• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/198

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

198 Cards in this Set

  • Front
  • Back
  • 3rd side (hint)

Karneval

کارنوال

Aussage

بیانیه

Kernaussage

بیانه اصلی ، منبع

Tatsächlich

در اصل ، حقیقتا

Nachvollziehen

درک کردن

ihr

شما


ضمیر ملکی سوم شخص مفرد مونث

Die Autonomie

خود مختاری

Ermutigen

امید داشتن ، دل و جرعت دادن

Enorm

بزرگ، عظیم ، هنگفت

Gebärden

رفتار کردن

Erstaunlich

بهت آور، بهت انگیز، تعجب آور

Die Fertigkeit

توانایی ، مهارت ، چیره دستی

Kernaussage

بیانه اصلی

Tatsächlich

در اصل ، حقیقتا

Nachvollziehen

درک کردن

Bedingungen

قید و شرط

Ermutigen

دل و جرعت دادن

Enorm

بزرگ ، عظیم

Gebärden

رفتار کردن

!

Erstaunlich

یهت آور، تعجب آور

Die Fertigkeiten

توانایی و مهارت

Kleinigkeiten

چیزهای کوچک

Regulieren

میزان کزدن ، تنظیم کردن

Übergang

واسطه گذره

Grundbedürfnisse

نیاز اولیه ، احتیاج اولیه

Kompetenz

شایستگی لیاقت

Bewältigen

از پس کار بر آمدن

Initiative

ابتکار عمل ، نو آوری

Ausdauer

تحمل استقامت

Hemmen

مهار کردن

Wiedergaben

بازنشر محتویات فعلی

Geborgenheit

اطمینان ، اطمینان خاطر

Beteiligung

سهم ، مشارکت

Wertschätzung

قدردانی ، قدرشناسی

Gleichberechtigung

برابری ، تساوی حقوقی

Gängig

رایج ، معمول

Köstlichkeiten

خیلی خوشمزه

Enormen

بزرگ ، عظیم

Etwaige

غیر منتظره ، ممکن ،ممکنه

Renommee

شهرت ، آبرو

Aufkommen

پرداخت کردن

Reimen

قافیه شعر

Die Gewalt

خشونت زور جبر

Ehren

احترام گذاشتن

Die Seele

روح رودان

Die Stirn

پینک

Der Nabel

ناف

Der Ellenbogen

زانو دست

Das kinn

چانه‌

Die Ferse

پاشنه پا

Die Kehl

,گلو

Die Achseln

زیر بغل

Die Wange

لپ و گونه

Die hüfte

باسن

Dominieren

تسلط داشتن ، چیره بودن

Nachweislich

ثابت شده

Überdeutlich

بالاتر از حد متوسط

Tendenz

تمایل ، جهت ، روند ،گرایش

Tendenz

تمایل جهت روند

Fakt

حقیقت ، واقعیت

Phänomen

پدیده

Beliebtheit

مشهور

Verzerren

پیچاندن ، تحریف کردن ، کج کردن

Um stritten

قابل بحث ، مسله ساز

Heilen

التیام یافتن ، ترمیم کردن

Hervorrufen

باعث شدن ، سبب شدن

Eigenständig

با اختیار ، مستقل

Verabreichen

دوا دادن ، به اندازه تشخص دارو دادن

Substanzen

جوهر ، عنصر ماده

Verdünnen

رقیق کردن

Hochgradig

سطح بالا

Entzündungen

احتراق ، اشتغال

Übrigens

ضمنا ، راستی

Versetzen

جابجا کردن ،منتقل کردن

Heilpraktiker

طب سنتی

Der Apparat

دستگاه

Nachempfinden

درک کدون ، احساس کردن

Annehmen

احتمال دادن ، فرض کردن

Sich befassen

مشفول بودن ، سرو کار داشتن

Vornehmlich

در درجه اول ، بطور عمده

Konstruktionen

احداث

Schuppen

پولک ماهی

Versöhnen

آشتی دادن ، دلجوبی کردن ، رفع کودرت کردن

Eskalieren

بالا گرفتن ، شدت گرفتن

Vertragen

تحمل کردن ، سازگار بودن

Das Ritual

آیین ، تشریفات دائمی، مثا آیین مذهبی

Eigenständig

مستقل ، احتیار خود

Anregen

تحریک کردن ، تشویق کردن

Einbeziehen

دربرگرفتن ، در نظر گرفتن

Elementar

پایه ، اساس

Kreichten

فریاد زدن

Wärter

سرایدار ، نگهبان

Schmieren

