• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/67

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

67 Cards in this Set

  • Front
  • Back

اطبا

جمع طبیب، پزشکان

افگار

مجروح، خسته

ایزد

خدا، آفریدگار

برنشستن

سوار شدن

بی‌شبهت

بی‌تردید، بی‌شک

توقیع

مهر یا امضای مادشاهان و بزرگان در ذیل یا بر پشت فرمان یا نامه

توقیع کردن

مهر‌زدن یا امضاکردن

چاشتگاه

هنگام چاشت، نزدیک ظهر

حَشَم

خدمتکاران

خُطوات

جمع خطوه، گام ها ، قدم ها

خیرخیر

سریع، آسان

خیلتاش

هر یک از سپاهیانی که از یک دسته باشند

درباریست

نیاز، ضرورت

دُرُست

تندرست، سالم

دوال

چرم و پوست

یک دوال

یک لایه، یک پاره

راغ

دامنه سبز کوه، صحرا

رُقعت

رقعه، نامه کوتاه، یادداشت

روضه

باغ، گلزار

زایل شدن

نابود‌شدن، برطرف شدن

زرپاره

قراضه و خرده‌ زر


زرِ سکه شده

سبحان الله

پاک و منزه است خدا(برای بیان شگفتی به‌کار میرود. معادل شگفتا)

سِتَدن

ستاندن، دریافت‌کردن

سرسام

تورم سر و مغز و پرده‌های آن که یکی از نشانه‌های آن هذیان بوده است

سور

جشن

شبگیر

سحرگاه، پیش از صبح

شراع

سایه‌بان، خیمه

صعب

دشوار، سخت

صِلَت

انعام، جایزه، پاداش

ضَیعَت

زمین زراعتی


ضَیعَتک: زمین زراعتی کوچک

عارضه

حادثه، بیماری

علت

بیماری

عزَّ و جل

عزیز است و بزرگ و ارجمند

عِقد

گردنبند

غرامت‌زده

تاوان‌زده، کسی که غرامت کشد، پشیمان

غَزو

جنگ کردن با کافران

فارغ شدن

آسوده‌شدن از کار

فراخ‌تر

اسوده‌تر، راحت‌تر

فراغ

آسایش، اسودگی

فرودِ سرای

اندرونی، اتاقی در خانه که پشت اتاقی دیگر واقع شده باشد، مخصوص زن و فرزند و خدمتگزاران

فیروزه‌فام

به رنگ فیروزه، فروزه‌رنگ

قضا

تقدیر، سرنوشت

کافی

باکفایت، لایق، کارآمد

کران

ساحل، کنار، طرف، جانب

کراهیت

ناپسندی

کوشک

ساختمانی بلند، وسیع و زیبا که اغلب درمیان باغ قرار گرفته است


قصر، کاخ

گداختن

ذوب کردن

گسیل کردن

فرستادن، روانه کردن

لَختی

اندکی

لِله دَرُّکُما

خدا شما را خیر بسیار دهاد!

مبشر

نوید دهنده، مژده‌رسان

متقارب

نزدیک به هم، درکنار هم

محجوب

پنهان، مستور، پوشیده

مخنقه

گردن‌بند

مرغزار

سبزه‌زار، زمینی که دارای سبزه و گل‌های خودرو است

مطرب

آواز‌خوان، نوازنده

مقرون

پیوسته، همراه

مهمات

کار‌های مهم و خطیر

موکد

تاکید‌شده، استوار

ناو

کشتی، به‌ویژه کشتی دارای تجهیزات جنگی

ندیم

همنشین، همدم

نُکت

نکته‌ها

نماز پیشین

نماز ظهر

وَبال

سختی و عذاب، گناه

وزر

گناه

همایون

خجسته، مبارک، فرخنده

یوز

یوزپلنگ، جانوری شکاری، کوچک‌تر از پلنگ که با آن به شکار آهو و مانند آن میروند.