• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/150

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

150 Cards in this Set

  • Front
  • Back

bloom

شکوفایی - شادابی - شکوفه کردن1

expertise

تخصص - مهارت - نظر کارشناس2

illuminate

روشن کردن - توضیح دادن - چراغانی کردن

refute

رد کردن - نادرستی چیزی را ثابت کردن

heritage

میراث – یادگار

heritage

میراث – یادگار

encounter

مواجه شدن - ملاقات اتفاقی - درگیری

accelerate

سرعت بخشیدن - کاتالیزور - شتاب دادن

exhibit

نمایش دادن - عرضه کردن - نشان دادن

summit

اوج - قله - نشست سران

mediocre

متوسط - معمولی - پیش پا افتاده

drawback

نقطه ضعف – ایراد - اشكال – عيب

challenge

چالش - مخالفت کردن به مبارزه دعوت کردن

foster

رواج دادن - پرورش دادن - بزرگ کردن (بچه)

enhance

بیشتر کردن - زیاد کردن - افزایش دادن

credible

معتبر - باور کردنی - قابل قبول

chaos

آشوب - هرج و مرج - نا آرامی – اغتشاش

reluctance

بی میلی - اکراه – ناراضی

controversial

بحث برانگیز - مورد اختلاف - جنجالی

extant

موجود - جاری – نافذ

scrutinize

با دقت کامل نگریستن - موشکافانه نگریستن

verify

تایید کردن - تحقیق کردن - اثبات کردن

zenith

اوج - شکوفایی - سمت الرأس

lethal

مرگ آفرین - مهلک - مرگبار – کشنده

cogent

متقاعد کننده - مجاب کننده – مستدل

culpable

مقصر - مجرم - گناهکار - ناشی از قصور

discern

تشخیص دادن - پی بردن – فهمیدن

luxuriant

انبوه - لوکس - مجلل - حاصلخیز – فراوان

antipathy

بیزاری - انزجار – تنفر

recharge

دوباره پر کردن - شارژ مجدد

spontaneous

خود به خود - خود جوش

inflexible

خشک - سخت - استوار - تا نشدنی

rudimentary

مختصر - ابتدایی - اساسی - رشد نیافته

feign

تظاهر کردن به - سرهم کردن بافتن

endeavor

سعی کردن - کوشیدن - تلاش کردن – تلاش

synchronize

همزمان – هماهنگ

conviction

محکومیت - اعتقاد - ایمان – سندیت

abate

فروکش کردن - کاهش یافتن – برطرف کردن

vanish

ناپدید شدن - نابود شدن - از بین رفتن

dissent

مخالفت - مخالف بودن - پیروی نکردن

motivate

برانگیزاندن - به شوق آوردن - ترغیب کردن

trivial

جزئی – ناچیز – معمولی – سطحی

hyperbole

اغراق - گزاف - لاف ( ادبیات )

hyperbola

هذلولی ( شکل هندسی)

