• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/200

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

200 Cards in this Set

  • Front
  • Back

Noble

نجیب


اصیل زاده


شرافتمند

Ethics

اخلاقیات


ارزش ها

Merit

مزیت


شایسته بودن

Virtue

مزیت

Tribute

تکریم


درود فرستادن

Deserve

شایسته بودن

Moral

اخلاقی

Hail

خطاب کردن


تحسین کردن


تگرگ

Applause

دست زدن

Commend

پیشنهاد دادن


تحسین کردن و تعریف کردن

Compliment


Comply

تحسین کردن


تایید کردن

Venerate

احترام گذاشتن

Acclaim

تشویق


تحسین کردن

Admire

تحسین کردن

Revere

احترام گذاشتن

Esteem

احترام گذاشتن

Appreciation

درک


قدردانی

Extol

تحسین کردن

Maim

آسیب رساندن

Compensation

تاوان


غرامت

Detrimental

خطرناک

Insure/ensure

بیمه کردن

Insurance/ansurance

بیمه


تعهد

Bruise

کبود کردن

Albeit

البتع

Nevertheless

با این حال

Per se

به تنهایی

Indeed

در واقع

Impose

تحمیل کردن

Compel

مجبور کردن

Obligate

مجبور کردن

Oblige

مجبور کردن

Resolution

وضوح


قطعنامه


قاطعانه

Consensus

توافق

Compulsion

اجبار

Mandatory

اجباری

Coerce

مجبور کردن

Salidarity

اتحاد

Unify

متحد کردن

Unanimity

اتفاق آرا

dispute

مباحثه مجادله کردن جدل

debate

بحث کردن مباحثه

quarrel

اختلاف بحث کردن مخالفت

altercation

مجادله دعوا

contention

درگیری بحث

Contend

دست و پنجه نرم کردن رقابت کردن ادعا کردن

controversial

بحث برانگیز مباحثه ای

controversy

مباحثه مجادله

brawl

جاروجنجال نمودن

negotiate

مذاکره کردن

anticipate

پیش بینی کردن

forecast

پیش بینی کردن

foretell

پیش بینی کردن پیشگویی کردن

foreshadow

پیش بینی کردن

foresight

بصیرت پیش بینی

pioneer

پیشگام بودن پیشرو

extrapolate

پیش بینی کردن

convene

جمع کردن


ملاقات کردن

convoke

گرد هم آمدن

faction

گروه


حزب

bunch

گروه

ensemble

گروه

batch

گروه

bundle

دسته رول چپوندن

gather

جمع کردن

compile

جمع کردن


تألیف کردن

glean

جمع کردن

cumulative

تجمعی


انباشته


فزاینده

amass

جمعکردن

garner

جمع کردن

aggregate

مجموع متراکم


Manchester unite won 2 1 in aggregate...

