• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/62

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

62 Cards in this Set

  • Front
  • Back

آلهه

خدایان



مفرد : اِله

اَحضَرَ

حاضر کرد ، آورد



اَحضَرَ یُحضِرُ



افعال

اَصنام

بت ها



مفردش اَلصَّنَم

اَعِنّی

فعل امر از اَعان یُعینُ



اَعِن + ن + ی



مرا یاری کن



اَعانَ = ساعَدَ = کمک کرد

اَقِم

به پا دار



فعل امر اَقامَ یُقیمُ

اَقِم وَجهَکَ


روی بیاور

اَنِر

روشن کن



فعل امر از اَنارَ یُنیرُ



اَنارَ = اَضاءَ = روشن کرد

اِحمِنی

فعل امر حَمی یَحمی



اِحمِ +ن+ ی = مرا حمایت کن

اِکتَشَفَ

کشف کرد

الاِنشِراح

شادمانی



الانشراح = السرور = شادی

الاُنشوده

سرود



جمعش الاَناشید

البَسامات

لبخند ها



مفردش البَسَمه

بَعث

برانگیختن ، رستاخیز



بعث = قیامه = رستاخیز

تَاَکَّدَ

مطمئن شد



تَاَکَّدَ یَتَاَکَّدُ



تفعل



تاکد = اطماَنَّ = مطمئن شد

تَبِعَ

تعقیب کرد



تَبِعَ یَتبَعُ

تَجَنُّب

دوری کردن



بر وزن تفعل



تجنب = ابتعاد = دوری کردن



تَجَنُّب: دوری کردن # تَقَرُّب : نزدیک شدن

تَدیُّن

دینداری

تَمنَّی

آرزو کرد



تَمنَّی یَتَمنَّی

سُودیََ

بیهوده ، باطل ، بی هدف



سودی = عبث = بیهوده

تَهامَسَ

پچ پچ کرد



تَهامَسَ یَتاهامَسُ



بر وزن تفاعل

جائع

گرسنه

حَدَّثَ

صحبت کرد



حَدَّثَ یُحدِّثُ



بر وزن افعال



حَدَّثَ = کَلَّمَ = صحبت کرد

حَرِّقو

بسوزانید



فعل امر از حَرَّقَ یُحَرِّقُ



بر وزن افعال



حرق = اشعل = سوزاند



حرق # اَطفا: خاموش کرد

حَضاره

تمدن

الحَظّ

بخت ، شانس ، نصیب



جمعش الحُظوظ

حَنیف

یکتا پرست



حنیف = موحد = یکتاپرست


حنیف # مُشرِک

خِداع

فریب دادن

خُذوا

بگیرید



فعل امر از اَخَذَ یَاخُذُ

داء

بیماری



داء = مرض = بیماری



داء # شِفاء

الدّار

خانه

سِجن

زندان



جمعش سُجون

السَّلام

آشتی ، صلح

سیره

روش ، شیوه زندگی ، روش و کردار ، سرگذشت

شَعائر

مراسم ، شعار ها

صِراع

کشمکش مبارزه



مصدر از صارَعَ یُصارِعُ


بر وزن مفاعله



صراع = نِزاع = کِفاع = مبارزه


صراع # اَلسِّلم

طین

گِل

عافیه

سلامتی



عافیه = سلامه = سلامتی


عَظم

استخوان



جمعش عِظام

عَلَّقَ

آویزان کرد ، آویخت



عَلَّقَ یُعَلِّقُ


بر وزن مفاعله

فاس

تبر


جمعش فُووس

قَذفوا

انداختند



قَذَفَ یَقذِفُ


بر وزن افعال



قذف = رمی = انداخت ، پرتاب کرد


قَرابین

قربانی ها


مفردش قُربان

قیلَ

گفته شد


فعل مجهول از قالَ یَقولُ

کَتِف

شانه ، کتف


جمعش اَکتاف

کَسَّرَ

شکست



کَسَّرَ یُکَسِّرُ


بر وزن مفاعله

کونوا

باشید


فعل امر از کانَ یَکونُ

المُجیب

اجابت کننده ، پاسخ دهنده

مُدَوَّنَه

وبلاگ

مرصوص

استوار ، محکم



مرصوص = سدید = محکم



البُنیان المرصوص : ساختمان استوار

مُفترِس

درنده ، شکارچی

مَفسَدَه

عامل تباهی و فساد

مَکسور

شکسته

نُقوش

کنده کاری ها ، نگاره ها


مفردش نَقش

بَدَووا یَتَهامَسونَ

شروع به پچ پچ کردند

عَقَلَ

خودورزی کرد

القُرآن

خواندن

ما یَلی

آنچه می آید

حَمَّلَ

تحمیل کرد

سِوی

به جز

اَلعَصَب

پی

فَریسه

شکار


جمعش فَرائس

اَلمُجیب

برآورنده