• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/1017

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

1017 Cards in this Set

  • Front
  • Back
  • 3rd side (hint)

vascular

اوندی

stem

ساقه

root

ریشه

xylem

چوبی

arteries

سرخرگ

veins

سیاهرگ

sieve tube

صاف کردن غربال کردن

element

اساس

series

رشته سلسله

thin walled

جدار نازک

end to end

سربه سر

area

ناحیه

specialized

اختصاصی تر

skeletal muscle

اسکلت ماهیچه ای

straited

محدود کردن باریک کردن

voluntary

اختیاری ارادی

bone

استخوان

concerned

شرکت کردن مربوط کردن

movement

حرکت

elongated

کشیده کردن دراز کردن

Individual

انفرادی شخص

acellular

غیر سلولی

protozoologist

متخصص پروتز

insisted

اصرار

regarded

درنظر گرفت

invitro

محیط ازمایشگاه در شرایط گل خانه ای

medium

متوسط میانه

external

خارجی بیرون

organ

عضو اندام

various

متنوع

adapted

سازگار

minute

ریز جزعی

speherical

کروی گوی مانند

rod

میله

filament

رشته

transmitter

فرستنده

carries

حمل کردن انجام دادن

replaication

انعکاس دفاع تاشدگی

kernel

هسته

inner bark

پوسته داخلی

dried

خشک شده

sea weed

علف هرز

herb

fungus

قارچ گیاه قارچی سماروغ

mushroom

قارچ سماور به سرعت رویاندن

thick walled

دیواره ضخیم

fluid filled

پر محلول

one eyed

تک چشم

believed

باور کردن اعتقاد داشتن

resistant

پایدار خودسر مقاوم

vesicles

حفرات ریز حفره

division

تقسیم بندی

previously

سابق

ancestry

تبار دودمان

ancient

دیر پیر

representatives

نماینده نمایشگر

bit

ذره

process

روند فرایند

maturation

بلوغ

several

جدا مختلف

rare

کم یاب

simplest

ساده

material

ماده

within

به مدت در حدود

quite

واقعا کاملا

wrong

اشتباه غلط

infer

پی بردن حدس زدن

environment

محیط احاطه

eventually

سرانجام

divide

جدا کردن تقسیم کردن

fairly

منصفانه

multiply

تکثیر کردن ضرب کردن

drop

قطره سقوط

pond

تالاب دریاچه حوض درست کردن

suffice

کافی بودن

difficult

سخت دشوار

prepare

مجهز اماده

medium

وسیله محیط کشت

division

تقسیم قسمت دسته بندی

chick

نوزاد بچه

salamander

سمندر

accomplished

انجام شده

culture

کشت میکروب در ازمایشگاه

discoveries

اکتشافات

bewildering

مشکل سخت

variety

تنوع گوناگونی

various متنوع

shape

تجسم صورت اندام سبک

phloem

بافت آبکش

fundamentally

اساسا

comparing

مقایسه کردن

translate

ترجمه

text

متن

phrases

عبارات

matter

موضوع

potential

پتانسیل

future

اینده

descendants

نسل

region

منطقه

manufacturing

تولید

elaborately

به طور مفصل

associated

مرتبط است

principal

مدیر رییس مهم عمده

territories

زمینه سرزمین

central

میانی مرکزی

substitutution

جایگزین تعویض

drills

متن تمرین

item

بخش قسمت

sntence

جمله قضاوت رای حکم

review

خلاصه عقیده تجدید نظر

session

مجلس جلسه نشست

repeat

تجدید تکرار باز گفتن

floating

شناور ی جابجا شده شناور

bodies

دارای بدن جسم

promient

برجسته

significant

علامت معنی دار

notable

شخص برجسته قابل توجه

intricate

پیچیده

factories

کارخانه

multitude

بسیاری گروه

carried

انجام

exceedingly

به حد زیاد

extremely

خیلی به شدت

highly

خیلی

enormously

خیلی زیاد

point

ماده نقطه هدف

section

قسمت گروه دسته

dead

کهنه بی حس مرده

external

سطح بیرون ظاهری

produced

تحریک شده

made

تربیت شده مصنوع معمول


yielded

محصول سودمند تسلیم شدن. واگذار. کردن

furnished

مجهز کردن تهیه کردن

motion

حرکت جنس پیشنهاد تکان

ceaseless

پیوسته داعمی

endless

بی پایان بی حد

constant

پایدار وفادار داعمی ثابت

perpetual

همیشگی ابدی

