• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/84

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

84 Cards in this Set

  • Front
  • Back

اکریتک

به تو کرایه دادم

و لو نوي بالبيع الاجارة فإن أورده علي العين بطل

اگر به نیت و قصد اجاره الفاظ بیع را به کار برد در حالتی که بیع را به عین هم وارد کند باطل است

حانوت

مغازه

ثلج

برف

طرأ

عارض شود

يقاطع

معلوم و معین کند

وفي

پرداخت و ادا کردن

عقيب

بلافاصله

مؤونة

هزينه

أنفق

بپردازد

القتب

پالان شتر

الحزام

تنگ

المداد

مركب

الاستنابة

جانشين كردن

تطاول

طول كشيدن

الاتسّاع

گسترده بودن

الذوي المروءات

افراد متشخص

السلع

کالا

تلبس

شروع به کار

هرب

فرار کند

جيران

همسایگان

الهراش

سگ ولگرد

جفن

غلاف

رحماََ

فامیل و خویشاوند

طحن

آرد کردن(گندم و جو)

عجن

خمير كردن

الدقيق

آرد

خان

خیانت کند

عدول المومنین

مومنان عادل

صدّق

تصدیق کند

خصی

اخته

مصاهرة

نَسبیت

موطوءة

نزدیکی شده

بعل

زن شوهردار

اوقب

لواط کند

صماء

کر

خرساء

لال

الوثنيين

بت پرست

ايّاه

به دلیل باعث

اخلّت

خلل وارد کند

السّائغ

آنچه در عقد جایز است

استرابت

کسی که در سن حیض حیض نمیشود

إمهار

مهر کردن

تقطیب فی وجه

ترش رویی

یؤمّل

امید داشته باشد

استمالة

دلجویی

فُجِرَ

زنا کردن

عزل

ریختن منی بیرون از رحم

إدام

خورش

الدَّهِن

اسباب روغن مالی و پاکیزگی

سَدِّ الخُلّة

رفع گرسنگی

الشِتاء

زمستان

المحشُوّة

پوشاک

یقظة

پنبه

الفرو

پوستین

السِّراح

رها کردن

القاء القناع

انداختن روسری بر سر

التئام

سازگاری

المولی

لعان کننده

المظاهر

ظهار کننده

ماطل

به تاخیر انداختن

استحالة

محال دانستن

مستغرق

استثنایی که همه ی مستثنی منه را در بر گیرد

ضَعُفَ

بر عکس

مَدُّ مقوَدِ الدّابّة

کشیدن افسار چهارپا

عابَ

معیوب شود

صبغ/مصبوغ

رنگ/رنگ شده

طسق

اجرت

الرِّخوة

زمین سست

الصُّلبة

زمین سخت

الرِّباط

کاروانسرا

قدر الحشفة

به قدر سر آلت

الفریة

دروغ بستن

یرتقب

مهلت دادن

یقدح

ضرر وارد کردن

حقوی

کمر

تضع

وضع حمل

تنابزوا

صدا زدن

عَیَّرَ

عیب گرفتن

ازهاق النفس

خارج کردن روح

مکافئة

همتا

حائط

دیوار

میزاب

ناودان

جناح

بالکن