چرب کردن ، روغن زدن

Die Flut, überschwemmen

سیل

Der Damm

شد آب

Dämmen

سد بستن ، عایق بندی

Sturmfluten

موج های طوفانی

Wegweisend

ارزنده

Weltwunder

عجایب هفتگانه

Angleichen

جور کردن ، مطابقت کردن

Vortäuschen

ظاهر سازی ، وانمود کردن

Debatten

مذاکره و بحث و مباحثه در مجلس

Zweckentfremdet

غلط استفاده کردن ، سواستفاده

Bedrohung

تهدید

Erahnen

حدس زدن

Erläutern

توضیح دادن

Angemessen

مناسب ، برازنده

Knöchel

قوزک پا

Humpeln

لنگیدن

Apportieren

پیدا کردن چیزی توسط سگ

Schleudern

پرتاب کردن

Kompliment

تحریم و تمجید

Charmant

, باحیا ، دوست داشتنی

Erstaunlicherweise

بطور شگفت انگیز

Schmeicheln

چاپلوسی کردن

Fein

خوب، اعلا ، ظریف

Humor

خوش طبیعی، خوش مزاجی

Der sinn

احساس

Evolution

سیر تکاملی

Steinzeitlichen

عصر حجر

Jäger

شکارچی

Konträr

متضاد ، مخالف

Agieren

فعالیت داشتن ، اثر کردن

Instabilität

بی ثباتی

Ausgeprägt

چشمگیر ، برجسته

Grandios

پرآب و تاب

Zögern

تردید کردن ، تامل کردن

Unmittelbar

بلافاصله، بی درنگ

Erstaunlich

تعجب آور، بهت انگیز

Wittern

بو کردن حیوانات

Die schwingen

موج نوسان

Verfehlen

به هدف نرسیدن ، اصابت نکردن

Erspüren

حس کردن

Aussenden

صادر کردن

Überwältigen

چیره شدن ، مغلوب کردن

Rachen

حلق و گلو

Krach

سرو صدا

Verzichten

از چیزی گذشتن ، انصراف دادن

Schwitzt

عرق

Regulieren

تنظیم کردن ، منظم کردن

Verdunsten

بخار شدن ، تبخیر کردن

Hämmern

چکش زدن

Konsequent

استوار ، ثابت قدم

Die Konsequenzen

نتیجه، پی آمد ، حاصل

Die Geborgenheit

اطمینان ، اطمینان خاطر

Ausführlich

مفصل ، دقیق ، با جزئیات

Fassen

درک کردن ، فهمیدن

Entsprechend

برابر با ، مطابق

Vorlieben

علاقه ، تمایل، میل

Der Stellenwert

اهمیت و مقام

Einkehren

پدیدار شدن ، برگشتن ، متوقف کردن

Belastung

بار ، بار مسولیت

Verbal

از نظر لفظی،

Verheimlichen

کتمان کردن ، مخفی کردن

Widerspiegeln

منعکس کردن ، بازتاب کردن

Nonverbale

غیر کلامی

Bezeichnen

توصیف کردن ، نامیدن

Verankern

محکم کردن با لنگر

Beteiligung

سهم و مشارکت

Anschaffung

تهیه ، خرید

Gremien

کمیته ،کمیسون

Feinfühligkeit

حساسیت ، حساسیت عاطفی

Strampeln

دست و ما زدن

Nachvollziehen

درک کردن

Gegensätzliche

متضاد

Ambivalent

دو پهلو ،متضاد

Nächtlichen

شبانه ، هر شب

Beisein

حضور ،وجود

Befriedigen

راضی کردن

Angewiesen

وابسته ،محتاج

Außenseiter

گوشه گیر

Geistig

روانی

Beziehen

دریافت کردن ، رجوع کردن

Vorgehensweise

روش ، سبک کار

Sinnessysteme

سیستم عصبی

Schwingungen

تاب خوردن

Die Gestik

زبان بدن

Spielimpluse

انگیزه های بازی

Krabbeln

خزیدن

Zunehmend

بطور فزاینده

Hemmend

باز داشتن ،جلوگیری

Entwicklungshemmend

جلوگیری از توسعه

Interpretieren

تفسیر کردن ، فهمیدن

Beugen

خم کردن

Verchütten

ریختن

Kostbar

با ارزش

Gierig

حریص ، طمع

Kante

لبه

Elementar

ابتدایی ، پابه اساس

Erklimmen

بالارفتن ، از کوه بالا رفتن

Gewächshaus

گلخانه

Unkraut

علف هرزه

Verwelken

پژمرده

Wiesen

علف

Beete

باغچه

Gleichaltrigen

همسالان

Klassenkameraden

همصنفی

Umfeld

محیط ، پیرامون