regulate

تعدیل کردن درست کردن

govern

کنترل کردن حاکم بودن

great

فراوان زیاد

majority

اکثریت بیشان

category

دسته طبقه

primary

ابتدایی عمده اصلی

structural

ساختمانی وابسته به ساختمان

matter

ماده جوهر جسم

capable

توانا لایق

performing

انجام دهنده

essential

اصلی واقعی ضروری

autonomous

مستقل خودگردان دارای حکومت مستقل

replication

دفاع پاسخ تکرار

combined

ترکیب شده

assemblages

مجامع

complexities

پیچیدگی

supramolecular

چند مولکولی

unity

پیوستگی شرکت

continuos

متوالی پیوسته مداوم

quality

صفت جنبه وجود

cessation

توقف پایان

recently

تازه اخیر

remain

اثر باقی مانده

reality

حقیقت واقعیت

several

جدا چندین

exhibit

اثر نمایش

exhibit

اثر نمایش

high grade

درجه عالی

radiant

تابناک درخشنده


intimately

صمیمانه با آگاهی زیاد

association

اتحاد پیوستگی

special

خاص مخصوص

differentiated

تمایز تفکیک شده

rich

غنی

Nucleoprotein

نوکلعو پروتئین

Composed

شامل

regarded

در نظر گرفت

guess

حدس زدن تخمین زدن

definitions

تعریف مشخصات

entering

داخل مرکز

product

تولید کردن

separate

جدا کردن

separate

جدا کردن

substance

مواد

surrounding

احاطه کردن

related

وابسته مربوط

characterized

ویژگی

structure

ساختار

fundamentally

اساسا

arranged

ارایش

attached

وصل کردن

almost

تقریبا

almost

تقریبا

temperature

دما درجه حرارت

published

منتشر کرد

naked

غیر مسلح

creature

مخلوقات

been thought

تصور می شود

spontaneously

به طور خود به خودی

lens

عدسی

compartment

ترکیبات

woody

چوبی

applied

کاربرد

boxlike

جعبه مانند

next generation

نسل بعدی

information

اطلاعات

cases

موارد

perform

انجام می دهد

possible

امکان پذیر

proper

مناسب

medium

محیط

temperature

دما درجه حرارت

not fixed

تثبیت نشده

generally

عموما معمولا

passage

متن حق عبور روی داد نقل قول

grasp

فهم چنگ زنی فهمیدن

concept

تصور کلی مفهوم

composition

ترکیب

showing

اظهار نمایش جلوه آشکار سازی

bodies

بدن جسم

being

موجود زنده

existing

وجود داشتن

face

رد اثر

exceptions

استثنا

placed

مکان جا موقعیت

internal

داخلی

corner

گوشه

sunburn

آفتاب سوخته کردن

Reduce

بینوایی بی چیزی

tearing

سخت تند

twisting

پیچ تاب خوردگی پیچ دار کردن

enable

قادر ساختن تهیه کردن برای اختیار دادن

half

نیم ناقص سو طرف

rivet

محکم کردن

tensile

قابل انبساط کش دار

shearing

چیدن مو شکاف دادن قیچی کردن

passageways

راهرو محل عبور گذر گاه

hollow

پوک خالی کردن غیر صمیمی بی حقیقت

cylinder

استوانه سیلندر لوله

present

هدیه ارائه کردن حاضر

indicate

نشان دادن نمایان ساختن

accessory

فرعی هم دست

simple squamous

ساده سنگ فرشی

simple cuboidal

ساده مکعبی

simple columnar

ساده استوانه

description

تشریح توصیف

pleural

وابسته به شامه شش

column

ستون پایه

rectangular

مستطیلی راست گوشه

reproductive

مولد تناسلی

bronchi

نایچه

uterine

رحمی بطنی شکمی

uterus

بچه دان رحم

stratified squamous

مطبق سنگ فرشی

stratified cuboidal

مطبق مکعبی

stratified cuboidal

مطبق مکعبی

stratified columunar

مطابق استوانه ای

pseudostratified columnar

مطبق کاری استوانه ای

transitional

مطبق کاذب متغیر یا تبدیلی

bear

خرس مربوط کردن تحمل کردن

lie

دوره گفتن سخن

impressions

اثر جای خاطره نشان گذاری

mucus

خط بلغم ماده مخطی

propulsion

نیروی محرکه خروج دفع

duct

مجرا لوله اب مجرای لنف

bladder

کیسه مثانه

ureter

جالب

urethra

مجرای پیشاب

urinary

ادرار

sweat

خوی عرق کردن عرق مشقت کشیدن

salivary

بزاقی

destroyed

مخرب ویرانگر

during

در مدت هنگام در جریان

