• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/85

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

85 Cards in this Set

  • Front
  • Back

commitment

تعهد

discern

فهمیدن درک کردن

Get off

بس کن

threshold

استانه

solid

جامد


یکنواخت یکپارچه


قوی محکم

lure

وسوسه فریب

trance

خلسه سرخوشی

specially

مخصوصا


باید بعدش صفت فعلی وجود داشته باشد

especially

مخصوصا

lately

اخیرا

At the end

زمانی که کاملا تموم شده

In the end

در نهایت بعد از دوره ای از زمان

ideally

به طور دلخواه

gradually

به تدریج

afford

توان مالی داشتن از پسش بر امدن


حاصل کردن تهیه کردن

on my own

به تنهایی


به جای my از مفعول های دیگر میتوانیم استفاده کنیم

flew

گذشتهfly


Flown

threw

پرتاب کرد


گذشتهthrow

caught

گذشته catch


گرفت گرفتار کرد

orientation

اشنا سازی


گرایش


راهنمایی

evenly

به طور مساوی


به طور یکنواخت

categorize

دسته بندی کردن

bargaining

چانه زنی

grocer

میوه فروش بقال

shabby

کهنه

furnished apartment

اپارتمان مبله

expense

هزینه

garment

لباس

sparkle

درخشش

pant

نفس نفس زدن

turn something inside out

پشت و رو کردن

curling iron

بابلیس

naughty

بازیگوش

critical


critically


criticize

قطعی بحرانیانتقادیمهم


منتقدانه وخیمی بحرانی


انتقاد کردن

critically

منتقدانه

chorus girl

دختر کر خوان

flying pan

ماهی تابه

chops

گوشت دنده

fix on

خیره شدن

expression

حالت چهره


اصطلاح

disapproval

نارضایتی


ناراحتی

approval

موافقت


تحسین

horror

وحشت

sentiment

تمایل


احساسات


عواطف

stared at

خیره شدن

peculiar

عجیب غریب


خاص


ویژه

peculiarly

به ویژه


مخصوصا


بشکل عجیب غریب

live through

تحمل کردن


دوام اوردن

idiocy

حماقت

comb

شانه


شانه کردن

long for

چیزی را برای مدت طولانی خواستن

dandy

خوش تیپ

acknowledge

تایید کردن


قبول کردن


قدردانی کردن


اعتراف کردن


تصدیق کردن

textbook

کتاب درسی

nonfiction

فیلم غیر داستانی


مستند اموزشی

manual

دفترچه راهنما

blowing

وزیدن

curl

فردادن پیچاندن

itch

خارش

capture

به دست اوردن گرفتن


عکس گرفتن

infamous

منفور


شرم اور


بدنام

unfavorable

نا مساعد ناخوشایند

irritable


irritability


irritant


irritancy


irritate


irritation


irritating

تند خو بی اعصاب


زودرنجی


ازاردهنده خشم اور


رنجش


خشمگین کردن


خشم


رنج اور

forecast

پیش بینی

prolong

تاخیر انداختن


طولانی شدن

exposure

در معرض خطر


مواجهه

confinement


confine

محدودیت محبوس شدن


محصور کردن بستری کردن محدود کردن

particularly

به ویژه مخصوصا

susceptible


susceptibility


susceptive

مستعد در معرض


قابلیت استعداد حساسیت


حساس

exhibit

نمایش دادن


بیانگر

incident

حادثه


فقط به اموال شخص


در accidant شخص هم حتما صدمه میبند

shovelful

به اندازه یک بیل یا بیلچه

lawn

چمن

rate

میزان

assault

حمله


تجاوز

annoyance

ازردگی


دلخوری

provoke


provoked


provoking

خشمگین کردن تحریک کردن


برانگیخته


خشم انگیز

fought

گذشتهflight

burglary

دزدی از خانه

incentive

انگیزه

boost

تقویت افزایش

broadening

گسترش

assistant

دستیار

antarctic

قطب جنوب

antarctic

قطب جنوب