• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/85

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

85 Cards in this Set

  • Front
  • Back

Led

گذشته Lead به معنی هدایت کردن، رهبری کردن

Fancy

علاقه داشتن ، خیال بافی ، تجملی

Identifier

شناسه ، معرف

Variable

متغیر

Approach

نزدیک شدن

Discussion

بحث ، مذاکره ، گفتگو ، مناظره

Lecture

درس ، کنفرانس ، سخنرانی

Immensely

بی اندازه ، زیاد ، بطور وسیع

Progress

پیشرفت ، پیشرفت کردن ، گردش ، سفر ، جریان

Regular

منظم ، مرتب

Influence

نفوذ ، تاثیر ، اعتبار ، برتری

Experiment

تجربه ، آزمایش

Scare

ترسیدن ، ترساندن

Shout

فریاد زدن

Smell

بو ، بو کردن

Went

رفتن ، گذشته فعل go

Knew

دانستن ، گذشته know

Were

گذشته فعل Be ، جمع فعل Was

Thought

فکر ، فکر کردن

Felt

احساس ، احساس کردن ، گذشته فعل Feel

Ran

دویدن ، گذشته فعل Run

Advantage

مزیت

Comprehend

درک کردن

Ever

تاکنون ، در هر زمانی

Instead

عوضش ، بجاش

Planet

سیاره

Suppose

حدس زدن

Sentence

جمله ، رای ، رای دادن

Adjective

صفت

Awesome

محشر ، عالی

Pull

هل دادن ، کشیدن ، کشش

Drew

گذشته فعل Draw

Opposite

مقابل ، متضاد ، معکوس

Intimidate

ترساندن

Figure out

فهمیدن

Numerius

عددی

Minor

جزئی

Minor Tweaks

تغییرات جزئی ، اصلاحات جزئی

Tweak

نیشگون گرفتن و کشیدن ، نیشگون تیز

Ultimate

نهایی

Advance

پشرفت ، پیش روی

Advanced

پیشرفته

Appropriate

مناسب

Avoid

دوری کردن

Calm

آرام

Content

محتوا ، راضی ، قانع

Expect

پیش بینی کردن ، انتظار داشتن

Frequently

خیلی اوقات ، اغلب

Habit

عادت

Instruct

تدریس کردن ، تعلیم دادن ، دستور دادن

None

هیچی

Patient

صبور ، مریض ، بیمار

Represent

نمایندگی داشتن از طرف ، ارائه کردن

Spread

پخش کردن

Stroll

قدم زدن

Village

دهکده ، روستا ، ده

Due

ناشی از

Infringement

تخلف

Reach

دست یافتن

Roll

رول کردن ، قل خوردن ، غلتیدن

Fright

ترس

Individual

فردی ، فرد ، شخص

Likely

احتمالا

Wise

عاقل

Aware

آگاه

Field

دشت

Upset

ناراحت

Rare

نادر

Community

اجتماع

Hurt

صدمه زدن ، آسیب زدن

Heart

قلب ، سینه ، آغوش ، دل و جرات ، رشادت

Reside

اقامت کردن

Judgment

قضاوت ، نظر ، عقیده

Judge

قاضی

Face

مواجه شدن ، چهره

Fortunately

خوشبختانه

Unfortunately

متاسفانه

Summon

احضار ، فراخوانی

Demon

شیطان ، اهریمن ، دیو ، روح پلید

Essential

ضروری ، اساسی

Cut to the chase

برو سر اصل مطلب

Priority

اولویت

Hinky

عجیب و غریب

Sophisticated

پیچیده، خبره و ماهر، با تجربه، آزموده، فرهیخته، امروزی، شیک، آراسته

Court

دادگاه