Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;
Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;
H to show hint;
A reads text to speech;
20 Cards in this Set
- Front
- Back
داروگ |
استعاره از پیام آور آزادی |
|
خشک آمد کشتگاه من |
مزرعه، در اینجا استعاره از ایران |
|
بر بساطی که بساطی نیست |
کنایه از شرایط و اوضاع نابسامان |
|
کومه |
کلبه، کَپَر |
|
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش |
در اینجا یعنی محکم و سفت |
|
شولا |
خرقه درویشان |
|
سِفر |
عنوان هر یک از پنج بخش تورات |
|
طلیعه |
مقدمه، آغاز |
|
بَدر |
۱. قرص کامل ماه ۲. محل چاه های بدر که نخستین جنگ پیامبر با کفار آنجا بود ایهام دارد |
|
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم |
آرامش خاطر |
|
مولیان |
رودخانه یا دشتی در بخارا |
|
زَبَر |
بالا- متضاد زیر |
|
مهمیز |
ممال مهماز آلتی فلزی که هنگام سوارکاری بر پاشنه کفش سوارکار قرار می گیرد |
|
غم گَزا |
غم انگیز، آزار دهنده |
|
هُرّا |
صدا، غوغا، آواز مهیب |
|
وسعت تورا چگونه در سخن تنگ مایه گنجانم |
محدود، کوچک و حقیر |
|
شعر سپید من روسیاه ماند |
ایهام تناسب ۱. رنگ سفید و روشن ۲. نوعی قالب شعری |
|
با تازیانه هشتاد زخم بر خود حد زدی |
ایهام تناسب ۱. زخم و جراحت ۲. ضربه |
|
صَلا زدن |
آواز دادن، صدا کردن |
|
یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کند |
چراغ روشن کردن، کنایه از رهایی بخشی از ظلم |