serous

ابکی ماعی خونابه ای

sublingual

زیر زبانی واقع در زیر زبان

mixes

مخلوط در هم

divers

چند بعضی متعدد

main

اصلی مهم نیرومند

cartilage

نرمه استخوان غضروف

origin

خاستگاه اصل منشا

derived

قابل اشتقاق مشتق شده

varying

مختلف متنوع جور به جور

tightly

سفت محکم

Areolar

هاله حلقه حفره

ligaments

پیوند رباط بند

storage

ذخیره سازی

insulation

عایق کردن روپوش کشی

transport

حمل کردن انتقال دادن

protection

حفاظت محافظت

immune

محفوظ کردن مقاوم ازاد

external cellular matrix

ماتریکس خارج سلولی

extra cellular matrix

ماتریکس داخل سلولی

ground substance

ماده زمینه

tissues fluid

آب بافتی

proteoglycan

نقش ذخیره

Glycoprotein

نقش اتصال

Histology

بافت شناسی

collection

جمع اوری اجتماع انباشتگی

similar

شبیه یکسان مطابق مشابه

classification

طبقه بندی

major

مهم

adult

بالغ

Epithelial

بافت پوششی

connective

بافت پیوندی

Mucle

ماهیچه

Nervous

عصبی

Biopsy

نمونه برداری

removal

برداشت

Autopsy

کالبد شکافی

diagnostic

تشخیصی

embryonic

جنین شناسی

digestive

گوارشی

derivatives

مشتقات

special

ویژه مخصوص خاص

junction

اتصالات نقطه اتصال

communications

ارتباطات

apical

بالا

basal

پایین

contribute

شرکت کردن

respiratory

تنفس

urogential

تش وابسته به دستگاه ادرار اعضای تناسلی

innervate

دارای پی کردن

regeneration

ترمیم

capacity

توانایی

protecting

نگه داری کردن حفظ کردن

underlying

در زیر قرار گرفته اصولی اساسی

barrier

نرده یا مانع عبور دشمن

sacs

کیسه عضو مانند جانور

kidney

کلیه مزاج خلق

finger

انگشت دست زدن به

examination

ازمایش

Abundant

بسیار فراوان

Maximize

بیشینه ساختن

across

سرتاسر در میان از وسط

motile

جنبنده قادر به جنبش

extension

اضافی کشش توسعه

coordinate

متناسب کردن تعدیل کردن

sheet

ورقه صفحه تخته سطح

selective

گزیده انتخابی

scaffolding

داربست چوب بست سازی

Basal lamina

تیغه پایه

neighbors

نزدیک مجاور

particularly

مخصوص

plentiful

فراوان

segregation

جدایی تفکیک

permit

اجازه دادن مجاز کردن

Victoria

حاصل بردار جهت

lumen

درون جدار گیاه حفره سلولی حفره یا مجرای عضو لوله ای شکل

mediated

میانی وسطی غیر مستقیم

diffuse

منتشر شده پخش شده

disrupted

شکسته شده

required

لازم داشتن نیاز داشتن

integrity

درست بی عیب امانت

tracer

ردیاب نقشه کش جست و جو کننده

beyond

دور تر برتر از آن سو

Either

هیچ کدام هر یک از دوتا

مخالف neither

widely

زیاد در بسیاری از جاها

distributed

توزیع شده

mechanical

مکانیک ماشینی غیر فکری

stress

فشار تقلا اهمیت تاکید

distinct

جدا ممتاز مجزا متمایز

intermediate

میانه متوسط

anchor

لنگر محکم شدن

bind

چسباندن مقید کردن

interact

اثر متقابل

belong

تعلق داشتن مال کسی بودن

Bundle

مجموعه دسته کردن دسته

puncate

نقطه نقطه مثل نقطه

streak

خط رگ حرکت کردن خط خط کردن

indirectly

به طور غیر مستقیم از راه اشاره

teeth

دندان ها

tooth دندان

peels

دوست انداختن پوست

species

گونه

subdivision

زیر شاخه

freely

به طور آزاد یا رایگان آزادانه

interbreed

تولید مثل کردن

fertile

بارور

offspring

فرزندان اولاد

common

انواع

pond

دریاچه

suffering

تفاوت دارند

Nuclear

هسته ای

division

تقسیم

exact

کامل

duplication

رونویسی

thread

رشته های

carrie

دارای

identical

یکسان

parents

پ

initiate

آغاز کننده آغاز گر

ratio

نسبت

volume

حجم

appear

به نظر می رسد

condition

شرایط

present

حاضر حضور دارد

duplication

مضاعف شدن

meiosis

میوز

meiosis

میوز

occurring

اتفاق می افتد

results

نتیجه باعث شدن

reduction

کاهش

half

نصف

complement

