• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/138

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

138 Cards in this Set

  • Front
  • Back

دعا

فرا خواند،دعا کرد


یدعون:فرا میخوانند

ذکر. أ أ

مرد،نر

فرح

شاد

فرق. أ تشدید أ

پراکنده ساخت. از باب تفعل

قائد/جمع

رهبر


ج قادة

قائم

استوار،ایستاده

سب

دشنام داد

سلمی

مسالمت آمیز ،سلم:صلح

سواء

یکسان

علی مر العصور

در گذر زمان

عمیل

مزدور،ج عملاء

لدی

نزد/لدیهم:دارند

مع بعض

با همدیگر

من دون الله

به جای خدا،به غیر خدا

یتجلی

جلوه گر میشود

یجوز. أ. و

جایز است

یستوی

برابر میشود

یوکد

تاکید میکند.

صالة

سالن

جمارک. أ. إ

گمرک

من فضلک

لطفا

ذکریات

خاطرات

تفرغ

خالی می شود

الفرشاة

مسواک

الفرشاة

مسواک

البقعة

تکه ای از زمین

الفرشاة

مسواک

البقعة

تکه ای از زمین

الصداع

سردرد

الفرشاة

مسواک

البقعة

تکه ای از زمین جمع. بقاع

الصداع

سردرد

المحیط

اقیانوس

استخدم

به کار گرفت

استخدم

به کار گرفت

نقود ورقیة

پول کاغذی

الفرس أ أ

اسب

هونا

با ارامش و فروتنی

یمشون

گام برمیدارند

هونا

با ارامش و فروتنی

یمشون

گام برمیدارند

هونا

با ارامش و فروتنی

یمشون

گام برمیدارند

اثار. أ أ

برانگیخت

احتفل

جشن گرفت

اصبح

شد

اصبح

شد

اعصار

گردباد

اصبح

شد

اعصار

گردباد

امریکا الوسطی

امریکا مرکزی

امطر

باران بارید

بسط

گستراند

بعد. أ و أ

دور شد

تری

میبینی،ببینی

بعد. أ و أ

دور شد

تری

میبینی،ببینی

بعد. أ و أ

دور شد

تری

میبینی،ببینی

تساقط

پی در پی افتاد

التعرف علی

شناختن

التعرف علی

شناختن

ثلج

برف،یخ. جمع ثلوج

حسنا

بسیار خوب

حیر

حیران کرد ، از باب تفعیل

سحب

کشید

سحب

کشید

سمی

نامید

سوداء

سیاه،مونث اسود

سحب

کشید

سمی

نامید

سوداء

سیاه،مونث اسود

سنوی

سالانه

سحب

کشید

سمی

نامید

سوداء

سیاه،مونث اسود

سنوی

سالانه

صدق

باور کرد از باب تفعیل


حتی تصدق: تا باور کنی

ظاهرة

پدیده. ج ظواهر

ظاهرة

پدیده. ج ظواهر

فلم

فیلم،ج افلام

لاحظ

ملاحظه کرد

لاحظ

ملاحظه کرد

المحیط الاطلسی

اقیانوس اطلس

لاحظ

ملاحظه کرد

المحیط الاطلسی

اقیانوس اطلس

مفروش

پوشیده،فرش شده

مهرجان. إ أ

جشنواره

نزول

پایین امدن بارش

جواز

گذرنامه

مهرجان. إ أ

جشنواره

نزول

پایین امدن بارش

جواز

گذرنامه

مرحبا بکم

خوش امدید

مهرجان. إ أ

جشنواره

نزول

پایین امدن بارش

جواز

گذرنامه

مرحبا بکم

خوش امدید

شرفتم

مشرف فرمودید

مرافق. و إ

همراه

والدی

پدر و مادرم

مرافق. و إ

همراه

والدی

پدر و مادرم

اختای و اخوای

دو خواهرم و دو برادرم

مرافق. و إ

همراه

والدی

پدر و مادرم

اختای و اخوای

دو خواهرم و دو برادرم

بطاقة

کارت،بلیط

تفتیش

بازرسی

تفتیش

بازرسی

جاهز

اماده

تفتیش

بازرسی

جاهز

اماده

نیام

خفتگان

تفتیش

بازرسی

جاهز

اماده

نیام

خفتگان

انتبهو

بیدار شوند

بهائم

چهارپایان

عبر. أ ساکن أ

از راه

یکفی الاثنین

برای دو نفر بس است

یکفی الاثنین

برای دو نفر بس است

ینابیع

جوی های پر از اب ، چشمه ها


مفرد ینبوع

سائح

گردشگر

سائح

گردشگر

ما اجمل

چه زیباست

شعب

ملت

شعب

ملت

مضیاف

مهمان دوست

لبث

درنگ کرد

جاء ب

اورد

حلم

بردباری

سماع

شنیدن

سماع

شنیدن

نملة

مورچه

سماع

شنیدن

نملة

مورچه

یفوق

بالاتر است از