردن

Pigment

رنگدانه ماده رنگی

Credulous

ساده لوح،زودباور

Devoid

تهی عاری خالی

Withdraw

سرباز زدن پا پس کشیدن عقب کشیدن

Cultivation

کشت زراعت

Mingle

امیخته شدنن تلفیق نمودن قاتی شدن

Resent

عصبانی کردن دلخورشدن

Fragment=particle

بخش،جز،ذره

Gratitude

قدرشناسی

Purify

تطهیرکردن زدودن الودگی

Pragmatism

عمل گرایی

Overthrow

سقوط . براندازی کردن

Dictate

کنترل کردن دیکته کردن دستور دادن

Deprive

محروم کردن بی بهره کردن

Quest

جستجو با تلاش فراوان

Aesthetic

هنری زیبایی شناختی

Render

انتقال دادن تامین کردن سبب شدن

Underlie

مسبب چیزی بودن زمینه چیزی بودن

Scold

سرزنش کردن عیبجویی کردن

Elaborate

ماهرانه باجزییات به تفصیل/توضیح دادن

Disorder

بیماری بینظمی شلوغی

Chaos

هرج و مرج بی نظمی

Perplex

گیج کردن بغرنج کردن سردرگم کردن

Exacerbate

بدترکردن وخیم کردن

Emphatic

محکم باحرارت و راستین قاطع

Undermine

تضعیف متزلزل نمودن

Aggravate=exacerbate

Worsenازردن تشدیدکردن بدترکردن

Latent

غایب پنهانhidden

Sluggish

سست تنبل بیحال کساد راکد

Vanquish

غلبه نمودن شکست دادن درهم شکستن

Overcome

Vanquish

Sporadic

Infrequent

Dispatch

Sending/اعزام کردن اعزام

Virtually

درواقع درعمل

Embark

سوارکردن آغاز کردن

Retard

به تاخیر انداختن کندکردن عقب انداختن

Pitfall

Hazard danger difficulty

Intimidate

ترساندن کسی تا کاری برایت انجام دهد

Vulnerable=susceptible

در معرضِ،اسیب پذیر،مستعد،تاثیر پذیر

Jeopardy

Peril danger risk

Lethal

Mortal

Speculate

سرمایه گذاری کردن به امید سود/حدس زدن

Investment

سرمایه گذاری سرمایه

Fallacy

تصور و اعتقاد غلط

Fanatical

مشتاق سرسپرده متعصب

Treacherous

خائ بیوفا

Audacity

جسارت جرئت

Exhaustive

جامع و فراگیر کامل

Distort

پیچاندن تحریف کردن بدشکل کردن

Rumor

شایعه

منتشرکردن موضوع عنوان

Issue

Context

متن محتوا مفهوم شرایط فاکتور

Reconcile

منطبق کردن اشتی دادن یکی کردن

Strand

رشته عنصر وجز

Remnant

چیزباقیمانده بقایا پسمانده

Contribution

کمک هزینه کمک

Expressive

نشاندهنده گویا حاکی از پراحساس

Unfold

برملاکردن بازگو شدن بازکردن

Improvisation

حاضرجوابی ابتکار بداهه

Colloquial

محاوره ای و غیررسمی

Articulate

فصیح روان بیان نمودن

Recount

گفتن شرح دادن تعریف کردن

Impatient

بیتاب و بی حوصله

Represent=depict

نشان دادن به تصویر کشیدن حاکی بودن

Exhilarate

هیجان زده و خوشحال نمودن

Thrill

هیجان شادی خوشحالی

Deplete

Consume

Devour

بلعیدن حریصانه خوردن

Enormity

شرارت زیادی بزرگی عظمت

Immense

عظیم وسیع کلان

Criterion

ضابطه معیار استانداردها

Tanable

توجیه پذیرقابل دفاع نگهداشتنی

Justify

توجیه کردن ثابت و تصدیق کردن

Abridge

کوتاه و مختصرکردن خلاصه وردن

Evoke

به یاد اوردن تداعی کردن

Recollect

به خاطر اوردن به یاد اوردن

Collaborate

همکاری کردن تبانی کردن

Coordination

همکاری و مشارکت هماهنگی

Implementation

اجرا پیاده سازی راه اندازی

Participate

شرکت کردن درگیرو مشغول شدن