مکمل

mature

بالغ

fertilization

لقاح حاصل خیز کننده

physiochemical

فیزیکی شیمیایی

proccess

فرایند

involved

اتفاق می افتد

union

ترکیب متحد شدن

sharp

شدید تیز

rise

افزایش

rates

سرعت

consumption

مصرف

certain

برخی

oogenesis

تخمک زایی

ovum

تخمک

preparation

اماده سازی

precursor

پیش ساز

spermatogenesis

اسپرم زایی

undergo

تحت متحمل می شود

take place

اتفاق می افتد

reduce

کاهش

cleavage

تسهیم شکافتن

cleavage

تسهیم شکافتن

life

حیات

parasite

موازی

origin

منشا

choane ocyte

سلول تیغی شکل

funnel

قیفی شکل

hollow

توخالی نامرئی

hollow

توخالی نامرئی

spouse

جفت زوج

yoked

جفت شدن بندگی عبادت کردن یوغ

perhaps

شاید احتمالا

splitting

دونیم شدن

asexual reproduction

تولید مثل غیر جنسی

yeast

مخمر

residents

مقاومتی

migrates

مهاجرت

smoking

سیگار

running

جاری

resting

مرحله استراحت

early prophase

پروفاز اولیه

centriole divided

تقسیم سانتریول

latest prophase

اواخر پروفاز

nuclear membrane

غشا هسته ای

begun

شروع می شود

illustrating

شرح توضیح رسم شده

survival

بقا

requires

نیاز مند این است که

multiply

تکثیر یابند

replace

جایگزین

killed

کشته شده

preodators

شکارچی

darasites

انگل

old age

کهولت سن

actual

واقعی

tremendously

بزرگی

distinguished

تشخیص داده شود

commonly

به طور معمول

mosses

خزه ها

tracheophytes

تراکعوفیت

coelenterates

کیسه تنان

bryozoa

خزه ها

tunicates

پوشش داران

equal

مساوی

independent

مستقل

budding

جوانه زدن

develop

گسترش دادن

resistant

معلوم

alternate

متناوب

reminscent

یاد اور

generation

نسل

permanent

داعمی

together

ادغام می شوند

oral

دهان

meiotically

به صورت میتوزی

degenerate

تجزیه می شود

remaining

باقی مانده

across

در خلال

bridge

پل

identical

قابل تشخیص

identical

قابل تشخیص

retained

حفظ شونده

beneath

پایین

brought

اورده شده

hermaphroditic

دوجنسی

ovaries

تخمدان

testes

بیضه

tapeworm

کرم

rather

نسبتا

modifications

تغییر

hone ybes

زنبور عسل

wasp

زنبور بی عسل

arthropods

بندپایان

parthenogenesis

بکر زایی

wide

وسیع

accessory

اضافی

facilitate

تسهیل

ensure

تضمین می کند

liberate

آزاد کردن

release

آزاد کردن

discharge

تخلیه کردن

deliver

آزاد کردن

rudimentary

ابتدایی

embryonic

اغازی

primary

ابتدایی

accessory

اضافی

additional

اضافی

subsidiary

اضافی

supplementary

اضافی

exhibited

نشان داده شده

shown

آشکار شده

displaye

آشکار شده

mainfested

نشان داده شده

stich

چسبیدن

adhere

چسبیدن

attach

چسبیدن

pair

به صورت جفت

comparable

قابل مقایسه

mating

امیزشی

behaviour

رفتار

greatly

تا حد زیادی

performance

انجام

unlike

برخلاف

reserve

اندوخته

prevailing

غالب

comparatively

از نظر اندازه

considerable

قابل ملاحظه

droplet

قطرات

flagellum

تاژک

amoeboid

امیبی

typically

به طور اساسی

phyum

اجداد دودمان نژاد قبیله شاخه سلسله

main

دریا عمده با اهمیت اصلی تمام مهم نیرومند

subdivision

زیر بخش بخش فرعی تقسیم مجدد

kingdom

کشور پادشاهی قلمرو

colony

مستعمره مستملکات جرگه

association

اتحاد پیوستگی آمیزش وابستگی مشارکت تداعی

troops

گروه دسته فراهم کردن

baboon

شکل عجیب ،یک میمون

resemble

تشبیه کردن همانند کردن

nomadic

متحرک چادر نشین اواره

tribal

ایلیایی طایفه قبیله

prairie

چمن چمن زار

dog

سگ میله قلاب دار گیره

urban

شهر نشین اهل شهر

gill

تمیز کردن دختر تیغه قارچ

back bones

پشت ستون فقرات

clear cut

روشن تصریح بی شک

contratile vacuole

واکوعل انقباضی

main taining

