Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;
Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;
H to show hint;
A reads text to speech;
30 Cards in this Set
- Front
- Back
اسلیمی |
تغییر شکل یافته اسلامی، طرح هایی مرکب از پیچ و خم های متعدد که شبیه عناصر طبیعت هستند |
|
آخره |
چنبره گردن، قوس زیر گردن |
|
بحران |
آشفتگی، وضع غیر عادی |
|
بُر خوردن |
در میان قرار گرفتن |
|
بنشن |
خوار و بار از قبیل نخود لوبیا و عدس |
|
بیرنگ |
نمونه و طرحی که نقاش به صورت کمرنگ يا نقطه چین بر کاغذ می آورد و سپس آن را کامل رنگ آمیزی میکند، طرح اولیه |
|
بیغوله |
کنج، گوشه ای دور از مردم |
|
تسلا |
آرامش یافتن |
|
حقارت |
خواری، پستی |
|
خطابه |
سخنرانی، خطبه خواندن، وعظ کردن |
|
خلف صدق |
جانشین راستین |
|
خیل |
گروه، دسته |
|
رعنا |
خوش قد و قامت، زیبا |
|
رندانه |
زیرکانه |
|
شندرغاز |
پول اندک و ناچیز |
|
طمانینه |
آرامش و قرار |
|
عیال |
زن و فرزندان، زن |
|
غارب |
میان دو کتف |
|
فراعنه |
ج فرعون، پادشاهان قدیم مصر |
|
کُلّه |
برآمدگی پشت پای اسب |
|
کنگره |
مجمعی از دانشمندان و یا سیاستمداران که درباره مسائل علمی یا سیاسی بحث کنند |
|
گرته برداری |
طراحی چیزی به کمک گرده یا خاکه زنگ یا زغال، نسخه برداری از روی یک تصویر یا طرح |
|
گُرده |
پشت، بالای کمر |
|
مخمصه |
بدبختی و غم بزرگ، تنگنا، این واژه ب معنی گرفتاری متداول شده است |
|
مرفه |
راحت و آسوده |
|
مشوش |
آشفته و پریشان |
|
معاشرت |
گفت و شنید، الفت داشتن، رفت و آمد |
|
میراب |
نگهبان آب، کسی که آب را به خانه ها و باغها تقسیم میکند |
|
وقب |
هر فرو رفتگی اندام چون گودی چشم |
|
وقفی |
منسوب به وقف، وقفی، زمین یا دارایی و ملکی که برای مقصود معینی در راه خدا اختصاص دهند |