• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/164

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

164 Cards in this Set

  • Front
  • Back

کارواش سر راهی

Drive-through

بی سر و صدا

Low-key...lowkey party

حال چیزی را داشتن

Feel up to smt

عمدی

Willful

جاخالی دادن. قسر در رفتن

Dodge

گسالندن. از هم باز کردن

Unreval

غیرقابل توجیح و دفاع

Untenable

حکم قاضی

Warrant

وارث

Heir

پیش خودت نگه دار (این رازو)

Keep it to yourself

بین خودمون باشه

Keep it between us

شعاع

Radius

خیلی نگران

Worried sick

به کسی با زور امر و نهی کردن

Hesctor smb

مخروط

Cone

قبولاندن

Sell

بندرخت

Clothesline

اشتهای کسی را زیاد کردن

Whet one's appetite

کسی را گیج و ذهنش را منحرف کردن

Screw with one's head

در بحث... وارد شدن

Take sides in...

پافشار و مصر

Insistent

کسی به خودش سخت گرفتن

Work oneself up

کسی احساسات خودش را کنترل کردن

Get a hold of oneself

سرپرستی و نظارت کردن

Oversee

سرپرستی و نظارت کردن

Oversee

افراط

Overkill

فضول

Prying

حرف تو دهنم نذار

Don't twist my words

موریانه

Termite

رای گیری کردن

Take a vote

بازبینی و بازرسی کردن

Inspect

نابود کردن

Eliminate

نابود کردن

Eliminate

مانع. دیوار به شکل مانع

Barrier

کسی را بخاطر ایده اش مسخره کردن

Laugh smb out of smt/smw

از اینجا به بعد

From here on out

روی کسی/چیزی شرط بستن(برای بیان اطمینان)

My money is on ...

دلشوره پیدا کردن-دلشوره

Missgive-ing

اینو از من داشته باش

Take it from me

همین طور میشه برای...

Same goes for...

کجامو دوست داری بوس کنی

Where do you like to kiss me

نصب کردن

Plant

فهمیدن چرا

Get why

نه دهم

Nine-tenth

رو دستم ماند/مرد

Die on me

رو دستم ماند/مرد

Die on me

معلق / در دست اجرا

Pending

*یک عالم کار معلق داریم

We have a lot of jobs pending

این کالا چه ارزشی دارد

What's this stuff worth

این کالا چه ارزشی دارد

What's this stuff worth

بادام

Almond

*او داشت روزها را میشمرد تا پسرش رسید

She was counting the days until her son came back

آزار رساندن و به ستوه آوردن/ آزار

Persecute/ion

برو سر اصلی که...

Cut to smt...

میمون وار تقلید کردن

Ape

بار. محصول

Yield

چیزی را به انجام رساندن

Hook up smt معنی های دیگر هم دارد بررسی کنید

هدر دادن و ضایع کردن و حرام کردن

Squander

اضافه کاری

Overtime

چیزی را خرد کردن

Break smt up

رسیدن به کسی که تحت تعقیب است

Catch up with ...

رسیدن به کسی که تحت تعقیب است

Catch up with ...

لشی و بیحالی

Inertia

سرم داره گیج میره

My head is spinning

بازی با ذهن

Mind game

دسته صندلی

Armrest

هار

Rabid

چیزی را به عنوان چیزی فرض کردن

Take smt as smt(take it as an advice)

قوی تر کردن

Reinforce

به کسی ترحم کردن

Take pity on smb

تصمیمتو بگیر

Make your mind

تصمیمتو بگیر

Make your mind

کسی را پیش قانون لو دادن

Rat smb out

چیزی را درمان کردن. رسیدگی و حل کردن

Vet

به یاد قدیما اینکارو بکن

For old time's sake

آن پرده را باز بگذار

Leave that curtain off

دست بند بودن - کسی که دستش بند است

Encumber-ed

برای ... وقت گذاشتن

Take the time to...

جادوگر

Wizard

ساحره

Witch

ساحره

Witch

غیر رسمی

Casual

کدو تنبل

Pumpkin

کلم

Cabbage

با پای پیاده

On foot

ول کردن

Let go of...

با دهن آهنگ ساختن

Beat box

در مواقع مضیقه

In the times of hardship

شکل خوبی داره

It's in a good shape

...را سخت گرفتن

Take...hard

برگشتن سر کار

Make it back to work

یه لیوان آب بم بده

Get me a glass if water

خانه کسی شب ماندن

Sleep over smb's place

کاسه زیر نیم کاسه داشتن

To be up to something (no good)

هشیار ماندن

Stay alert

هشیار ماندن

Stay alert

خانه دار

Homemaker

خانه دار

Homemaker

جای کسی را پر کردن

Take one's place

بعهده گرفتن، تقبل کردن

Assume

متاثر

Touched

متاثر

Touched

افراط کردن

Overdo

میترسم همینطور باشه

I'm afraid so

بیسیم

Walkie talkie

نقاشی

Drawing

نقاشی

Drawing

صدای این موزیک خیلی بلنده

This music is way too loud

مهمونی گرفتن

Throw some (a) party

مهمونی گرفتن

Throw some (a) party

مسافر قاچاقی، کسی کع یواشکی سوار قطار یا کشتی یا هواپیما.... میشود

Stowaway

درو کردن

Harvest

ضد...مثلا ضد حشره

Repellent...insect-repllent

جنین

Embryo

جنین

Embryo

دزددریایی

Pirate

لولیدن(مثل کرم)

Squirm

رووو برگرداندن از...

Turn one's back on ....

گران بها

Priceless

پشت سر گذاشتن

Weather

پشت سر گذاشتن

Weather

...را یاد گرفتن

Get the hang of. ..

دردسرساز و مزاحم

Troublesome

نشدن و بهم خوردن

Fall through

زودتر از بقیه دست بکار شدن

Get a jump on it

از ... پایین پریدن

Jump off ...

زودتر (before)

Earlier on

مرد با غیرت

Protective

پاره وقت

Part-time

پر حرف

Chatty

صرع

Epilepsy

بهت تا... وقت میدم

I give you until...

یار و شریک

Sidekick

بلوغ

Puberty

آگهی که با دست پخش میکنند

Flier

میل

Penchant

...در سطح پایین رتبه

Low-level...

درست جلوی چشمام

Right before(under) my (very) eyes

تقوا و پارسایی

Piety

هماهنگ بودن با...

To be consonant with...

سر و ته ... را درآوردن

Get to the bottom of...

خودمانی تازه کار(سرباز یا پلیس)

Rookie

کفتر پراندن

Flip pigeons

رسوایی و بی آبرویی

Scandal

بالا بردن

Up (verb)

رمز گشایی کردن

Decode

ابدا زحمتی نیست

It's no bother at all

اطلاع دادن و خبر دادن

Notify

به همه گفتن و لو دادن

Lay out

گچ یا گچی

Plaster

گوه

Wedge

نهفته

Latent

کمینگاه

Ambush

کسی را تا ... رساندن

Give smb a lift to...

جبر ناخودآگاه

Compulsion

هماهنگ کردن با ...

Coordinato

بعنوان ... حساب شدن

Count it as ...

ماشین را پارک کردن

Put the car in park

کوتاه و پهن

Stocky

دور و بر چیزی رفتن

Get around to smt

بچه دهاتی

Farmkid

ایستاده شاشیدن

Take a leak

خانه مجلل

Mansion

دوباره زنده شدن-شده

Resurrect-ed