نگهداری

equilibrium

تعادل

excretion

دفع

invariably

به طور همیشگی

particular

خاص

interest

علاقه

rhizopoda

ریز و پودا

dysentery

روان پزشکی

ciliate

ماسوره

bristle like

مو مانند

projection

طرح ریزی

intestinal

روده

wide range

عصبانیت گسترده

gill

ابشش

appearance

از نظر ظاهری

familiar

مشابه

seldom

به ندرت

safe

به اطمینان

not iceable

به طور قابل ملاحظه ای

steadily

درنهایت

approaches

نزدیک می شود به

abruptly

ناگهان

content

محتویات

precisely

معین

slipper shape

تا شونده

sleeping sickness

بیماری خواب

occupy

اشغال می کند

fresh

شیرین

salt

شور

range

محدوده ای

habitat

زیستگاه

existence

وجود دارد

host

میزبان

entrap

به دام می اندازد

digested

هضم می کند

false peet

پای کاذب

sweeping

جارو کردن

addition

علاوه بر

possessing

دارا بودن

vitaltrait

ویژگی حیاتی

irritability

تحریک پذیری

distinguished

تشخیص می دهد

objects

مواد

value

ارزش

apparently

ظاهری

selective ly

انتخابی

responsive

واکنش نشان می دهد

definite

معین

coordinate

هماهنگ

orderly

معمولی

invade

حمله می کند

science

معرفت علم دانش مهارت شیوه

inheritance

ارث بری توارث ویژگی یا خصوصیت ارثی

objective

هدف منظور بی طرف قابل مشاهده علمی بدون نظر خصوصی

agricultural

کشاورزی زراعتی فلاحتی

application

درخواست کاربرد استعمال مالیدن به تقاضا فرم پشتکار سعی مداومت وابستگی

knowledge

آگاهی اطلاع معرفت علم دانش دانستن

practice

تمرین ورزش عادت تکرار رسم شیوه

trait

جنبه خاصیت نشان ویژگی نشان اختصاصی

distinguishing

تشخیص دهنده مشخص اختصاصی

quality

صفت جنبه وجود نوع چگونگی خصوصیت

characteristic

صفت جنبه مشخصات خاص

located

تعیین کردن قرار دادن واقع کردن

sexlinked

واقع در کروموزم جنسی ارث وابستگی به جنسیت

pod

پا قوز پنبه نیام پوست بیرونی

anatomical

تشریحی وابسته به کالبد شناسی

pouch

کیسه کیف پول کیسه کوچک بلعیدن

experiment

آزمایش امتحان

peas

ورزش شن نرم در محل فرود چتر باز

recessive

ارتفاعی بازگشت

crossbreed

دو رگه پیوند زدن

propagate

زیاد کردن انتشار دادن تکثیر کردن ویژگی ارثی انتقال دادن

breeding

تولید مثل کردن تعلیم و تربیت بچه آوردن زایش جفت گیری

distinctive

مشخص منش نما ویژه برجسته

normally fertile

معمولا حاصل خیز

occupies

اشغال

locus

مکان مکان هندسی محل ژن

dominant

برتر چیره برجسته عمده غالب ژن

distinguishable

قابل تشخیص تشخیص پذیر فرق گذاشتی

mask

ماسک نقاب

inhibit

مانع شدن منع کردن بروز احساسات جلو گیری کردن

expression

سیما حالت قیافه

express

سریع روشن اظهار نظر کردن

mice

موش

gray coat

نیمه تنه خاکستری

thread like

نخ مانند

linearly

به طور خطی

phenomenon

حادثه نمود تجلی پدیده

bactteriophage

باکتری خوار

infect

آلوده کردن عفونی کردن

particles

ذره لفظ خرده

rigid tail

دم سفت سخت

breeds

اولاد جنس به دنیا آوردن پرورش دادن

mate

کمک دوست جفت گیری

ruling

حکم تصمیم رایج

withdrawn

کناره گیر در خود فرو رفتن

poisonous

سمی زهر دار

to devour

برای بلعیدن

to taint

از آن استفاده می کند

discovery

کشف اکتشاف

dominant

برتر برجسته عمده غالب

previous

قبلی مقدم جلو

pea

نخود فرنگی

garden

باغ بوستان

record

رکورد ثبت

record

رکورد ثبت

contrasting

مقایسه کردن

wrinkle kled

چروکیده

escapeearlied

زود تر فرار کن

particular

پدری

approximately

تقریبا

clearly

آشکار صریحا واضحا

shortness

کوتاهی اختیار کمی

hidden

غایب پنهان

tallness

بلندی

principles

مرام اصول

scientists

دانشمندان

investigators

بازرسان

rabbit

خرگوش تازه کار تیم ورزشی دانشگاه

cattle

کله گاو احشام اغنام

chicken

