• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/47

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

47 Cards in this Set

  • Front
  • Back

اِستَغفَرَ

آمرزش خواست



اِستَغفَرَ ، یَستَغفِرُ


بر وزن استعفال

اِعصار

گردباد ، طوفان

اِمریکا الوُسطی

آمریکای مرکزی

اِنتَبَهَ

آگاه شد ، بیدار شد



اِنتَبَهَ یَنتَبِهُ


بر وزن افتعال



انتبه # نام

اِنفَتَحَ

باز شد



اِنفَتَحَ یَنفَتِحُ


بر وزن انفعال

اِنقَطَعَ

قطع شد



اِنقَطَعَ یَنقَطِعُ


بر وزن انفعال



اِنقَطَعَ # اِتَّصَلَ ( وصل شد)

بِطاقه

بلیت ، کارت

بِقاع

مکان ها ، قطعه های زمین



مفردش بُقعَه

بَهائم

چهارپایان اهلی



مفردش بَهیمَه



بهائم # وُحوش

تُثیرُ

بر می انگیزد



اَثارَ ، یُثیرُ



تَخَرَّجَ

فارغ التحصیل شد



تَخَرَّجَ یَتَخَرَّجُ



بر وزن تفعل

تَرَی

میبینی



=تُشاهِدُ

تَساقَطَ

افتاد



تَساقَطَ یَتَساقَطُ



بر وزن تفاعل



= وَقَعَ


تستقط # صَعِدَ

تُصبِحُ

می شود



اَصبَحَ یُصبِحُ



بر وزن افعال



اَصبَحَ =صارَ

تُصَدّقُ

باور می کنی



صَدَّقَ یُصَدِّقُ



بر وزن تفعیل



صَدَّقَ #کَذَّبَ

تعارُف

آشنا شدن



تعارَفَ یَتَعارَفُ



بر وزن تفاعل

تَفتیش

بازرسی

تُمطِرُ

می بارد



اَمطَرَ یُمطِرُ



بر وزن افعال

تَناوُل

خوردن



=اَکل

ثلج

برف ، یخ

جاهِز

آماده



=حاضر

جادَلَ

جدال و دشمنی کرد



جادَلَ یُجادِلُ



بر وزن افعال

حَیَّرَ

به تعجب انداخت



حَیَّرَ یُحَیِّرُ


بر وزن تفعیل



=اَعجَبَ

جَواز

گذرنامه

حَسَناََ

بسیار خوب

حَمَّلَ

تحمیل کرد ، بار کرد



حَمَّلَ یُحَمِّلُ



بر وزن تفعیل

سَنَویّ

سالانه

سَوداء

سیاه



مونث اَسوَد



سوداء # بیضاء

شَرَّفتُم

مشرف فرمودید

ظاهره

پدیده

فریق

تیم گروه

فِلم

فیلم



مفردش اَفلام

کاَنَ

گویا ، مثل اینکه

مُحیط

اقیانوس

مُرافِق

همراه

مَرحَبَاََ بِکُم

خوش آمدید

مفروش

پوشیده ، فرش شده

مِهرَجان

جشنواره



حَفلَه =مهرجان = جشن

نُزُول


پایین آمدن



=سُقوط



نزول # صُعود

نیام

خفتگان



مفردش نائم

یَبسُطُ

می گستراند



بَسَطَ یَبسُطُ



=یَنشُرُ


یبسط # یَجمَعُ

یَحتَفِلُ

جشن می گیرد



اِحتَفَلَ یَحتَفِلُ



بر وزن انفعال

یُرسِلُ

می فرستد



اَرسَلَ یُرسِلُ



بر وزن افعال



=یَبعَثُ

یَسحَبُ

می کشد



سَحَبَ یَسحَبُ


یُسمِّی

می نامد



سَمَّی یُسمِّی



یُلاحِظُ

ملاحظه می کند



لاحَظَ یُلاحِظُ



بر وزن مفاعله

یُمسِک

به دست میگیرد ، نگه می دارد



اَمسَکَ یُمسِکُ



بر وزن افعال