• Shuffle
    Toggle On
    Toggle Off
  • Alphabetize
    Toggle On
    Toggle Off
  • Front First
    Toggle On
    Toggle Off
  • Both Sides
    Toggle On
    Toggle Off
  • Read
    Toggle On
    Toggle Off
Reading...
Front

Card Range To Study

through

image

Play button

image

Play button

image

Progress

1/163

Click to flip

Use LEFT and RIGHT arrow keys to navigate between flashcards;

Use UP and DOWN arrow keys to flip the card;

H to show hint;

A reads text to speech;

163 Cards in this Set

  • Front
  • Back

peak

اوج، قله، به قله رسیدن

meteor

شهاب

bladder

مثانه

ejaculation

انزال

conclude

نتیجه گیری کردن

significantly

به طور قابل ملاحظه

diagnose

تشخیص دادن

pose

قرار دادن، برپا کردن، وضع، ژست

sewing machine

چرخ خیاطی

astonishing

عجیب

vine

تاک

dandelion

قاصدک

brace

بست، بند شلوار

throughout

سراسر

treat

چیز لذت بخش

kernel

هسته

versatile

همه کاره

overdue

سررسیده، به نهایت رسیده

cope

مقابله، از عهده بر آمدن

devastating

ویرانگر

mermaid

پری دریایی

Sexually Transmitted Disease (STD)

بیماری های مقاربتی

swindle

فریب، فریب دادن

fiddler

ویولن نواز

petty

کوچک، جزئی

approach

رویکرد، نزدیک شدن

ambition

جاه طلبی، هدف بلند

eerie

ترسناک، وهم انگیز

stereotype

کلیشه

worn

فرسوده، فرسوده شدن

tilt

شیب

indicative

نشان دهنده، حاکی، دلالت

cohesiveness

انسجام

plenty

بسیاری

aloof

دور، گوشه گیر

associate

وابسته، شریک، شریک کردن

surveillance

نظارت

elite

نخبه

claim

ادعا

declare

اعلام کردن

turmoil

آشفتگی

splendid

با شکوه، پر زرق و برق

distinguish

تشخیص دادن، تمیز دادن

mustard

خردل

bump into

برخورد ناگهانی

deter

باز داشتن، ترساندن

decal

عکس برگردان

beam

پرتو، نور افکندن

sophistication

کمال، دلفریبی

crippling

فلج کننده

moral

اخلاقی، معنوی

withhold

دریغ کردن

flaccid

شل و ول، پلاسیده

smirk

پوزخند

extraterrestrial

غیرزمینی، فضایی

myriad

بی شمار

acclaim

تحسین، ادعا کردن

copycat

میمون صفت، مقلد

slope

شیب، دامنه

novelty

تازگی، نوظهور

affair

امر

kindle

روشن شدن، برافروختن

moose

گوزن شمالی

antler

شاخ (گوزن)

compassion

شفقت

solidarity

همبستگی

festoon

آراستن، با گل آراستن

exemption

معافیت

privilege

امتیاز، امتیاز دادن

grant

اعطا کردن

miscellaneous

متفرقه، گوناگون

paraphernalia

متعلقات، لوازم

inoculate

مایه کوبی، واکسن زدن

promulgate

انتشار دادن، اعلام عمومی کردن

counterbalance

وزنه تعادل، موازنه کردن

edible

خوراکی

comestible

خوراکی

relic

یادگار، یادبود، خاطره

preempt

پیشدستی کردن، پیش دست یافتن

ransom

باج، خون بها

inevetible

اجتناب ناپذیر

snap

شکستن یا پاره شدن یا دررفتگی ناگهانی، عکس گرفتن، پرش یا صدای ناگهانی، از دست دادن ناگهانی کنترل، بیان تند و ناگهانی، وظیفه ی ساده ...

precedent

سابقه

precise

دقیق

primarily

در درجه اول

artifice

استادی، نیرنگ، تصنع

dexterity

مهارت

succulent

شاداب

fragrant

معطر

ambrosial

بسیار مطبوع

disclosure

افشاء، فاش کردن

antedate

جلو انداختن، قبل از موعد اتفاق افتادن

conduct

هدایت، هدایت کردن، رفتار

pale

رنگ پریده

affection

محبت، عاطفه

dread

ترس، ترسیدن

bound

حد، مرز، محدود کردن، موظف، مقید، آماده رفتن

bewilder

سردرگم کردن، گیج کردن

curvature

انحنا، خمیدگی

furnace

تنور، کوره، مشتعل کردن

convey

انتقال، رساندن

obtain

به دست آوردن

pamphlet

جزوه

haul

حمل و نقل، کشیدن یا هل دادن

lucrative

سودآور، پرمنفعت

comprehensive

جامع

ambient

محیط

riveting

جذاب، متقاعد کننده

bear

تحمل کردن، صبر کردن، خرس

abruptly

ناگهان

barrier

مانع

precision

دقت، صحت، درستی

confine

محدود کردن

sustain

حفظ کردن، تحمل کردن، تقویت کردن، حمایت کردن

wrapping

کاغذ بسته بندی، کاغذ کادو، بسته بندی

grocery

خواربار

phantasmagoric

رویایی، ظاهر خارق العاده

uterus

رحم، زهدان

initiative

ابتکار عمل، ابتکار

inevitably

به ناچار، اجبارا

encounter

رویارویی، روبرو شدن

competence

شایستگی، صلاحیت

boundary

مرز، سرحد

jargon

اصطلاح تخصصی

kudos

تجلیل

furry

خزدار

supervise

نظارت، رسیدگی

triumph

پیروزی

triumphant

پیروز

cumulative

انباشته

hypothesis

فرضیه

infiltrate

نفوذ کردن، تراوش کردن

empress

ملکه

exile

تبعید

permanently

دائمی، به طور دائمی

steady

ثابت، مداوم

entanglement

گرفتاری، گیر

inextricably

به طور جدایی ناپذیر

interwoven

درهم آمیخته، در هم بافتن

warp

پیچ و تاب، ریسمان

dilate

گشاد کردن، منبسط کردن

reconciling

وفق دادن، آشتی دادن، تطبیق دادن

notion

ایده، مفهوم، نظریه، اندیشه، فکر

promising

امید بخش، متعهد

burst

انفجار، شلیک، ترکیدن، شیوع

eligible

واجد شرایط

attend

مراجعه کردن، حضور داشتن، توجه کردن، مواظبت کردن، همراه بودن، انتظار داشتن، انتظار کشیدن، پرستاری کردن

convenient

راحت، مناسب

daintily

به طور ظریف، به طور شیک

humorous

فکاهی

beneath

زیر، در زیر

itinerary

برنامه سفر

Emphasis

تأکید

burst

انفجار

diarrhoea

اسهال

nausea

حالت تهوع

abdominal

شکمی

enthusiasm

اشتیاق

absurd

چرند، مسخره

tangible

محسوس

scandal

رسوایی

controversial

بحث برانگیز

intense

شدید، سخت