• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/40

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

40 Cards in this Set

  • Front
  • Back
  • 3rd side (hint)

Vicinity

نزدیکی، مجاورت، همسایگی، حومه، بستگی

region near a place; neighborhood

approach

نزدیک شدن به، نزدیک آمدن به ، نزدیک بودن به

Rage

دیوانگی، خشم، غضب، خروشیدن، میل مفرط، خشمناک شدن،غضب کردن، شدت داشتن

arouse

بیدار کردن، برانگیختن،تحریک کردن

brief

کوتاه ، مختصر

Enthusiasm

علاقه ، شوروذوق، غیرت،جدیت، اشتیاق

Manner

راه، روش، طریقه، چگونگی، طرز، رسوم،عادات، رفتار،ادب، تربیت، نوع، قسم

Valuable

باارزش، پربها، گرانبها، قیمتی، نفیس

Mayor

شهردار

Document

سند، مدرک،‌‌‌مستند کردن، با مدرک ثابتکردن، سند ارائه دادن برای، مدرک آوردن برای، سندیت دادن

Proof

دلیل، گواه، نشانه، مدرک، اثبات

Conclude

بپایان رساندن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، منعقدکردن

thunderstorm

توفان همراه با آذرخش وصاعقه، رعد و برق

contract

قرارداد

Undeniable

غیر قابل انکار ، بدیهی

not to be denied; cannot be questioned

Guilty

گناهکار، مقصر، بزهکار، مجرم،محکوم

Resist

عمل کردن برخلاف ، مخالفت کردن با ، مقاومت کردن

act against; strive against; oppose

Act

عمل، کار، حقیقت،فرمان قانون، تصویب نامه، اعلامیه، (حقوق)سند، پیمان،رساله، سرگذشت، پرده نمایش


کنش کردن، کارکردن، عملکردن، جان دادن، روح دادن، برانگیختن،رفتارکردن، اثرکردن

Act

کنش، فعل، کردار، عمل، کار، حقیقت،امرمسلم، فرمان قانون، تصویب نامه، اعلامیه، (حقوق)سند، پیمان،رساله، سرگذشت، پرده نمایش


کنش کردن، کارکردن، عملکردن، جان دادن، روح دادن، برانگیختن،رفتارکردن، اثرکردن

Strive

کوشیدن، کوشش کردن، جد و جهد کردن


نزاعکردن

Strive

کوشیدن، کوشش کردن، جد و جهد کردن


نزاعکردن

Oppose

در افتادن، ضدیت کردن، مخالفت کردن،


مصاف دادن

Sundae

بستنی ومغز گردو

Sundae

بستنی ومغز گردو

Tight

سفت و محکم ، شدید ، کیپ ، خسیس

Entrance

ورودیه، اجازه ورود، حق ورود

Lack

نبودن، نداشتن، احتیاج، فقدان، کسری، فاقدبودن، ناقص بودن، کم داشتن

be entirely without something; have not enough

entirely

کاملا، کلا ، سراسر

Ignore

نادیده پنداشتن، چشم پوشیدن، ردکردن،


بی اساس دانستن، برسمیت نشناختن

pay no attention to; disregard

Disregard

نادیده گرفتن، اعتنا نکردن، عدم رعایت

Behave

رفتارکردن، سلوک کردن، حرکت کردن، درست رفتارکردن، ادب نگاه داشتن

Challenge

چالش، به مبارزه طلبیدن، رقابت کردن، سرپیچیکردن، سرتافتن، متهم کردن، طلب حق، گردنکشی، دعوت به جنگ

Bother

دردسر دادن، زحمت دادن، مخل اسایش شدن، نگران شدن،جوش زدن و خودخوری کردن،رنجش،پریشانی، مایه زحمت

Miniature

نقاشی باتذهیب، مینیاتور، کوچک، کوتاه

Represent

نشان دادن، نمایش دادن

Seek

طلب کردن، جستجو کردن

Source

منشاء ، مبدا ، سرچشمه ، مرجع

place from which something comes or is obtained

Obtain

بدست آوردن، فراهم کردن، گرفتن

Boredom

خستگی ، ملامت

Feminine

زنانه، مونث