بچه کم رو ترسو

favorite

خاص گی مطلوب خواستنی

fruitfly

پشه میوه ریز پشه

intestinal

رود های وابسته به رود

specific traits

ویژگی خاص

desirable

پسندیده مطلوب

undesirable

نامطلوب

domestic

مستخدم اهلی خانوادگی

survive

گذراندن زنده ماندن

cliamates

اقلیم آب و هوا

brown

قهوهای

true breeding

پرورش حقیقی

strain

کوشش اصل صفت ارثی

butter fat

کره روغن شیر

wheat

گندم

prroperties

خواص اشیاء صحنه ویژگی

attributes

صفت جنبه افتخار شهرت حمل کردن

characteristics

مشخصات

qualities

متمایز ویژگی

continuity

دوام اتصال پیوستگی

continuance

دوام مداومت پایستگی

contigulty

مجاورت نزدیکی برخورد وابستگی

cohesion

چسبندگی پیوستگی هم بستگی

substance

دوام خلاصه ماده جوهر مفهوم استحکام

material

ماده جسم جنس

matters

اصولی کلی ماده جوهر

novel

رمان داستان تو جدید

modifications

تغییرات

variations

تغییر دگرگونی

alteration

تغییر دگرگونی

circulars zone

منطقه بخش نامه

thicker

غلیظ تر می شد

accen tuated

با تکیه حرف زدن

construction

ساختن عمارت

distinctly

به طور واضح شمرده

extended

تمدید شده

distinct

روشن واضح متفاوت

entities

ماهیت

dark staining

رنگ آمیزی تیره

thread

رشته کردن نخ کردن

hereditary

وراثتی مرده

nature

خوی خاصیت سیرت ذات طبع

radiant energy

انرژی تشعشعی کارمایه ی نباشی موجی

waves

گردان زنان سپاه زنان وایوز

sunlight

تابش آفتاب نور خورشید نور آفتاب

capture

دستگیری تسخیر گرفتن اسیر کردن

pigment

رنگ دانه ماده رنگی رنگیزه

photosynthesis

نورخاست فتوسنتز فروغ آمایی ایجاد و تشکیل مواد آلی در گیاهان با روشنایی

conservation

حفاظت نگه داری صرفه جویی

equal

یکسان مساوی برابر

opposite

طرز قراری برگ بر روی ساقه مخالف روبه رو ضد وارونه

heat

اشتیاق گرمی برانگیختن

drive

تحریک کردن کوبیدن راندن

catalyst

تشکیل دهنده

responsible

مسولیت ابرو مند عهده دار

accelerating

شتاب دهنده

quantity

حد مقدار عده اندازه

remaining

باقی مانده بقایا آثار جد

respiration

تنفس دم زنی

extraction

استخراج کردن اصل و نسب دندان کشیدن

foodstuff

خوار بار ماده غذایی

oxidation

عمل ترکیب اکسیژن با جسم دیگری

determine

معین کردن تعیین کردن

containing

محتوی تضمین

concentration

مراقب جمع شدگی تمرکز

beginning

اقدام شروع اغاز

experiment

آزمایش امتحان تدبیر تجربه

iron containing

حاوی اهن

transfer

واگذار ی انتقال تحویل

flavoprotein

انزیم در دم زنی بافت نقش دارد

cytochrome

یاخته رنگ

respiretory

تنفس وابسته به دم

mitochondria

ساختار که انرژی تولید می کند

catalytic

دارای اثر مجاورتی

mediated

غیر مستقیم وسطی واقع در میان

accepted

مقبول پذیرفته

stroma

بستره گسترش بافت بنیادی

colerless

بی رنگ بی مزه

underestimate

تخمین کم دست کم گرفتن

sugar

شکر چابلوس عزیزم جونم

converted

مبدل برگردانده شده

series

دنباله صف رشته

intermediate

متوسط میان جی

step

رفتار درجه قدم مرحله رتبه

grass green

سبز چمنی

moulded

قالب بندی

Aquatic

ابزی

stomata

روزنه

purple

ارغوانی

dissolving

حمل کردن

leaven

خمیر مایه

bedding

بستره

demonstration

تظاهر نمایش اثبات نشان دادن

botanist

گیاه شناس

performed

انجام دادن نمایش دادن

had been chosen

انتخاب شده بود

leaves

برگ

proved

ثابت

theories

نظریه ها

have been revised

مورد باز بینی قرار گرفته

nature

طبیعت

understood

فهمید

investigators

بازرسان محققان

isolated

منزوی

credit

کارت اعتباری به حساب کسی واریز کردن

honor

درنظر گرفت شرافت عزت احترام

merit

شایستگی

praise

تعریف کن تحسین

sensitivity

حساسیت

phenomenal

خارقالعاده

marvellous

بسیار عالی

wonderful

قدرتمند

requires

