Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;
Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;
H to show hint;
A reads text to speech;
19 Cards in this Set
- Front
- Back
- 3rd side (hint)
Rampant |
شایع ،فراوان فراگیر |
رم ها رو پهن کردن فراوون شدن شایع شدن.دزدیدن رم گوشی شایع شده |
|
Inane |
احمقانه مزخرف بی معنی |
اینان که کارهاشون احمقانه س، اینان همه حرفهای پوچ و بی معنی هستش |
|
Ethics |
اخلاق اصول اخلاقی |
اتیکتس که اخلاق و مشخص میکنه .یکی از اخلاق های بد و او تیک زدنه زیادشه |
|
Concur |
موافق بودن هم رای بودن |
کنکوروموافقت کردن بردارن،با برداشتن کنکور موافق بودن |
|
Clandestine |
سری مخفیانه |
کلا داستانهاشون و مخفیانه مینویسن.در لند فلستین کلا کارها سری انجام میشه |
|
Flagrant |
فاحش آشکار وقیح ،وقیحانه |
فیلا اگه رانت خواری کنن کارشون زشته و وقیحه،flag کشوری رو اگه آتیش بزنی دشمنی فاحشه آشکاره |
|
Admonish |
سرزنشش کردن هشدار دادن |
أدامنش کوتاه بود سرزنشش کردن بهش هشدار دادن، آدمی که مانیش (پول) رو گم کنه رو نباید سرزنش کنی |
|
Duress |
زور اکراه اجبار |
درسته دورس ولی اجبار داری بری،اینجا دورس نمیتونم بمونم به زور من و نگه داشتن بالاجبار من و نگه داشتن |
|
Culprit |
مجرم, مقصر گناهکار |
برا میوه کال پرید تو باغ مجرم شد ،مقصر شد.این اکس و نگیر و نخور سرسخت باش جلو مواد انعطاف ناپذیر باش |
|
Agregious |
فاحش بزرگ |
إ گریه چیه س میکنی درسته کارت بزرگ بود، |
|
Distraught |
پریشان آشفته ،سردرگم |
د استرحاتمون و بهم زدن پریشان شدیم ، استراحت کن تا از سردرگمی در بیای |
|
Duplicity |
دورویی نیرنگ |
دوپلیس سیتی نیرنگ میکنن دورویی میکنن، |
|
Acrimonious |
تند،گزنده ،نیشدار |
اکرم ما نیست که نیش داره اسغرمونه |
|
Paucity |
کمی ،کمبود |
پوستی که زود چروک میشه کمبود ویتامین داره،پاتوسیتی ما کم شده کسی پا نمیده |
|
Elicit |
بدست آوردن بیرون کشیدن |
الی ۳۰ تومن از حسابش بیرون کشید، الی به بهانه ای پدرش و از سیتی بیرون کشید. |
|
Pernicious |
خطرناک ،مهلک،زیانبار،مفصر |
این ماره پرنیشس خطرناکه ،نیش مار خیلی مضر |
|
Tolerate |
تحمل کردن روا دانستن |
این توله رو رد کن بره تحملش رو ندارم، توله سگ را نمیتونم اینجا تحمل کنم |
|
Construe |
تعیین کردن ، تلقی کردن |
کونستراداموس خواب مارو تعبیر کنه ،کنس بودن تعبیر بد از سرفه جوییه |
|
Impunity |
بخشودگی ،مصونیت |
این پونتون که دچار بخشودگی شده، این پونه بخاطر مشکل روحیش بخشودگی دادگاهو گرفت |