• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/51

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

51 Cards in this Set

  • Front
  • Back

Anticipate

انتظارداشتن ، پیش بینی کردن

Relieve

تسکین دادن درد ، جایگزین کردن

Merit

شایستگی ، ارزش

Acknowledge

تصدیق کردن ، اعتراف کردن

Delinquent

مجرم ، متخلف ، جنایتکار

Deprive

سلب کردن ، محروم کردن

Penalize

جریمه کردن ، مجازات کردن ، تنبیه کردن

Extract

بیرون کشیدن ، عصاره ، باتلاش وسختی بیرون کشیدن

Exhibit

نمایش دادن ، اثرنمایشی

Prior

از قبل ، پیشین ، مقدماتی

Proceed

پیش رفتن ، اقدام کردن

Embrace

پذیرفتن ، درآغوش گرفتن ، بغل گرفتن ، آغوش

encourage

تشویق کردن ، اعتماد را افزایش دادن ، جرات دادن به

consider

در نظر گرفتن ، تلقی کردن ، اندیشیدن ، فکر کردن برای تصمیم گرفتن

trifle

مقدار کم ، کمی ، چیزی کم ارزش ، بازیچه گرفتن

precaution

اقدام احتیاطی ، دوراندیشی

caution

احتیاط

prosecute

پیگرد قانونی کردن

squander

هدر دادن ، اسراف

pauper

فقیر ، بی نوا

compel

مجبور کردن

venture

ریسک کردن ، جسارت

betray

لودادن ، نشان دادن ، خیانت کردن ، فاش کردن

utter

آشکار کردن ، بیان کردن ، گفتن

Illustrate

مصور نشان دادن ، نمایش دادن

Culprit

مجرم ،مقصر

Insist

تاکید کردن ، اصرارکردن

Exhaust

تخلیه کردن ، خسته کردن

Rash

شتابزده ، کهیر

Severity

سخت گیری ، شدت ، خشونت

Excessive

بیش ازحد ، بسیار زیاد ، بی نهایت

Vain

مغرور ، بیهوده

Toil

زحمت کشیدن ، رنج

Blunder

اشتباه کردن ، اشتباه بزرگ ، تلو تلو خوردن ، اشتباه احمقانه

Subside

فروکش کردن ، به سطح پایین تری فرو رفتن ، کمتر شدن

Comprehend

درک کردن ، فهمیدن

Maim

معلول کردن

Depict

تصور کردن ، شرح دادن ، توصیف کردن ، با ترسیم یا نقاشی نشان دادن

Mortal

فنا پذیر ، مهلک

Occupant

ساکن ، اشغالگر ، فرد مالک یک خانه

Appoint

منصوب کردن ، انتخاب کردن ، معین کردن ، مجهز کردن ،

Quarter

اسکان دادن ، ربع

Quote

نقل قول کردن ، قیمت گذاری

Site

محل ، موقعیت

Roam

پرسه زدن

Morality

اخلاق

Verse

شعر گفتن ، آیه

Attract

جذب کردن ، جلب توجه کردن

Commend

تحسین کردن ، تحویل دادن

Exempt

معاف کردن ، مستثنی از

Repetition

تکرار ، تجدید ، عمل دوباره گفتن یا دوباره انجام دادن