ملزومات ایجاب می کند

demand

تقاضای

need

نیاز داشتن ایجاب لزوم نیازمندی

want

خواست نیاز حاجت

include

شامل در برداشتن

contain

باز داشتن

hold

نگه داشتن باز داشتن تصرف

embody

دربرداشتن مجسم کردن

role

نقش

task

کار تمرین امر

coin

سکه اختراع کردن

alternate

عوض و بدل یکی در میان

stack

دسته بسته توده کردن

sulfur

گوگرد

stabilizing

ماده تثبیت کننده

lamellae

لایه ای یه پوسته با منفذ کوچک

permitting

مجاز دانستن

during

سر ظرف فاطله

revealed

فاش کردن

repeating

تکرار کننده

entire sequences

کل توالی

essence

ذات ماهیت خلاصه اسانس اساس اصل عصاره

unique features

ویژگی منحصر به فرد

conversion

تغییر تبدیل وارون سازی

successive revision

تجدید نظر پی در پی

evidence

شواهد و مدارک دلیل

unconvered

کشف شده پرده بر داشتن بی کلاه بی پوشش بی حفاظ

uniformly

به طور یک نواخت یکسان یک دست سراسر تماما

distributed

توزیع شده مقسوم

tobacco

دخانیات تنباکو توتون

rustica

روستا

alternate

عوض و بدل تبادل یک در میان تناوب

absorb

جذب کردن فراگرفتن کاملا فرو بردن تحلیل کردن

stomata

روزنه منفذ تنفسی

enlarged cross

صلیب بزرگ شده

indicate

نشان دادن نمایان ساختن اشاره کردن

arrows

تبر سهم فلش

concentration

مراقبت جمع شدگی تمرکز حواس جمعی

slightly

اندکی کمی

liberate

رها کردن تجزیه کردن

accurate lying

به طور دقیق صحیح

several slightly

چند کمی

addition

افزایش اضافه

compounds

ترکیب جسم مرکب

represent

نمایش نشان دادن بیان کردن

break down

تجزیه کردن درهم شکستن

remarkable proerties

نعمت قابل توجه

efficiency

کفایت سودمندی باز ده

subsequently

متعاقبا تاریک

condense

احتراق

converted

تبدیل شده

reaction driven

واکنش محور

sequences

دنباله ها

regenerate

بازسازی

lead

رهبری سرب هدایت کردن وادار کردن کسی به کاری

salinity

شوری غلظت نمک

salt

نمک

soil

خاک

biotic

زیستی

pertaining

مربوط به مرتبط وابسته

abundance

فراوانی

distribution

انتشار توزیع

ecologist

بوم شناس

specialize

تخصص اختصاص دادن

interrelationships

روابط متقابل

pollution

الودگی

arctic

قطب شمال سرد مقاله

north pole

قطب شمال

prevailing

عمومی غالب رایج متداول حاکم

phtoperiod

شیء دوره فروغ دوره دوره ی نوری

alternating period

دوره متناوب

flowering

شکوفایی گل داری

ligtness

سبکی درخشانی روشن کم فشار سرحال آهستگی

dark ness

تیرگی تاری

response

جواب گویی پاسخ واکنش عکس العمل

topsoil

خاک سطحی روخاک

farmers turns

کشاورز می چرخد

plowing

شخم زدن

calculate

حساب کردن براورد کردن برداشت کردن فکر کردن

erodible

قابل سایش

nectar

شهد

cause pollination

باعث کرده افشانی می شود

Savannah

زمین هموار

tropical

گرمسیری استوایی

subtropical

وابسته به نواحی هم مرز

grassland

مرغزار مرتع

scattered

پراکنده متفرق

broad belt

کمربند پهن

lying

دروغ گویی

herbivorous

گیاه خوار علف خوار

tropical level

سطح گرمسیری

carnivores

گوشت خواران بالا رده

flesh eating

گوشت خوار

successively

پی در پی پشت سر هم

tropic

وابسته به خوراک تغذیه

food chain

زنجیره خوراک غذایی

increasingly

پیش از پیش با افزایش پیوسته

survive

گذراندن زنده ماندن باقی ماندن

particular

خاص ویژه

circumstances

موقعیت رویداد تثبیت شده تشریفات

aspects

جنبه

termed ecology

زمین شناسی

narrow

کم پهنا دراز باریک خرد شدن

tolerate

بردباری

broader limit

محدوده گسترده

narrow limit

حد باریک

tolerance

تحمل پذیری

eury

پیشوند عریض پهن

refer

ذکر کردن رجوع کردن

respectively

به ترتیب

tolerate

تحمل کردن طاقت داشتن

given factors

فاکتور داده شده

stenothermic

تنگی

housefly

مگس