initial

نخستین - اولین – مقدماتی

haphazard

بی نظم - درهم - اتفاقی – تصادفی

fiasco

شکست کامل - آبرو ریزی – افتضاح

enigma

معما - راز - سخن

precede

مقدم بودن بر - جلوتر واقع شدن

proceed

ادامه دادن - پیش رفتن - شروع کردن

dexterity

مهارت - چیره دستی – چالاکی

arbitrary

دلبخواه - اختیاری - اتفاقی – خودسرانه

excessive

بیش از حد - افراطی - زیادی

devote

وقف چیزی کردن - صرف چیزی کردن

convey

منتقل کردن - رساندن - فهماندن - فرستادن

condemn

محکوم کردن – سرزنش کردن - لو دادن

dispersal

پخش - انتشار - پراکندگی

multiform

چند گونه – چند شکل - چند ریخت

abet

شریک جرم کسی شدن - برانگیختن کسی

confirm

تایید کردن - تصدیق کردن - تصویب کردن

jeopardize

به خطر انداختن - به مخاطره انداختن

impede

جلوگیری کردن از – مانع (کسی / چیزی) شدن

opulence

ثروت - رفاه – ناز و نعمت - شکوه - جلال

sturdy

زورمند - مقاوم - خوش هیکل – مصمم

immense

بسیار بزرگ - عظیم - بی اندازه

obese

بسیار چاق - فربه

emancipate

آزاد کردن – نجات دادن - رهایی بخشیدن

ritual

مناسک - آئین - آداب - عبادی – مراسم

confront

رو در رو شدن - رو به رو کردن - مقابله با

extinguish

خاموش کردن - پاک کردن - نابود کردن

exclude

مانع شدن از – جلوگیری کردن - نادیده گرفتن

glean

ذره ذره جمع کردن - برداشت کردن

extravagant

ولخرج - اسراف کار - افراطی – پرخرج

alleviate

تسکین دادن - آرام کردن - کاهش دادن

recede

عقب رفتن – فروکش کردن - کاهش یافتن

falter

به تردید افتادن - به لكنت افتادن - خراب شدن

perish

هلاک شدن - تلف شدن - فاسد شدن – پوسیدن

voluble

حراف - پر حرف - وراج

elaborate

توضیح دادن - ماهرانه - دقیق – مفصل

intervention

مداخله – دخالت

amalgam

آلیاژ جیوه - مخلوط - ترکیب – معجون

ratify

تصویب کردن - تصدیق کردن - تایید کردن

abridge

خلاصه کردن - کوتاه کردن – محروم کردن

sarcasm

طعنه - گوشه و کنایه - تمسخر – طنز

advent

ظهور - پیدایش - ورود

reverie

عالم خیال - عالم رویا - خیال پردازی

implicit

ضمنی - تلویحی - مطلق - بی چون و چرا

unprecedented

بی سابقه - بینظیر - فوق العاده

remorse

پشیمانی - ندامت

deviate

منحرف شدن - دور شدن - دوری جستن

castigate

تنبیه کردن - ادب کردن - سرزنش کردن

resign

استعفا کردن از - چشم پوشیدن از

equivocal

دو پهلو - گنگ - مبهم - مشکوک – مرموز

harden

سخت کردن - مقاوم شدن - خشن تر کردن

aggressive

پرخاشگر - تهاجمی – متجاوز - بی پروا

indifference

بی اعتنایی - بی توجهی - بی تفاوتی

chagrin

تاسف - تاثر - آزردگی - مأیوس کردن

prosperous

موفق - مرفه - ثروتمند - پر رونق

elitism

نخبه گرایی - نخبه سالاری

craven

ترسو - بیشهامت - بزدل - از روی ترس

efface

پاک کردن - محو کردن - فراموش کردن

blunder

دست گل به آب دادن - گاف – اشتباه فاحش

innate

ذاتی - فطری - سرشتی

jeopardy

خطر – مخاطره

magnitude

بزرگی - اندازه - اهمیت - شدت (زمین لرزه)

linger

معطل کردن - طول کشیدن - کش دادن

mingle

مخلوط کردن ترکیب کردن-گرم گرفتن (با دیگران)

exceed

فراتر رفتن از - بیشتر بودن - تخطی کردن

painstaking

دقیق - موشکافانه - پر زحمت

legend

افسانه - اسطوره - شرح ( نقشه)

recollect

به یاد آوردن - به یاد داشتن

pretext

بهانه - عذر – دستاویز

Ingenious

مبتکر - خلاق – ابتکاری – ماهرانه

recast

تغییر دادن - دگرگون کردن - بازنویسی کردن

adverse

نامطلوب - نامساعد - مخالف - مقابل

lucidity

روشنی - وضوح - سلامت - شفافیت

triumph

پیروزی – موفقیت - شادی کردن (بخاطر پیروزی)

spectacle

منظره - مضحكه - (به صورت جمع) عینک

sluggish

کند - کم تحرک - بی حال - تنبل

cordial

دوستانه - صمیمانه - عمیق - شدید – گرم

timid

ترسو - بزدل - محتاط – محجوب

distinct

واضح - روشن - آشکار - متفاوت - بی تردید

reckless

بی احتیاط - بی ملاحظه - بی فکر - بی پروا

recount

نقل کردن - شرح دادن - دوباره شمردن

accumulate

جمع کردن - انباشتن - جمع شدن

assert

اظهار داشتن - تاکید کردن - دفاع کردن

undermine

تضعیف کردن - زیر پای (کسی را) خالی کردن

collusion

تبانی - توطئه - همدستی

frugal

صرفه جو - مقتصد - کم (غذا) – مختصر

bizarre

عجیب و غریب - باور نکردنی

astute

زرنگ - زیرکانه - زبل – هوشمندانه

congenial

مطلوب - دلخواه – موافق - هم دل – مطبوع

indefatigable

خستگی ناپذیر - بی وقفه – نستوه

amenities

وسایل آسایش - امکانات رفاهی - تسهیلات

appliances

ابزار - وسیله - کاربرد - ماشین آتش نشانی

derive

به دست آوردن – مشتق شدن - حاصل شدن

affable

مهربان - با محبت - خوش برخورد – دوستانه

sarcastic

کنایه دار - طعنه آمیز - نیشدار - طعنه زن

superficial

سطحی - ظاهری - جزیی – مساحتی

hedonist

لذتگرا - لذت جو

savant

دانشور - عالم – دانا

benefactor

آدم نیکوکار - خير - حامی - بانی خیر

peculiar

خاص - ویژه - عجیب و غریب – غیرعادی

specious

ظاهر فریب - غلط انداز - درست نما

thorough

کامل - تمام عیار – دقيق

prevail

پیروز شدن - غلبه کردن - حاکم بودن

pungent

گزنده - تلخ - نیشدار - انتقادی - (مزه) تند

plausible

موجه - قابل قبول - معقول - (دروغگو) ماهر

refuge

پناه - پناهگاه - در امان

remnant

ته مانده – باقی مانده - بقیه - آثار