• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/61

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

61 Cards in this Set

  • Front
  • Back
  • 3rd side (hint)

entgehen

از دست دادن \ متوجه نشدن \ نجات یافتن

Experimentieren

دست به ازمایش زدن، ازمایشهایی به عمل اوردن

Zärtlich

مهربان، محبت امیز، عاشقانه

relativ

نسبی، نسبتا، تقریبا

Rügen

توبیخ، سرزنش، ملامت

ausschließen

محروم کردن، شرکت ندادن، راه ندادن به

Stand

وضعیت، چگونگی، کیفیت، تحولات، مرحله، حد، سطح، پژوهشها

erstrebenswert

دلخواه، مطلوب

Ansicht

نظر، عقیده، طرز، فکر، افکار، دید، دیدگاه

Anwinkeln

خم کردن، زاویه دادن به

derartig

چنین، اینگونه

Angabe

ذکر، اظهار، گفته، توضیح، سفارش، دستور، اطلاع

Eskalation

گسترش، افزایش

eine Eskalation der Gewalt verhindern از افزایش خشونت جلوگیری کنید

Wahrhaftig

واقعا، جدی، براستی

glechwertig

هم ارز، هم سطح، هم پایه

erlös

درامد، مبلغ حاصل، سود خالص

Integrieren

یکپارچه کردن، هماهنگ\متحد کردن

entsetzt

وحشت زده، یکه خوردن، شوکه

Verhältnis

رابطه، ارتباط، نسبت

Vereinbaren

قرار گذاشتن، تعیین\معین\مقرر کردن

Trauen

اعتماد، جرات

Verwirrt

اشفته، سردرگم، گیج، درهم برهم

Zumindest

لااقل، اقلا، دست کم، حداقل

begehen

جشن گرفتن، برپا کردن، برگذار کردن

ethnologie

قوم شناسی

Umstritten

مورد اختلاف، که جای بحث دارد\قابل بحث

Festnahme, festnehmen

دستگیری، بازداشت، توقیف

Ordentlich

منظم، مرتب، بانظم

gründlich

اساسی، بدقت، عمیق

regisseur

کارگردان

Art

طبیعت، روحیه، راه و روش

bange

دلهره امیز، ترس داشتن

Umformulieren

به شکله دیگری بیان کردن، فرمول بندی را عوض کردن

einfallen

بخاطراوردن \فرو رفتن

Merkmal

علامت، مشخصه، نشانی

Zoll

گمرگ، عوارض گمرکی

Ursprünglich

اصلی، نخستین\ دراصل، در ابتدا

Beitrag

حق بیمه، حق عضویت، سهم

extrem

غیرعادی\ تندرو\ بیش از حد، بی نهایت

Innerhalb

درداخل، دردرون\در مدت، در محدوده

Bühne

سن، صحنه

einbringen

ارائه دادن، اوردن به

aufbrauchen

مصرف کردن، تمام کردن

zuvor

قبل از ان، پیش از ان، اول

nachträglich

باتاخیر، دیرتر از موقع

Erwartung

انتظار، توقع، امید، احتمال

sie hat unsere Erwartungen erfüllt


انتظارات ما را براورده کرد

Übergeben

به کسی تحویل دادن، استفراغ کردن

Schlendern

پرسه زدن، ول گشتن، یللی

Weise

عاقل، دانا\نحو، طریق، راه\ اهنگ

Profit

سود، نفع، منفعت، استفاده

einheitlich

یکپارچه، یکسان، یک شکل، یک دست

bescheinigen

گواهی،تصدیق کردن، تایید کردن

blendend

محشر، معرکه، عالی

hinterlassen

باقی گذاشتن، برجا گذاشتن\ برجا گذاشتن بعداز مرگ

erdenken

ابداع کردن

aussehen\ Aussehen

به نظر رسیدن، به نظر امدن\قیافه، ظاهر

Gestalt

شکل، پیکر، هیکل، جثه

Beet

باغچه درست کردن، کرت

bitter

تلخ، دردناک، سخت

Wohlstand

رفاه، فراوانی

einzeln

تک تک، بتنهایی