• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/93

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

93 Cards in this Set

  • Front
  • Back
  • 3rd side (hint)

visual

دیداری ، دیدنی

accompany

همراهی کردن ، جفت کردن ، ضمیمه کردن

glossary

واژه نامه ، فهرست لغات

unless

مگر اینکه

illustrate

نشان دادن ، توضیح دادن

particular

خاص ، ویژه

query

پرس و جو ، پرسیدن ، تردید

satisfy

راضی کردن ، قانع شدن

further

به علاوه ، بیشتر ، بعدی ، دورتر ، ادامه دادن ، پیشرفت کردن

assist

همکاری (کردن) ، کمک (کردن)

assess

ارزیابی (کردن) ، تشخیص دادن ، تعیین کردن ، جریمه کردن

enclose

بستن ، محصور کردن

vice versa

برعکس ، در جهت مخالف

elapse

سپری شدن ، گذشتن ، منقضی شدن

consolidate

تحکیم ، محکم کردن ، یکی کردن

notice

توجه ، خبر ، ملاحظه کردن ، اطلاع ، اخطار ، دیدن ، ملتفت شدن ، شناختن

indicate

نشان دادن ، حاکی بودن، اشاره کردن بر

opportunity

فرصت ، موقع

context

متن ، نوشته ، زمینه

proficient

ماهر ، متخصص

proficient

ماهر ، متخصص

native

بومی ، محلی ، اهلی ، بچه

peas

نخودفرنگی

aubergine

بادمجان

courgette

کدو

lettuce

کاهو

raw

خام ، کال

bean(s)

لوبیا، دانه ، حبه ، حبوبات

purport

اظهارنظر، ادعا، قصد، مفهوم

alternative

جایگزین، متناوب، چاره

condensation

تغلیظ، چگالش، تراکم

reduction

کاهش

interfere

مداخله کردن، فضولی کردن

significant

قابل توجه ، علامت ، عمده

significance

اهمیت، معنی و مفهوم

accurate


دقیق ، درست

subdivide

تقسیم ، طبقه بندی کردن

modification

اصلاح ، تغییر

stopper

با چوب پنبه بستن، مسدود کردن

aliquot

کسر

supernatant

شناور ، فوق العاده

duplicate

تکراری ، کپی کردن

precision

دقت، درستی، صحت

reproducibility

تکرارپذیری

mandatory

اجباری

desiccant

خشک کن

visual

دیداری

constituent

جز تشکیل دهنده

associate

وابسته ، شریک شدن

disperse

پراکنده، پراکنده شدن/کردن

ventilate

تهویه، پاک کردن

prior

قبلی

literature

ادبیات ، نسخه چاپی

precise

دقیق، صریح، جامع

inhale

استنشاق کردن، تنفس کردن

plunger

غوطه ور ، پیستون

swallow

بلع، بلعیدن، پرستو و چلچله

septum

دیواره، تیغه

dispose

در معرض قرار دادن ، مستعد کردن

thoroughly

کاملا، بطور کامل

compartment

محفظه، قسمت، تقسیم کردن

participate

مشارکت کردن، شرکت کردن، سهیم شدن

commitment

تعهد

make commitment

commit

مرتکب شده، متعهد شدن

find out

پیدا کردن، پی بردن، کشف کردن

fault

تقصیر، عیب، خطا، اشتباه، مقصر دانستن

nearly

تقریبا، تاحدی، مستقیما

fight

مبارزه کردن، جنگ

compromise

سازش کردن، توافق، به خطر افتادن

compromise

سازش کردن، توافق

dispute

اختلاف نظر ، مشاجره، سر و کله زدن

concession

امتیاز ، امتیاز دادن

deficient

کمبود ، دارای کمبود

gestational

حاملگی

receipt

دریافت ، اعلام وصول ، وصول کردن ، رسید دادن

reception

دریافت، پذیرش ، پذیرایی

immersion

غوطه وری

dispersion

پراکندگی ، انتشار

partial

بخشی ، جزئی، قسمتی، علاقه مند، طرفدارانه ، طرفدار

sidearm

از پهلو

stem

ریشه ، ساقه ، دسته ، لبه ، بند آوردن

decide

تصمیم گرفتن ، حل کردن

recommendation

توصیه ، نامه پیشنهاد

annual

سالانه

regulatory

تنظیمی ، نظارتی

withdrawal = withdrawn

صرف نظر کردن ، کنار کشیدن، برداشت ، برداشت از حساب

encourage

تشویق کردن، پیش بردن ، پروردن

defense

دفاع ، حمایت، مدافعه

naked

nude

advanced

پیشرفته

pour

ریختن، پاشیدن

decision

تصمیم ، تصمیم گیری ، عزم ، داوری

hire

استخدام، استخدام کردن