agglomeration

مجموعه توده

pile

انبوه روی هم انباشتن پر کردن

bushy

پرپشت انبوه

sediment

رسوب ته نشین

deposit

رسوب سرمایه گذاری کردن

emerge

ظاهر شدن آشکار شدن

emergent

نوظهور

materialize

به وقوع پیوستن ظاهر شدن

surface

سطح آشکار شدن

cosmetic

سطحی آرایشی ظاهری

superficial

سطحی و ظاهری سرسری

shallow

کم عمق سطحی

facile

سطحی ساده

emulate

تقلید کردن

imitate

تقلید نمودن کپی نمودن

feign

وانمود کردن جعل کردن

affectation

تظاهر ریاکاری

unpretentious

بی ادعا ساده

pretension

وانمود تظاهر

trial

دادگاه آزمایش آزمایش کردن

empirical

تجربی عملی

revive

احیا نمودن

vivid

روشن واضح

viable

شدنی

intact

دست نخورده سالم

resemble

شبیه بودن

affinty

نزدیکی شباهت

equate

یکسان گرفتن برابر شدن

equivalent

معادل برابر

equilibrium

آرامش بالانس

correspond

مرتبط بودن وابسته بودن معادل بودن

homogeneity

همانندی

on a par

در یک رده

disparity

تفاوت اختلاف

Comprise

شامل بودن تشکیل دادن

incorporate

شامل شدن

involve

شامل بودن در گیر نمودن

consist

شامل بودن

contain

شامل بودن مهار نمودن

encompass

شامل بودن

entail

شامل بودن

encircle

محاط کردن

enclosure

محوطه

immigrant

مهاجر

decamp

ترک کردن

desert

کویر رها کردن

forego/forgo

رها کردم دست کشیدن

relinquish

رها کردن بیخیال شدن

renounce

چشم پوشیدن رد کردن دست کشیدن

deviate

منحرف شدن پرت شدن سام سیر

divergence

جدایی تفاوت

digression

انحراف گریز

detour

میانبر راه انحرافی

drift

به حرکت درآمدن بی هدف منحرف شدن

adrift

سرگردان بی هدف

wander

پرسه زدن منحرف شدن

roam

پرسه زدن بی هدف گشتن

advent

ظهور پیدایش

appearance

حضور ظاهر

outbreak

وقوع ظهور

dawn

شروع شدن رخ دادن سپیده دم

loom

پدیدار شدن نزدیک بودن

onset

آغاز چیزی

arise

آشکار شدن برخاستن رخ دادن

commence

آغاز کردن شروع کردن شروع شدن

inception

سرآغاز و شروع فعالیت یک سازمان

preface

مقدمه آغاز نمودن

prelude

مقدمه

preliminary

مقدماتی ابتدایی مقدمه

demise

اتمام مرگ

precede

شروع کردن تقدم داشتن رفتن پیش از آمدن پیش از

unprecedented

بی سابقه

antecedent

سابقه

descend from

از نسلی بودن

descendant

نواده نسل بعدی

ancestral

آبا و اجداد

inheritance

ارث میراث

inherit

به ارث بردن

heritage

میراث سنت

heir

وارث


جانشین

legacy

ارث

bequest

ارثو میراث

circumstance

پیشامد موقعیت شرایط

phenomenon

پدیده رخداد

incident

حادثه آشوب

incidence

میزان وقوع

destiny

سرنوشت تقدیر

episode

رویداد بخش واقعه

contingency

بحران آتی

mishap

مصیبت

disaster

مصیبت فاجعه

calamity

بدبختی مصیبت

catastrophe

مصیبت فاجعه بدبختی

dilemma

مخمصه دو راهی

quandary

گرفتاری دشواری

plight

گرفتاری مخمصه

impasse

بن بست آمپاس

blessing

برکت دعای خیر

boon

لطف نعمت

expedient

مصلحتی راه چاره

sake

به خاطر

violate

حرمت شکاندن تخلف کردن تجاوز کردن

violence

خشونت شدت

violent

خشن شدید

invasion

هجوم تسخیر تصرف تجاوز

invade

اشغال کردن تصرف کردن تجاوز کردن

intrude

فضولی کردن

intrusive

فضول مزاحم

assail

آزار رساندن

encroach

تخطی کردن دست درازی کردن

assault

حمله کردن حمله

sally

حمله شبیخون بیرون رفتن

aggression

حمله تختی تجاوز

ruthless

بی عاطفه وحشی

cruel

وحشی ناملایم

brutal

وحشی

fierce

وحشی تنومند

infraction

تخلف نقض

opponent

رقیب مخالف

rival

طرف مقابل رقیب

hostile

نامساعد مخالف جنگ طلب

torment

شکنجه شکنجه کردن

molest

اذیت کردن تجاوز کردن

chagrin

آزردن آزردگی

umbrage

آزرده خاطر

provocative

آزارنده تحریک کننده

pester

گیر دادن

despise

متنفر بودن

despite

با این که