• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/162

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

162 Cards in this Set

  • Front
  • Back

بعث

رستاخیر

لا تُدرکُ

بدست آورده نمیشود

غایه

هدف

لذو فضل

داری بخشش

لابد

چاره ای نیست

احضرَ

آورد

تهامَسَ

پچ پچ کرد

تَجَنُب

دوری کردن

صراع

کشمکش

عافیه

تندرستی

تسبوا

دشنام بدهید

حمّلَ

تحمیل کرد

ما یلی

انچه می آید

جذع

تنه

قیل

گفته شد

سِوی

به جز

عظام

استخوان ها

لا تغضب

خشمگین نشو

الانشوده

سرود (اناشید)

مجیب

برآورنده

الانشراح

شادمانی

فم

دهان

انر

روشن کن

احمنی

از من نگهداری کن

حظ

بخت، بهره

اسّلام

آشتی

اعنی

مرا یاری کن

سیاح

گردشگران

مطار

فرودگاه

قاعه

سالن

جائع

گرسنه

تمنی

آرزو داشت

تَبِعَ

تعقیب کرد

خداع

فریب

بَغتَه

ناگهان

انقاذ

نجات دادن

داء

بیماری

المدونه

وبلاگ

خیام

چادرها

سعی

دویدن

لجاءَ الی

پناه برد به

متفرجون

تماشاگران

یشجعُ

تشویق میکنند

لا تهنوا

سست نشوید

وَهَنَ

سست شد

معطل

خراب شده

جراره

تراکتور

موقف

ایستگاه

تصلیح

تعمیرگاه

جرَّ

کشید

مِلَف

پرونده

زهق

نابود شد

تجاه

سمت

اطلق

رها کرد

متتالی

پی در پی

هواه

علاقه‌مندان

عفا

عفو کرد

اغرب

شگفت انگیز ترین

استطاعَ

توانست

الرِّجل

پا

عامَلَ

رفتار کرد

عاذَ

پناه برد

عاقَبَ

مجازات کرد

مَلاءَ

پر کرد

حَمَی

حفظ کرد

ضَع

قرار بده

مفرد تماثیل

تمثال

مفرد سُیاح

سائح

مفرد الفراخ

الفرخ (جوجه)

مفرد الاناشید

الانشوده

تحدید

محدود کردن

اغناء

بی نیاز گرداندن

الامتنع

لذت بخش تر

جدیر

شایسته

قاسی

سخت و دشوار

یطرقون

می کوبند

کنت امشی

پیاده میرفتم

عُشب

علف

عربه

گاری

الحوت

نهنگ

عاصمه

پایتخت

دبِّ

خرس

بکماء

لال

ارنب

خرگوش

جفاف

خشکی

ضاق

تنگ شد

اللّئیم

فرومایه

شدائد

سختی ها

تمرَدَ

نافرمانی کرد

رعی

چرید

واثق

مطمئن

سَهِرَ

بیدار ماند

فاضَ

روان شد

خشیه

پروا

وعاء

ظرف

باکیه

گریان

ان یجد

این که بیاید

اشلال

آبشار

خفَضَ

کم کرد

الهون

آرامش وقار

یمشون

راه می روند

مصادر

منابع

زجاج

شیشه

یغضُ

فرو میبرد

نحاس

مس

نفقات

هزینه ها

مرعِب

ترسناک

جوله

گردش

سّهم

تیر

سِجن

زندان

رائع

زیبا

الاحبال

تارها

فار

موش

اسفل

پایین

حدیثه

نو

مدَّ

دراز کن

سهَّل

بیابان

حصلَ

دست یافت

غضت

برهم نهاد

فاضَ

روان شد

اتسع

فراخ شد

سمح

اجازه داد

سوق

بازار

سِعر

قیمت

بطحا

دشت مکه

حِلّ

بیرون احرام/مردم بیرون

نقی

پاک و خالص

تقی

پرهیزگار

الوطاه

جای پا

الضائر

زیان رساننده

جَهَرَ ب

آشکار کرد

انکرَ

ناشناخته شمرد

رَحَلَ

کوچ کرد

جاءَ به

او را آورد

نالَ

بدست آورد

اَنشَدَ

سرود

اِنسَحبَ

پس‌گرفت

اِنسَحبَ

پس‌گرفت

رَّمل

شن

ثعلب

روباه

الاحلام

رویا ها

مفرد الاَحلام

حُلم

لَزِمَ المنام

خوابید

لزِمَهُ

بدو آویخت و رهایش نکرد

جَناح

بال

صَّفا

تخته سنگ

تعمرُ

ماندگار میشود

تقاعَدَ

بازنشست شد

تمتَنِعُ

خودداری میکنی

ساحَه

میدان

الدراجه

عامیانه

السّور

دیوار

لَّبون

پستاندار

رَّمز

نماد

جمع عاصمه

عواصم پایتخت ها

جافّ

خشک

اَعانَ

یاری کرد

یسمی

نامیده میشود

عبث

بیهوده

قامَ

پرداخت

جمع دَم (خون)

دِماء

کَسول

تنبل