eurythermic

خوش ضرب

tolerate temperature

تحمل دما

established

مثبت مقرر پا برجا

complex interplay

تعامل پیچیده

predators

شکارچیان

relative sparseness

نادر بودن نسبی

desert

کویر

article demonstration

تظاهرات

great importance

پر اهمیت

photoperiod

نوری

determining

تعیین کردن

necessity

نیاز ضرورت لزوم نیازمندی

primarily

درجه اول بیشتر اساسا اصولا

expect

اعتراض کردن

mountains height

بلندی ارتفاع کوه کوهستانی کوهستان

aquatic

جانور یا گیاه آبزی

dissolved

محلول منحل قانون

amount

میزان مقدار مبلغ عده

considerably

خیلی نسبتا زیاد

porosity

تخلخل پر منفذی

stlope

انحراف کجی

water retaining properties

خصوصیات آب نگه دارنده

cited

اشاره شده

chewing

جدیدن

vegetation

زندگی گیاهی

various kind

انواع مختلف

particular kind

نوع خاص

finch

انگشت

hawks

شاهین

whip poor will

شلاق دادن اراده ضعیف

predators

درنده

catches flying insects

حشرات پرواز می کنند

kimmer

کفگیر مطالعه کننده سطحی

wood cock

چوب جنگلی

!skim over surface of water

باریک روی سطح آب مرغ ماهی خوار

probing

مشروبات الکلی

bill

قبض منقار پرندگان

illustrating

نشان دادن

assume

فرض

concealing

پنهان کردن

coloration

رنگ آمیزی

potential predators

شکارچیان بالقوه

unnoticed

بی توجه

strips

راه راه

leopard

پلنگ

zebra

گورخر

giraffe

زرافه

conspicuous

آشکار

blend

مخلوط کردن

imperceptibly

غیر قابل تصور

native

بومی

flounder

گول زدن

chameleons

آفتاب پرست

crab

خرچنگ

remarkable

قابل توجه

background

قابل توجه

mottled

کتک زده

ecological niche

طاقچه زیست محیطی

inclusive

شامل

functional

عملکردی

. community

انجمن

trophic

غشایی

gradient

شیب

moisture

مرطوب

profession

حرفه ها

occupy

اشغال

catching

گرفتن

boatman

ادم رسوا

decaying

فروپاشی

vegetation

زندگی گیاهی

notonecta

برپشت شنا کنند گان

bug occupying

اشکالات اشغال

habited the boat man

کم عمق

choked

خفه

edges

حاشیه غیر متمرکز

lake having

داشتن دریاچه

estimated

تخمین زده

utilize

استفاده

strode and expressed

ذخیره شده

growth represents

رشد نشان دهنده

primary production

محصول اولیه

ultimate source

منبع نهایی

preceding

قبل پیش رفته

advantage

فایده سود بهتر

debates

بحث گفت گو

argue

گفت گو

colorblind

رنگ کور کور رنگ

infarred

فروسرخ وابسته به اشعه

ultraviolet

به طور حفاظتی به منظور جلوگیری

grasshoppers

ملخ ها

survival value

مقدار بقا

adjusted

معدل تبدیل کردن

fitted

جور شده هم اندازه میزان کردن

harmonize

متناسب بودن هم آهنگ

tolerate

تحمل کردن تاب اوردن مدارا کردن

bear

خرس زاییدن تحمل کردن تاب

endure

تحمل کردن مربوط حمل کردن

direct

راست عمومی امر کردن هدایت کردن

guide

راهنما

regulated

تعدیل کردن درست کردن تنظیم کردن مرتب کردن

hidding

پنهان

concealing

مخفی کننده

covering

پوشش جلد سر پوش

dissembling

ریا کاری

spots

نقطه موقعیت لکه مکان لحظه موضع زمان بجا آوردن

spechkles

خال دار لکه دار

mark

حد مرز نقطه هدف لکه دار

patches

پینه دار تیکه تیکه

nonliving part

پخش غیر زنده

interact

متقابلا عمل کردن برهم کنش داشتن تاثیر داشتن

stable

طویله ثابت استوار محکم

circulars path

مسیر بخش نامه

compact enough

به اندازه کافی جمع و جور

investigated

تحقیق کردن ناپیوستگی بررسی کردن

quantitative details

جزییات کمی

according

باتوجه

interibute

تعامل

manufacturers

سازنده ساخت

producerorganism

تولید کننده

penetrate

نفوذ

collectively

به طور جمعی افزایشی

crustacea

پوسته پوسته

decomposer

تجزیه کننده

break down producer

شکستن تولید کننده