Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;
Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;
H to show hint;
A reads text to speech;
24 Cards in this Set
- Front
- Back
اجابتکردن |
پذیرفتن، قبول کردن، پاسخ دادن |
|
استدعا |
درخواست کردن، خواهش کردن |
|
اُسوه |
پیشوا، سرمشق، نمونه پیروی |
|
باری تعالی |
خداوندِ بزرگ |
|
تجلّی |
آشکار شدن، جلوه کردن |
|
تکلّف |
رنج بر خود نهادن، خودنمایی و تجمل |
|
بی تکلف |
بیریا، صمیمی |
|
جُنود |
ج جند، سربازان، لشکریان، سپاهیان |
|
حنین |
نام نبردی در منطقه حنین(بین مکه و طائف) که میان مسلمانان و کافران پس از فتح مکه روی داد |
|
خانقاه |
محلی که درویشان و مرشدان در آن گرد میآیند |
|
خور |
زمین پست، شاخهای از دریا مانند خورموسی و خورمیناب |
|
راست و ریس کردن |
آماده و مهیا کردن |
|
رُعب |
ترس، دلهره، هراس |
|
سردمدار |
سردسته، رئیس |
|
سکان |
ابزاری در دنباله کشتی برای حرکت دادن کشتی از سمتی به سمت دیگر |
|
سوله |
ساختمال فلزی با سقف بلند که بیشتر به عنوان انبار و کارگاه استفاده میشود |
|
غَنا |
توانگری، بینیازی |
|
مَشیّت |
اراده، خواست خدای تعالی |
|
مُعَرِف |
کسی که در جمع بزرگان افرادی را که وارد مجلس میشوند معرفی میکند، شناساننده |
|
معرکه |
میدان جنگ |
|
مقریان |
ج مُقری، کسی که آیات قرآن را به آواز خواند، قرآن خوان |
|
نسیان |
فراموشی |
|
نُفوس |
ج نفس، مجازا انسانها، موجودات زنده |
|
وسواس |
دودلی |