درس ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ فارسی ۳

Front 1

پوییدن

Back 1

حرکت به سوی مقصدی برای به دست آوردن و جست و جوی چیزی ، تلاش ، رفتن

Front 2

ثنا

Back 2

ستایش ، سپاس

Front 3

جزا

Back 3

پاداش کار نیک

Front 4

جلال

Back 4

بزرگواری ، شکوه ، از صفات خداوند که به مقام کبریایی او اشاره دارد

Front 5

جود

Back 5

بخشش ، سخاوت ، کرم

Front 6

حکیم

Back 6

دانا به همه چیز ، دانای راست کردار ، از نام های خداوند تعالی ؛ بدین معنا که همه کارهای خداوند از روی دلیل و برهان است و کار بیهوده انجام نمیدهد

Front 7

رحیم

Back 7

بسیار مهربان از نام‌ها و صفات خداوند

Front 8

روی

Back 8

مجازا امکان ، چاره

Front 9

سرور

Back 9

شادی ، خوشحالی

Front 10

سزا

Back 10

سزاوار، شایسته ، لایق

Front 11

شبه

Back 11

مانند ، مثل ، همسان

Front 12

عز

Back 12

ارجمندی، گرامی شدن ، مقابل ذُلّ

Front 13

فضل

Back 13

بخشش ، کرم

Front 14

کریم

Back 14

بسیار بخشنده، بخشاینده ، از نام ها و صفات خداوند

Front 15

مَلِک

Back 15

پادشاه ، خداوند

Front 16

نماینده

Back 16

آن‌که آشکار و هویدا میکند ، نشان‌دهنده

Front 17

وهم

Back 17

پندار ، تصور ، خیال

Front 18

یقین

Back 18

بی‌شبهه و شک بودن ، امری که واضح و ثابت شده باشد

Front 19

اعراض

Back 19

روی گرداندن از کسی یا چیزی ، رویگردانی

Front 20

انابت

Back 20

بازگشت به سوی خدا ، توبه ، پشیمانی

Front 21

انبساط

Back 21

حالتی که در آن ، احساس بیگانگی و ملاحظه و رودربایستی نباشد ؛ خودمانی شدن

Front 22

باسق

Back 22

بلند، بالیده

Front 23

بنات

Back 23

ج بنت ، دختران

Front 24

بنان

Back 24

سر انگشت ، انگشت

Front 25

تاک

Back 25

درخت انگور ، رز

Front 26

تتمه

Back 26

باقی مانده ، تتمه دور زمان: مایه تمامی و کمال گردش روزگار، مایه تمامی و کمال دور زمان رسالت

Front 27

تحفه

Back 27

هدیه ،ارمغان

Front 28

تحیر

Back 28

سرگشتگی ، سرگردانی

Front 29

تضرع

Back 29

زاری کردن، التماس کردن

Front 30

تقصیر

Back 30

گناه ، کوتاهی ، کوتاهی کردن

Front 31

جسیم

Back 31

خوش‌اندام

Front 32

حلیه

Back 32

زیور ، زینت

Front 33

خوان

Back 33

سفره ، سفره فراخ و گشاده

Front 34

دایه

Back 34

زنی که به جای مادر به کودک شیر میدهد یا از او پرستاری میکند

Front 35

ربیع

Back 35

بهار

Front 36

روزی

Back 36

رزق ، مقدار خوراک یا وجه معاش که هرکس روزانه به دست می‌آورد یا به او میرسد ؛

Front 37

وظیفه روزی

Back 37

رزق مقرر و معین