• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/70

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

70 Cards in this Set

  • Front
  • Back
  • 3rd side (hint)

Mystifying

مبهم، گیج

Episode

داستان، حادثه

Restless

نا آرام، بی قرار

Crazed

فکر کسی را مختل کردن، دیوانه

Spirit

روح و روان

Opponent

مخالف، حری۴

Scandal

رسوایی، افتضاح

Suspend

معلق کردن، موقتا بیکار شدن

Affair

رویداد، امر

Overlook

چشم پوشی کردن، غفلت کردن

Fashion

روش، سبک، style,method

Furlough

مرخصی سربازی، مرخصی دادن به

Counterspy

مامور ضد جاسوسی

Creative

خلاق، بدیع,خالق

Restraint

خویشتن داری

Learn

اگاهی یافتن، خبر گرفتن

Remarkably

بسیار بد

Trickery

حیله گری

Scarcity

کمیابی

Curious

کنجکاو، فضول، عجیب و غریب

Promotion

تبلیغ، ترفیع، تشویق

Practice

تمرین و ممارست، دفتر کار وکیل یا پزشک، عمل

Unchecked

کنترل نشده، مهار نشده

Resort

تفرجگاه، پاتوق، متوسل شدن،دوباره دسته بندی کردن ,


چاره، راه حل

Silly

احمق، ابله، بی مخ

Inane پوچ، بی مغز، احمق


Foolish احمقانه، احمق

Double-dealing

دورویی، رفتار دوگانه

Persuasion

متقاعد سازی، تشویق

Move

تغییر عقیده، متقاعد کردن

Flourishing

شکوفایی، سریبز

Harassed

مضطرب، خسته

Coersion

تهدید، اجبار

Exemption

معافیت

Interpret

تفسیر کردن، ترجمه کردن

Humiliate

تحقیر و خوار کردن، خشوع کردن

Idolize

پرستیدن، به حد پرستش دوست داشتن

Forthright

راست و صریح، رک و بی ممحابا

Outspeak

بهتر حرف زدن، با صراحت گفتن، رک گفتن

Instance

مثال، نمونه، مورد

Be bring low

از دست دادن شان و منزلت

Denounce

تقبیح و محکوم کردن

Compromise

سازش و مصالحه کردن، در معرض خطر قرار گرفتن

Fall prey

طعمه چیزی شدن، دچار چیزی شدن

Publicly

علنی، در ملا عام، آشکارت

Evil

شیطانی، ناخوشایند، اشتباه، بد

Aggresive

مهاجم، پرخاشگر

Count upon /on

انتظار داشتن، تکیه کردن، حساب کردن روی چیزی یا کسی

Speaking engagement

سخنرانی

Prosecute

تعقیب قانونی کردن

As fate would have it

خوشبختانه، بدبختانه

FATe

بخت و تقدیر

Smash

در هم کوبیدن، در هم شکستن

Sobriety

هوشیار، غیر مست

Violation

نقض، تخلف

Crusade

کمپین، نهضت

Meanwhile

در همین حال، ضمنا

Man

فرد، شخص

Proctor

ناظر

Proposal

طرح پیشنهادی

Slush

لجن

Fund

صندوق، سرمایه

Corrupt

فاسد، فاسد کردن

Colleagu

همکار، شریک

Code

قاعده، قانون

Principle

قاعده، قانون، اصول،


اصول اخلاقی

Code قانون

Clandestine

مخفی، نهفته، پنهانی

Less than

به غیر از

Far from something

دور از حقیقت، حقیقت انچه هست

At stake

به خطر انداختنwit

Wit

هوش و ذکاوت، خوش صحبتی، هوشیاری، لطافت طبع

Stock in trade

فوت و فن کار، لوازم کار